سلام ممنون ک جواب میدیدن.من ۲۵ سالمه چن ماهی میشه که ازدواج کردم و در خانه خودم هستم. من سالهاست که افسردگی دارم به تشخیص خودم البته. وسواس فکری و فکرای منفی. مشکلی که اخیرا دارم اینه که روزها که تنهام ساعت ها اشک میریزم. به خانواده م فکر میکنم و ازین که کاری برایشان نمیتوانم انجام بدهم عذاب میکشم.پیری و بیماری پدرم و مادرم، غصه برادرانم که یکی تک و تنها خارج از ایران است و دیگری اینجا سخت کار میکند اما هیچی به هیچی. یکبار دکتر رفتم و قرص داد مثل فلوکستین ولی نخوردم بخاطر عوارضش.دوست دارم بچه دار شم ولی میترسم با این حالت ها. صبح تا شب فکر مرگ و از دست دادن عزیزانم استرس و اضطراب رهایم نمیکند.