قرآن ناطق(عج)

76 - ابولولو یا فیروز ، ضارب و قاتل خلیفه دوم

نویسنده : مهندس حسین رأفتی

از نهاوند بود و در جنگ به اسارت مسلمين در مى آيد. منابع معتبر تاريخى و شيعى ، وى را مجوس و يا مسيحى معرفى كرده و مسلمان بودن وى نقل نشده است. مقبره خيالى او در كاشان بوده و وجوهات شرعى مسلمين صرف آن شده است ! اینکه قتل خلیفه ، دسیسه وتحریک یهود بوده ، قوت دارد .

آشنایى با ابولولو یا فیروز ، ضارب و قاتل خلیفه دوم :

خلاصه اى از کتاب محقق ارجمند مسائلى( نهم ربیع ، جهالت ها ، خسارت ها ) و نیز کتاب تاریخ سیاسى اسلام رسول جعفریان.

از نهاوند بود و در جنگ به اسارت مسلمین در مى آید. وى غلام مغیره بن شعبه ، حاکم کوفه میشود. منابع معتبر تاریخى و شیعى ، وى را مجوس و یا مسیحى معرفى کرده و مسلمان بودن وى نقل نشده است.

در حالى که اجازه ورودغیر مسلمانان را به مدینه نمیدادند ، ولى به درخواست کتبى مغیره از خلیفه ، و به استناد هنر نقاشى ، نجارى و آهنگرى ، و اینکه بدون ایرانیها مدینه آباد نخواهد شد ، عمر ، اجازه اختصاصى داد.

ابولولو ، از مالیاتى که مجبور به پرداخت بود ، به عمر شکایت کرد. و عمر گفت در مقابل مهارتهاى تو روزى دو درهم زیاد نیست.

لذا انگیزه قتل ، بحث حس بى عدالتى شخصى است. شاید افراد دیگرى هم او را تحریک کرده باشند. کعب الاحبار( عالم یهودى ) سه روز قبل از قتل ، به عمر گفته : در تورات خواندم ، سه روز از عمر شما باقى مانده !

پسر خلیفه دوم ، سه نفر از رفقا و بستگان ابولولو را به زعم همکارى در قتل کشت ( و چون رانت داشت ، خلیفه عثمان او را  قصاص نکرد ).

ابولولو پس از ضرب خلیفه دوم ، با مسجدى ها ( محافظین خلیفه ) درگیر و شش نفر را به قتل رسانده و شش نفر را مجروح کرده و سپس خودکشى میکند.

عمر پس از مجروح شدن ، از کسانى که با ورود او به مدینه موافق بودند، گلایه کرده است.

مقبره خیالى ابولولو در کاشان بوده و وجوهات شرعى مسلمین صرف آن شده است !

در سالهاى اخیر ، دشمنان اسلام بر روى احیاء آن زوم شده اند !

نقل ها و افسانه هایى از مسلمان یا شیعه بودن وى وجود دارد ، که در کتاب ” نهم ربیع ” ، با قطعیت تاریخى و علمى و سندى و به یقین رد شده اند. لذا تعابیر ” حضرت ” و یا ” رحمه الله علیه ” ، خرافى و غیر منطبق با واقعیات میباشد.

 

جناب آقای مهدی طائب، محقق تاریخ، درباره ابولولو تحلیل داده اند.

 

جریان رو اینطوری تعریف میکنن که از عمر به شدت محافظت میشده و هرکسی نمیتونسته پیشش بره، خصوصا یک عجم.

و نتیجه میگیرند ترور خلیفه دوم کاملا طرح ریزی شده بوده.

ما هم عرض کردیم ، سخن از کعب الاحبار ( عالم یهودی )، در تواریخ معتبر اومده.

براى یهود ، عثمان خیلى بهتر از عمر بود. و این دسیسه ، کاملا محتمل بوده با تحریک و تشویق ایشان شده باشد.

ابولولو در طرح و دام یهود.

در منابع تاریخی ، کشتن ابولولو مشخص نیست کار کى بوده. خودکشى ، یا توسط محافظین ، یا سایر عوامل پشت پرده یهود.

 

حاج آقا طایب کتابی دارند به نام مهار انحراف.

بحث دسیسه بودن ترور دومی رو مطرح میکنن. که دومی شش محافظ با خود داشته و عبور ابولولو برای ترور او غیر ممکن بوده مگر به دسیسه. و برنامه ریزی یهود.

 

 

اسم یک مسیحى هم مطرحه. پسر عمر ، به عنوان قصاص او را هم کشت. کعب الاحبار رو هم عرض کردم.

خلیفه دوم ، مدیری سرسخت و قدرت طلبى بود. براى یهود ، مناسب نبود.

 

 

همین رو مطرح میکنن که خلیفه دوم نشانده خود یهود بود ولی تا دیدن با سیاست های یهود همسو نبود ترورش کردن .

بعد انتقال خلافت به عثمان برای قدرت گیری معاویه و بعدش ترور عثمان و انتقال قدرت به معاویه.

ولی بیعت مردم با حضرت مولا امیرالمومنین علیه السلام کارو خراب میکنه….و بعدش علم پیراهن عثمان و جنگ های سه گانه و…

 

معاویه زیر مجموعه عمر و حاکم شام بود. ولى عثمان راحت میشد سوارش شد.

 

 

اتفاقا خلیفه دوم موقع رفتن به شام اوضاع مجمل معاویه رو میبینه و شدیدا به او اعتراض میکند…نقلش در تاریخ هست.

ولی در زمان عثمان ، معاویه قدرتش چندین برابر شد . هم به خاطر سیاست های اقتصادی عثمان و هم سستی در مدیریت عثمان . همه از انتقال قدرت به شام بعد از عثمان مطمئن بودن…

 

 

خلیفه دوم میتونست گوش معاویه رو بتابونه. ولى خاصیت معاویه براى یهود رو نمیفهمم.

خلیفه دوم اهل کیف دنیایى و شهوانى نبود. فقط قدرت.  اهل پول و لذت طلبى هم نبود.

بنا بر روایات در تمام عمرش یک لحظه هم ایمان نیاورده بود و فقط به طمع قدرت همراه پیامبر اکرم ص بود .  اطلاعات  را از کتب یهود داشتند .

باورش سخته که معاویه و قدرت متمرکز اون رو به نفع یهود یا با احتمال خطر کمتر براى اونها بدونیم.

فکر میکنم، قتل عمر دسیسه یهوده ولى قدرت معاویه نه.

آنهاعدم تمرکز و عدم قدرت را میخواستند که با عثمان میشد. امام على ع خیلى کمک خلفا بودند تا جامعه اسلامى قدرتش کم نشه.

 

 

میگویند : اسلام سقیفه، کاری به یهود نخواهد داشت. بهترین جا برای پیاده سازی اسلام یهود، شام بود . فرمانروایی که دنبال قدرت و تجمل بود. و مردمانی که از اسلام فقط از زبان معاویه شنیده بودند .این نوع مردم و حکومت کاری به یهود نخواهند داشت…

شام مشکلات مدینه را نخواهد داشت . در مدینه شاگردان مکتب پامبر و علی علیهما السلام به روشنگری میپرداختن. ولی در شام مردمی ناگاه زیر دست فرمانروایی قاطع بود .نماز جمعه اگر در چهارشنبه خوانده شود ، کسی اعتراضی نمی کند…

 

 

جواب : ولى قدرت متمرکز بود. و این اصلا به نفع یهود نبود .قدرت بالا در آینده ، یهود را میبلعد. دلیلى نداره از فلسطین چشم پوشى کنه.

 

 

احتمالا برای شام هم برنامه ای داشته اند ولی بیعت مردم با امیرالمومنین علیه السلام برنامه آن ها رو بهم ریخته   به خاطر همین سپاه قدرتمند شام رو برای از بین بردن دوباره اسلام حقیقی با علم پیراهن عثمان راه می اندازند.

 

 

برنامه مبارزاتى و بیدارگرى و حفظ و تبیین دین ، توسط اهل بیت ع اینطور بوده که از تمامیت ارضى مسلمین هیچى کم نمیشد. لذا فکر میکنم امام على ع از قتل خلیفه دوم ، اصلا خوشحال نشدند.

 

 

چند نکته براى متنى که آقاى مهندس کبارى براى ابولولو ارائه دادند:

١- آقاى صادق شیرازى ، اجتهاد تایید شده از علماء بزرگ شیعه ندارند. و به طریق اولى ادعاى مرجعیت مفهومى ندارد. اصولا در تشیع از قرن ها قبل ، علما و دانشمندان اسلامى ، حساسیت زیادى در تایید اجتهاد دیگران داشته و مرجعیت ، شرایط فوق العاده علمى ، عملى ، اخلاقى ، اعتقادى و معنوى و اخذ تایید سایر دانشمندان بنام و هم سطح را نیاز داشته است.

تا کنون سابقه مرجع تقلید موروثى و اینچنینى نداشته ایم !

اگر شما تاییدى بر مرجعیت ایشان در حوزه هاى علمیه تشیع دارید ، لطفا ارائه دهید. ولى همانطور که عرض کردم ، اجتهاد ایشان نیز اثبات نشده است.

٢- منابعى که ایشان براى توصیف ابولولو به ” از بزرگان مسلمین و مجاهدین و .. ” نقل میکنند ، هیچکدام منابع حدیثى روایى نیستند. بلکه یک ایده تاریخى هستند.

دراین زمینه  مدارک معتبر تاریخى ، از قدیمى ترین و معتبرترین آنها وجود دارند  مانند :

علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب ج ۲، ص ۳۵۲ ؛ ابن أبی شیبه کوفی، المصنف، ج ۸

، ص ۵۷۶ ؛ ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه ج ۱، ص ۴۰ ؛ أحمد بن أعثم کوفی، الفتوح ج ۲

. ص ۳۲۳ ؛ ضحاک، الآحاد والمثانی ج ۱، ص ۱۱۲ و ابن شبه نمیری، تاریخ المدینه ج ۳، ص ۹۱۳

  1. تاریخ طبری ج ۳، ص ۲۶۳ ؛ ابن عبد البر الاستیعا ب ج ۳، ص ۱۱۵۵ و ابن أثیر، الکامل فی

. التاریخ ج ۳، ص ۴۹

در این مدارک  تماما هیچگونه تعریف شخصیت مسلمان از وى نشده ، بلکه تصریح بر مجوس و یا مسیحى بودن وى دارد. ماجراى مالیات ویژه او نیز به خاطر همین غیر مسلمان بودنش بود.

فقط در آن حدیث فاقد اعتبار معروف به رفع القلم ، دعایى براى رحمت قاتل نیز آمده ، که بطلان و جعلى و خلاف قرآن و عقل و فاقد استنادات معمول احادیث  ، براى آن اثبات شده و حتمى است. در متن منقول نیز ، به این حدیث ، استناد نشده است.

نظریات خلاف این تواتر تاریخى یقین آور ، انکار نص تاریخ محسوب شده و موجب وهن آموزه هاى تشیع است.

٣- نقل تاریخى خرافى از طرف ایشان ، در کتابى به نام استفتاءات !!!خود قرینه و دلیلى دیگر بر همان مسیر ضد اهل بیت ع ایشان در کانالهاى ماهواره اى تحت مدیریت ایشان و افرادى که مورد تایید ایشان هستند میباشد که در مسیر تحمیق شیعه  و تکفیر و تفرقه مسلمین ، با پشتیبانى تدارکاتى ، فنى و مالى نظام سلطه و سرویسهاى جاسوسى آنها ، کار میکنند.

 

 

 

یکى از دوستان ، از ملعون بودن خلفا  سوال کردند. در پاسخ عرض شد :

 

در اینکه این دو نفر ملعون ترین مخلوقات خدا هستند ، شکى نیست. مسئله این است که ملعون بودن آنها ، کلاس اول ابتدایى است. و تا دشمنان روبروى امام عصر عج  امروز ، هزار راه دیگر باید رفته باشیم. که این سکولارهاى راحت طلب ، تعمد در نفهمیدن این وظایف دارند و دوست دارند در همان کلاس اول ( آشنایى با الفباى تبرى ) بمانند. به مقاله ٧٠ سایت ، مراجعه کنید.

بحث اینکه در هر زمان و مکان ، کدام لعن را به زبان بیاوریم ، و کدام را اجازه نداریم به زبان بیاوریم ، بحث بصیرت و تقیه ، به هدف رشد و اقتدار اسلام و دین خدا و نجات بشر است.

 

۰ دیدگاه ارسال شده است

نظر خود را با ما در میان بگذارید