سلام و خداقوت.با همسرى که حرف مردم واسش زياد از حد اهميت داره به طورى که در بعضى موارد به خودش و خانوادش سختى بده تا مردم راحت باشن و حرفى نباشه چطور بايد رفتار کرد.با توجه به اينکه شوهر من کلا دوست نداره به کسى نه بگه که مبادا ناراحت بشه.بطور مثال جايى بوده ما خودمون مهمونى بوديم داييشون تماس ميگيرن و مارو دعوت ميکنن خونشون و وسط مهمونى بايد بريم اونجا تا مبادا ناراحت بشن يا حرفى بزنن.يا مثلا ميگم بريم حرم ميگن باشه يه روز ديگه چون يکى از دوستانشون حرم همون روز مراسم عقد داشتن و همسرم نظرش اينه که اگه بريمو يه درصد يکيشون مارو ببينه ممکنه ناراحت بشن يا فکر کنن از قصد اومديم.خيلى هم باهاش صحبت کردم و ميگن فاميلاى مارو نميشناسى و همش دنبال حرف ميگردن و فکر ميکنه اينطورى آرامش بيشترى نصيبمون ميشه. جا داره که بگم مادرشوهرم هم بشدت اين اخلاق رو دارن بطوريکه خيلى وقتا با دعوا و جر و بحث و ناراحتى و دلخورى مجبورمون ميکنن بريم جايى اونم فقط به خاطر مردم و جالب اينجاست که درخيلى از اين موارد که مادرشوهرم اينطورى ميکنن همسرم بيشتر از من خرص ميخوره و عذاب ميکشه ولى تاالان يه بار هم بهشون نگفته.ممنون ميشم راهکارهاى عملى و رفتارى دررابطه با همسرم و مادرشون ارائه بدين.