سلام
پسر من نیمه دوم هست و امسال پیش 2 میره.
از نظر هوشی در حد خیلی عالی که توی مهد و کلن همه جا همیشه نفر اول هستش.
یک خواهر 4 ساله هم داره که معمولیه.
از بچه گی بقدری آروم و فهمیده بود که توی فامیل معروف بود,هرجا میرفتم میگفتن چقدر آقاست..چقدر فهمیده س..
خوشبحالتون چقدر آرومه..
البته تا حدودی خجالتی هم بود و از خجالتش توی جمع آروم تر از خود واقعی ش هم بود.
پارسال پیش1 توی مهد همیشه صحبت از پسر من بود که خوشبحالتون هم آرومه و هم زرنگ.منم چون خیلی روش تمرکز نکنن میگفتم خوب نیمه ی 2 هست و طبیعیه..
خلاصه این قضیه گذشت تا پنج شش ماه پیش که کم کم شروع کرد به کارهای عجیب و غریب..
انگار الکی میخواست بگه من شرم!
خونه ی مادر شوهرم به عمد روی پشتی ها میشست,روی مبل میپرید,خواهرش رو لگد میزد!
کارهایی که اصلن بهش نمیاد!
چند وقتی هست میبرمش باغ میگم خاک بازی کن,بریز و بپاش,که توی خیال خودم شری کنه و دلش خنک بشه!
اونم از خداشه و تا میتونه خاک میریزه رو سر و کله ش,حتی یک وقتایی مرغ و خروسا رو اذیت میکنه که من باورم نمیشه این همون پسر منه؟ که اینقدر مهربون بود؟؟
امروز مربی شون منو خواست برم مهد,گفت پسرتون به محض اینکه میگم وقت بازیه,میپره وسط کلاس,سر و صدا میکنه و خلاصه اونم تعجب کرده بود که چرا اینقده این پسر عوض شده؟؟
نمیدونم چیکار کنم؟
نکنه از تو ناراحته و بروز نمیده؟
چیکار کنم که خودش بشه؟
برای خالی شدن این عقده ی شر نبودنش,باید چه رفتاری بکنم؟