3 - مسیر هسته ای ایران – 3 ( صادرات نفت -مدالیته لاریجانی)
نویسنده : مهندس حسین رأفتی
بحث سوال هفت از موضوع هسته اى تقديم ميگردد. 11/09/1393 ٧- آيا صادرات روزانه دو ميليون بشكه در روز براى ما بهتر است يا يك ميليون بشكه امروز ؟
بحث سوال هفت از موضوع هسته اى تقديم ميگردد. 11/09/1393
٧- آيا صادرات روزانه دو ميليون بشكه در روز براى ما بهتر است يا يك ميليون بشكه امروز ؟
صادرات نفت ايران از دو ميليون بشكه در روز ، پس از تحريم هاى شديد و يك جانبه آمريكا ، به سرعت به كمتر از يك ميليون ، آن هم با مشقت و فعاليت شبانه روزى مسئولين رسيد.
در اقتصاد ايران ، خصوصا در دو دهه اخير ، بحث خام فروشى و وابستگى شديد اقتصاد ايران و دخل و خرج ملت با صادرات نفت ، هميشه به عنوان يك معضل ، و حتى بيمارى مطرح بوده است.
ثروتى كه بايد تبديل به سرمايه فعال و ساختن آينده كشور شود، در عمل ، يك فاكتور فرجه و رفاه زدگى براى برنامه ريزان بوده است.
با بالا و پايين رفتن قيمت نفت در بازارهاى جهانى ، اقتصاد ما تحت تاثير غير قابل انكار بوده است.
به عنوان يك آرزو ، هميشه مطرح ميشد كه بايد به جايى برسيم ، كه خام فروشى نكنيم. و بتوانيم فرآورده نهايى را با دهها يا صدها برابر ارزش افزوده به دنيا ارائه دهيم. نه آنكه نفت را ارزان بدهيم و اين ارزش افزوده سنگين را ، به همراه اشتغال ضرورى هم وطن مان را ، نصيب ديگر كشورها كنيم.
در سخنان رهبرى عينا اين آرزو از قديم بيان ميشد كه بايد به اين سمت حركت كنيم.
اين نشد و نشد تا اينكه ” عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد “.
در توافق ژنو ، صادرات رسمى ما يك ميليون بشكه در روز آزاد شد.
چند خاصيتى كه اين امر دارد :
– دخل و خرج كشور با صادرات كمتر ماده خام ، جمع بسته ميشود.
– توسعه بيشتر سرمايه گذارى در پتروشيمى ها ، با وجود توليد مازاد در داخل و افزايش صادرات پتروشيمى.
– حفاظت مناسب تر از چاههاى نفت. فتواى امام خمينى و نيز ايده رهبرى و همينطور كارشناسان خبره در سراسر دنيا ، بهره بردارى ” صيانتى ” از چاههاست.
تا بتوان از هر چاه نفت ، تحت فشار مناسب و عمر بيشتر ، استخراج نفت كرد.
استخراج بهينه با توليد صيانتى بوسيله تزريق سيالى مناسب ( گاز ترش ) براى تامين فشار مناسب مخزن ، و براى بالا بردن ضريب بازيافت ( نسبت نفت استخراج شده به كل نفت موجود در مخزن ) بايد انجام شود.
با توجه به توليد محدود گاز تاكنون ، و حضور در بازارهاى بين الملل صادرات گاز ، تقريبا نصف تزريق استاندارد و ايده ال را تاكنون داشته ايم.
براى درك اهميت ضريب بازيافت بايد عرض كنم : افزايش يك در صد اين ضريب = افزايش يك ميليارد بشكه نفت = شش سال بودجه كل كشور.
دو نكته و توضيح براى بحث هسته اى عرض كنم و نیز چند پرسش و پاسخ :
١- مسير هسته اى كشور ، وابسته به دولت ها نيست. مسائل كلان كشور كه آينده امت اسلامى ، به آن وابسته باشد ، در اختيار شوراى عالى امنيت ملى و سياست هاى آن با رهبرى است. و دولت ها فقط مجرى هستند.
بسيار متاسفم كه برخى افراد ، شكست ها و پيروزى هاى مقطعى ( كه ضرورت تمام جنگ هاست ) را ابزارى براى داغ كردن دعواهاى سخيف جناحى كرده و متوجه نيستند مصالح دين خدا را به سخره گرفته اند.
دقت كنيد ، احزاب با تناقض در ديالوگ ، در تاثير گذارى مذاكرات نقش مكمل دارند. اين تناقض ظاهرى ، جزئى از نقشه راه ماست.
نه آنكه اين تناقض ، يك امر واقعى ناشى از عدم اعتماد و تخريب يكديگر باشد.
در ابتداى توضيحات ذيل سه بحث اول هسته اى ، اين را آورده بودم و پس از اين توضيحات بدليل اهميت تكرار ميكنم.
٢- براى بحث پنج هسته اى ، همانگونه كه بارها عرض شد در استراتژى هسته اى ، رهبرى چند نقش عمده دارند.
يكى از آنها نقش مستقيم ( ظاهرى ) است. كه در قالب سخنرانى هاى عمومى ارائه ميشود.
هر كجا گروه مذاكره كننده ، تحت فشار هاى جو سنگين سياسيون غربى ، نياز به شارژ دارند ، رهبر بشدت تيز بين و بيدار ، با عنايت صاحب الامر عج ، با يك روشنگرى و بيان تهاجمى ، گره را به نفع ما باز كرده اند.
مذاكرات ” پيشانى ” و تابلوى جنگ ما يا نظام سلطه است. جنگ است.
انقلابى بودن پيامبر اكرم ص و معصومين ع ، در كنار سياس و حكيم بودن ايشان بوده و نه ” رو ” بازى كردن.
انقلابى بودن ، به معناى لو دادن نقشه هاى جنگى نيست. انقلابى بودن يعنى خمينى ، كه ابر قدرت ها را مبهوت ميكند. انقلابى بودن يعنى ماجراى مداليته هسته اى لاريجانى ، كه غرب وقتى متوجه اشتباهش شد ، كه كيش و مات شده بود.
– دو مسئله اساسى و قابل تامل در بحث ارائه شده پيرامون مسير هسته اى كشور :
١- رهبرى ، مردم ، دولت و مجلس ، چها جزء با تاثير مستقيم در مذاكرات هستند. ( عناصر غير مستقيم ، قدرت و توانمندى داخلى و بين المللى ماست. )
چها رعنصر فوق در يك آرايش و تركيب جنگى تكتيكال قرار دارند. هر كدام نقش و گفتگويى متفاوت با يكديگر دارند. شما با دقت در نقش ايشان در چند سال اخير در ايران ، متوجه ميشويد كه چگونه در اين آرايش جنگى ، اين اجزاء مكمل يكديگرند.
در آمريكا نيز شما عناصر مختلف تاثير گذار مستقيم را مشاهده ميكنيد. كه در ظاهر هميشه در تضاد گفتار و عملكرد با يكديگر ميباشند. ولى تماما در يك سيستم ، هدايت و راهبرى ميشوند. و هر كدام مسئوليت و وظيفه تعيين شده خاص خودش را انجام ميدهد.
٢- در مسايل راهبردى داخلى كه مستقيما به منافع ملى كلان كشور مرتبط است ، بايد كليه جناح ها و احزاب ، نقش و وظيفه خود را جهت هم افزايى حركت كلان ( هر چند در ظاهر متناقض ) انجام دهند.
ولى ، تحليل با تحريف واقعيت ها و به هدف بهره بردارى جناحى ، خبط عظيم و گناه نابخشودنى است. از مريضى دل است و خيانت به كشور.
سوال :
اقای رافتى میشه راجع به مدالیته هسته ای لاریجانی توضیح بدید لطفا.
پاسخ :
زمانى كه آقاى لاريجانى دبير شوراى عالى و نماينده رهبرى در شورا بودند با پنج + يك كه خاوير سولانا مديريت ميكرد، تفاهمى امضا شد كه تمامى سوالات و مشكلات در رابطه با مسير هسته اى ايران را رديف كنيم ، يكى يكى بررسى و پاسخ دهيم و تاييد كنيم كه تمام شد و سپس به سراغ آيتم بعدى برويم.
وقتى اين تفاهم ( مداليته ) امضا شد ، غرب فكر نميكرد كار پيش برود. و تصور اين بود كه يك بازى طولانى مدت خواهيم داشت.
ولى آقاى لاريجانى طورى مسايل را مديريت كردند كه آيتم ها يكى يكى حل شوند. آمريكا از همه زودتر فهميد چه كلاهى سرشان رفته. ولى دير شده بود.
تمامى آيتم ها ختم شد و همه تاييد كردند. در اينجا بايد كل پرونده هسته اى ما بسته و عادى ميشد.
ولى شيطان بزرگ ، شطرنج باخته را زير ميز زد.
ماجراى ادعاهاى آمريكا كه ما يك لپ تاپ پيدا كرده ايم و نشان از فعاليت هاى اعلام نشده ايران دارد !!!!
البته آمريكا هيچ مدركى به هيچ كجا ارائه نداد و تا به امروز هنوز موارد ادعايى آمريكا در آژانس باز و مطرح است.
واقعا آقاى لاريجانى در آن زمان كولاك كردند. عملكرد سياستمدارانه ايشان فوق تصور انديشمندان و اتاق فكرهاى مفصل و متعدد غرب بود.
اروپا كه كاملا كيش و مات شده بود. و تنها قلدرى آمريكا نجاتشان داد.
سوال :
دلیل عوض شدنشون چی بود؟ خواست خودشون؟اقای رافتی، از باب فراجناحی بحث کردنتون و مستند گفتن واقعا ممنونم، توضیحاتتون مفیده، و اطلاعات خوبی گرفتم از حرفاتون
پاسخ :
از اشتباهات آقاى دكتر احمدى نژاد بود.
من شغل و كارم فنى است. و اين متن ها هيچ كجا وجود ندارند. با سوال و بحث دو طرفه گروه توليد ميشن. از پيگيرى و دقتتون تشكر ميكنم.تمام مقالاتى كه در وبلاگ گذاشتم يه همين صورت توليد شده. با گفتگو و سوال و جواب.لذا خوشحال ميشم هر كجا نياز به اصلاح ، تكميل يا .. داره تذكر بديد.
سوال :
ببخشید جناب آقای رافتی، اینکه گفتید مسایل هسته ای کلان هستن و مربوط به یه دولت خاص نمیشه درست ولی من ربطش رو به مصالح دین متوجه نمیشم.
پاسخ :
آقاى سودمندى ،انقلاب ما پيروزى يك خط سير مبارزات بر مبناى رسالت دينى بود. شهداى ما ، دولت ما ، خمينى كبير ما ، دفاع مقدس ما ، و در تمام مراحل ، ايستادگى ما براى دين و به ثمر رساندن آن رسالت دينى بوده است.
رسالتى كه قرنها همه اديان نويدش را داده بودند.
بيدارى عمومى مردم جهان و شناخت ظلم و ظالم و انگيزه براى حركت براى گرفتن حق خود ، يعنى رفع موانع فرج. يعنى ظهور منجى بشريت. يعنى رهبرى موعود. يعنى خلاص مستضعفين. يعنى عدالت ، امنيت و آبادانى وجب به وجب كره زمين.
ما امروز براى نان و آب نمى جنگيم. پيام آزادى و آزادگى اسلام ناب محمدى ص را بر گردنمان است به تمام ملت ها برسانيم.
ايستادگى ما ، علم حضرت عباس س است ، يعنى حق زنده است.
يعنى ميتوان براى حق خود در مقابل ابر قدرتها ايستاد. ميدانيد چقدر مردم تحقير شده كشورهاى اروپايى ! شما را دوست دارند ؟ حتى دولتمردانشان كه احساس ظلم و تحقير از آمريكا ميچشند ؟ از فريادها و استقلال طلبى شما لذت ميبرند.
چه برسد به مردم آمريكاى لاتين ، آفريقاى مظلوم ، جنوب آسيا ، آسياى جنوب شرقى.
اگه درك نكنيد ، خيلى سرزنشتان نميكنم. رهبران عزتمندى كه از وقتى چشم به جهان گشوده ايد داشته ايد موجب شده زجر و شكنجه روحى مردم تحت ظلم استكبارو تحقيرشان را لمس نكنيد.
ما پرچم ازادى همه ملت ها را بر دوش گرفته ايم. پس خيلى محكم باشيد. و بدانيد در مقطع زمانى بسيار حساسى زندگى ميكنيم. خط را و هدف را گم نكنيم. ما وسط معركه ظهوريم ان شاءالله.
سوال :
آقای رافتی، انقلاب ما برای مقابله با ظلم و ستم و بدست آوردن آزادی بود قطعا، و اینکه ما همه مسلمان هستیم و طبق دستورات دین مبین اسلام ظلم بسیار امر نامبارک و شومی هست شکی نیست.اما اینکه بگیم ما صرفا بخاطر اسلام انقلاب کردیم فکر میکنم کاملا صحیح نباشه و یا همه مسایل جاری کشور رو به این مسئله ربط بدیم. این رو هم موافقم که ما هرکاری میکنیم باید سعی کنیم باعث سربلندی کشور و دینمون باشیم و خدای ناکرده حتی سهوا کاری نکنیم که باعث بد جلوه دادن اسلام و یا کشورمون بشه.
پاسخ :
آقاى سودمندى ،انقلاب ما پيروزى يك خط سير مبارزات بر مبناى رسالت دينى بود. شهداى ما ، دولت ما ، خمينى كبير ما ، دفاع مقدس ما ، و در تمام مراحل ، ايستادگى ما براى دين و به ثمر رساندن آن رسالت دينى بوده است.
رسالتى كه قرنها همه اديان نويدش را داده بودند.
بيدارى عمومى مردم جهان و شناخت ظلم و ظالم و انگيزه براى حركت براى گرفتن حق خود ، يعنى رفع موانع فرج. يعنى ظهور منجى بشريت. يعنى رهبرى موعود. يعنى خلاص مستضعفين. يعنى عدالت ، امنيت و آبادانى وجب به وجب كره زمين.
ما امروز براى نان و آب نمى جنگيم. پيام آزادى و آزادگى اسلام ناب محمدى ص را بر گردنمان است به تمام ملت ها برسانيم.
ايستادگى ما ، علم حضرت عباس س است ، يعنى حق زنده است.
يعنى ميتوان براى حق خود در مقابل ابر قدرتها ايستاد. ميدانيد چقدر مردم تحقير شده كشورهاى اروپايى ! شما را دوست دارند ؟ حتى دولتمردانشان كه احساس ظلم و تحقير از آمريكا ميچشند ؟ از فريادها و استقلال طلبى شما لذت ميبرند.
چه برسد به مردم آمريكاى لاتين ، آفريقاى مظلوم ، جنوب آسيا ، آسياى جنوب شرقى.
اگه درك نكنيد ، خيلى سرزنشتان نميكنم. رهبران عزتمندى كه از وقتى چشم به جهان گشوده ايد داشته ايد موجب شده زجر و شكنجه روحى مردم تحت ظلم استكبارو تحقيرشان را لمس نكنيد.
ما پرچم ازادى همه ملت ها را بر دوش گرفته ايم. پس خيلى محكم باشيد. و بدانيد در مقطع زمانى بسيار حساسى زندگى ميكنيم. خط را و هدف را گم نكنيم. ما وسط معركه ظهوريم ان شاءالله.
سوال :
با این جمله شما که میگید “بر مبنای رسالت دینی” خیلی موافق نیستم. مردم ما بزرگترین مشکلی که زمان انقلاب داشتن ظلم و ستمی بود که باهاش مواجه بودن، تبعیض و فسادی بود که همه سیستم رو داشت میگرفت.وضعیت حقوق بشر بود. حالا کار ندارم به خیلی تحلیلهایی که انقلاب ما رو صرفا به مسایل اقتصادی تقلیل میدن و اون رو بخاطر افزایش فوق العاده قیمت نفت و بعدش کاهش اون و بالا بودن انتظارات و حواشی اون میدونن.
پاسخ :
آقاى سودمندى ، شما اصل انگيزه را ظلم و تبعيض ميفرماييد. اين درست است. در احاديث داريم ، حكومت با كفر ( يا شرك. ترديد از من ) دوام ميابد ولى با ظلم نه.
انگيزه تمام حركت هاى اجتماعى بشرى ، ضد حكومت ها هميشه همين بوده و امروز نيز در سراسر دنيا ديده ميشود.
بالاتر از اينها ، قيام منجى عالم بشريت است. اگر دقت كنيد بزرگترين شاخصه قيام ” عدالت ” است.
فاصله زمانى ظهور حضرت تا قيام ، به امر ” بيدارى و ايجاد انگيزه ” در مردم جهان اختصاص دارد.
قيام حضرت ، قيام صد در صد مردمى در سراسر دنيا ست.
يملا الارض قسطا و عدلا ، كما ملئت ظلما و جورا.
اما دقت كنيد ، انگيزه هاى مردم عليه ظلم ، هميشه تاريخ ، با هدايت اشتباه رهبران آنها و سپس تحريف معنوى انقلاب ها ، تماما دوباره در سيطره نظام سلطه ، با رنگ و روى جديد قرار گرفته اند.
نمونه هاى زيادى در اروپا و آفريقا مشاهده ميكنيد.
قيام ما تنها انقلابى بود كه به سبك امام زمانى عج ، يعنى بيدارى و حركت عمومى مردم ، و با رهبرى دينى بى نظير امام خمينى و قانون اساسى با تعريف ولايت فقيه و نيز توصيه هاى اكيد ايشان به تبعيت و پشتيبانى از ولايت فقيه شكل گرفت ، و الحمدلله ، با هدف تبيين جهانى و پياده سازى محلى دين خدا ، به پيش ميرود.
سوال :
من انگیزه شروع انقلاب رو گفتم. اگه شاه در رابطه با مردم دقت بیشتری داشت و یکم به اونها اعتماد میکرد یا برخورد خشن رو کم میکرد مطمئنا به این زودی ها انقلابی رخ نمیداند. خواسته مردم عدالت بود و امام خمینی برای حداقل اکثر افراد اگه نگیم همه اول منجی آزادی و عدالت بود نه صرفا یه مرجع.موضوع ولایت فقیه مربوط به بعد از انقلاب و موقع نوشتن قانون اساسی بود. به تیتر روزنامه های اول انقلاب نگاه کنیم میبینیم بیشتر درباره آزادی، رفاه اجتماعی و عدالته تا مسایل مذهبی.
پاسخ :
بحث ولايت ، بحث اصلى دين و دين دارى است. دين ، صرفا يك مجموعه دستورات شخصى و اخلاقى و قلبى نيست.
تمام رسولان الهى ( و نه انبياء ) ، با سيستم مديريت جامعه كار داشتند و درگير شدند.
عدالت ، مفهومى كاملا اجتماعى و مديريتى دارد و لذا سياسى است.
بنابراين مديريت الهى از روز اول خلقت بشر بوده و نه پس از پيروزى انقلاب اسلامى.
اين مهم ، در زمان غيبت كبرى ، بر گردن اسلام شناسان جامع ، ممتاز و برگزيده است.