
39 - عزادار امام حسین (ع)
نویسنده : مهندس حسین رأفتی
( از نوشته های استاد شهابی ) ( اِنَّ اللهَ اشْتَرى مِنَ الْمُوْمِنینَ أنْفُسَهُمْ وَ أمْوالَهُمْ بِأنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ) «خداوند از مؤمنان، جانها و مالهایشان را مىخرد، به بهاى این كه بهشت براى آنان باشد.»
( از نوشته های استاد شهابی )
( اِنَّ اللهَ اشْتَرى مِنَ الْمُوْمِنینَ أنْفُسَهُمْ وَ أمْوالَهُمْ بِأنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ )
«خداوند از مؤمنان، جانها و مالهایشان را مىخرد، به بهاى این که بهشت براى آنان باشد.»
هر کس به مجلس امام حسین علیه السلام مىآید، محترم است و مورد احترام حضرات معصومین است؛ «الا و صلّى الله على الباکین على الحسین» صلوات خدا بر کسانى که بر امام حسین علیه السلام گریه مىکنند و با این کار دل پیامبر و اهل بیت را شاد مىسازند!
امّا حالا که رو به حسین بن على علیهماالسلام آوردهاى، تقاضاى بلند از او کن و بر سر طلبت بایست! اگر کمى زندگىات کم و زیاد شد، نترس! بدان که خدا پشت و پناهت است و نمىگذارد آبرویت بریزد و همه چیزت از هم بپاشد.
نمىشود گفت: من حسین علیه السلام را مىخواهم به شرط آن که هیچ کم و زیادى نداشته باشم. این را هم عیبى ندارد بگویى، ولى بدان اگر به معناى واقعى حسین علیه السلام را در آن درجات عالى مىخواهى، باید بتوانى از بعضى چیزها بگذرى!
کسى که مىگوید «یا لیتنى کنت معکم فافوز فوزآ عضیما» باید آماده تیرها و زخم شمشیرها باشد. درست است که آن جنگ و تیر و شمشیرهایش یک نیم روز بیشتر نبود، ولى آنها که اطراف حسین علیه السلام بودند، عمر خود را به جهاد با نفس گذرانده بودند.
هر زمانى سختىهای خود را دارد. یاران واقعى ائمه اطهار علیهم السلام که محکم ایستادهاند، باید منتظر ناراحتىهایى باشند و البتّه خدا آنان را حفظ مىکند. آن که رضاى خدا را مىطلبد، حال و ضع دیگرى دارد؛ بالأخره ایمان درجات مختلفى دارد.
اصحاب امام حسین علیه السلام همه فدایى ایشان بودند و مرتبهاى دارند که امام زمان عجّل اللهتعالى فرجه مقابلشان مىایستد و مىفرماید: «پدر و مادرم فداى شما!» امّا هر کدام، درجات خاص خود را دارند و با هم برابر نیستند؛ مقامى که اباالفضل العباس علیه السلام یا جناب على اکبر علیه السلام دارد، با مقام دیگر اصحاب فرق مىکند.
یقینآ هر کدام از اصحاب امام از حیث المجموع این جمعى که اینجایند بالاتر بودند؛ چراکه اصحاب امام بودند و به حد خود وصال خدا نصیبشان شد. آنها زجر بسیار کشیدند، امّا وقتى امام حسین علیه السلام را مىدیدند، زجرها و دردهایشان را فراموش مىکردند. امام حسین علیه السلام از همه چیز آگاه است، ولى هر چه باشد بشر است. امام صاحب مقام جمع الجمع است؛ یعنى توجّه به همه جا دارند؛ با آن که به وصال کامل پروردگار رسیدند، ولى باید مراقب یاران خود هم باشند؛ یعنى با آن که در وصال پروردگار، در نهایت شادمانى و خوشى هستند، از شنیدن صداى العطش کودکان، دلشکسته مىشوند.
حسین بن على علیه السلام همهى شما را دوست مىدارد. به حساب ایمانتان و محبتى که به پیامبر دارید، هر کس به ایشان نزدیکتر باشد، آنها بیشتر دوستش دارند و وقتى در سختىهاى دنیایى یا حتّى در عالم برزخ ـ با تفاوتهایى که وجود دارد – مىافتند، ایشان نظر می کنند؛ یعنى پیامبر با آنکه صاحب همهى اسما و صفات خداست، ولى وضع بشرى دارد و از ناراحتى دوستان و بستگان خود اندوهگین مىشود. از همین جهت بود که هرگاه یاد اتفاقات پیش روى امام حسن و امام حسین علیهماالسلام مىافتاد، گریه مىکرد. وقتى فرزند هفده ماههشان، ابراهیم از دنیا رفت، گریه کردند و فرمودند: دل مىسوزد و اشک جارى مىشود.
در لحظات آخر عمر، حسین علیه السلام را به سینه مىچسباند و مىفرمود: «ما لى و یزید» (مرا با یزید چه کار؟)
امام حسین علیه السلام هم على اکبر را بسیار دوست مىداشت؛ چراکه به فرمودهى خودشان، در خُلق و خَلق و بیان شبیهترین مردم به رسول خدا صلّى اللهعلیه وآله بود و مىفرمود: هرگاه مشتاق دیدار روى پیامبر مىشویم، به على اکبر مىنگریم.