با سلام
خانمي 26 ساله هستم سه ساله ازدواج کردم و دو تا جاری دارم جاری کوچیکم خیلی زود با همه صمیمی ميشه و ب اصطلاح دخترخاله و اصلا وقار و متانتی تو رفتارش دیده نميشه اما من بر عکس اون سریع با همه صمیمی نميشم همیشه حدو مرز خودمو حفظ میکنم در کنار احترام گذاشتن و جاری بزرگترم از اول با اون صمیمی شد و هر رفتاری با هم دارن معذرت میخام برای مثال شوخیهای جنسی و فیزیکی میکنن ولی چون اخلاق منو ميدونه با من این رفتارو نميکنه و دوتا جاریام بخاطر همین ک انقدر بهم نزدیکن مث خواهر باعث شده من در چشم جاری کوچیکم و فامیل شوهرم عروس بده بشم چون من اصلا از این رفتارا خوشم نمياد ک همش تو کار دیگران دخالت کنم و خاله زنگ باشم و حرفاي چرت و پرت بزنم. جاری کوچیکم همش عادت داره تو کار همه دخالت کنه و جای همه تصمیم بگيره این باعث شده با هم یکی ب دو کنیم همش ب هم تیکه بندازيم خداشاهده من این اخلاقو ندارم ک بخام کل کل کنم اما خودش باعث ميشه با دخالتاش تو زندگیم این رفتارو داشته باشم اما جاری بزرگم با اینکه با اون نزدیکه اما خیلی خانومه و من با اون صحبت میکنم حالا طوری شده ک جاری بزرگم شده عروس خوبه خانواده و فامیل شوهرم همه دوسش دارن تو رو خدا نگيد منم رفتارهای جاری بزرگمو بکنم آخه اون شوخیهای بی مورد با بقیه هم میکنه فقط با من چون ميدونه دوس ندارم نمیکنه لطفا بگيد چکار کنم همه دوسم داشته باشن ممنون مبشم