قرآن ناطق(عج)

17 - دغدغه‌هاي مهم خانواده‌هاي تك‌فرزند

نویسنده : زهرا رستگار

يكي از دغدغه‌هاي مهم خانواده‌هاي تك‌فرزند اين است كه براي اقدام به بارداري دوم، چه زماني و با چه فاصله زماني‌اي نسبت به تولد فرزند اول مناسب است...

يكي از دغدغه‌هاي مهم خانواده‌هاي تك‌فرزند اين است كه براي اقدام به بارداري دوم، چه زماني و با چه فاصله زماني‌اي نسبت به تولد فرزند اول مناسب است…

 عده‌اي معتقدند بايد فرزند اول را براي آمدن عضو جديد خانواده آماده كرد و بسياري بر اين باورند كه فرزند اول همواره به فرزند دوم حسادت مي‌كند و… پرسش‌هايي از اين دست

پرسشي از دكترپرويز رزاقي روان‌شناس

تـولـد فـرزنـد دوم آمـادگـي مـي‌خـواهـد؟

 بسياري از خانواده‌ها مي‌پرسند آيا واقعا براي تولد فرزند دوم بايد آمادگي خاصي به فرزند اول داد يا نه. نظر شما دراين?باره چيست؟

حتما بايد اين کار را انجام داد. البته مهم‌تر از ايجاد آمادگي در فرزند اول، اين خود والدين هستند كه براي تولد فرزند دوم به افزايش مهارت‌هاي فرزند‌پروري نياز دارند. با تولد يك فرزند جديد، ارتباط‌هاي جديدي بين اعضاي خانواده شكل مي‌گيرد كه تا پيش از آن وجود نداشته و اگر تمهيدات و مهارت‌هاي لازم براي مديريت اين روابط جديد انديشيده نشده باشد، ممكن‌است اين اجتماع كوچك دچار مشكلات زيادي شوند. به‌خصوص اگر فرزند اول اين خانواده‌ها سن كمي داشته باشد، بايد براي ورود فرزند دوم كاملا حساب شده عمل كرد.

 اين مشكلات براي فرزند اول به چه دليل به وجود مي‌آيد؟

وقتي فرزند اول خانواده كه سن و سال كمي دارد، متوجه ورود يك نوزاد به خانواده مي‌شود، بدون?شك نمي‌تواند مانند يك انسان بالغ به تجزيه و تحليل اين اتفاق بپردازد. اولين حسي كه در اين كودك شكل مي‌گيرد -اغلب به دليل ناآگاهي خانواده‌ها- اين است كه حس مي‌كند جايگاه قديمي خود را نزد والدين?اش از دست داده است. پدر و مادري كه تا پيش از اين تمام وقت به او توجه مي‌كردند، حالا بيشتر توجه خود را معطوف يك عضو جديد مي‌كنند و اين موضوع به هيچ‌وجه براي فرزند اول قابل هضم نيست. فرزند اول مي‌بيند كه كارهايي مثل بغل كردن كه خاص او بود، حالا بيشتر در مورد فرزند جديد انجام مي‌شود و خود را در اين مورد متضرر مي‌بيند.

 اين حس‌ها فقط يك حس كودكانه و گذراست يا اينكه مي‌تواند مشكلات حادي هم ايجاد كند؟

به هيچ‌وجه نبايد از كنار اين موضوع ساده گذشت؛ فرزند اول در صورت بي‌توجهي والدين به «دروني كردن» مي‌پردازد. دروني كردن با علايمي مثل كزكردن، گوشه‌گيري، درون‌گرا شدن و كم‌شدن تعامل اجتماعي كودك همراه است. در مرحله بعد، ممكن است كودك به برون‌ريزي و تلافي نيز بپردازد. يكي ديگر از واكنش‌هايي كه گاهي فرزند اول نشان مي‌دهد، «حفظ ظاهر» است. كودك در اين مرحله مي‌خواهد بگويد «من فرزند خوبي هستم» و در رفتار و كارهاي خود سعي مي‌كند مطابق نظر والدين رفتار كند. اين نوع واكنش‌ها در فرزند اول حتي ممكن‌است درنهايت به اين ذهنيت كه «اي كاش اين عضو جديد نبود» و شكل‌گيري حس حسادت و انتقام‌جويي نيز بينجامد.

 واكنش ديگري هم ممكن‌است از سوي فرزند اول ديده شود؟

بله، اگر والدين مهارت‌هاي لازم را در اين مورد كسب نكرده باشند، احتمال دارد پديده «بازگشت» (رگريشن) در کودک رخ دهد. در اين حالت، كودك بزرگ‌تر با مشاهده توجه بيشتر پدر و مادر خود به نوزاد تازه‌وارد، تصور مي‌كند دليل اين توجه رفتارهاي نوزاد است، بنابراين سعي مي‌كند همان رفتارها را از خود نشان دهد. ما در كودكاني كه پديده بازگشت را ازخود نشان مي‌دهند، رفتارهايي مانند شب‌ادراري و تمايل خوردن شير از شيشه را مي‌توانيم ببينيم.

: براي اينكه اين رفتارها در فرزند اول شكل نگيرد چه كاري مي‌توان انجام داد؟

بايد مهارت والدين در اين مورد افزايش پيدا كند، مثلا وقتي فرزند اول كه سن و سال نسبتا كمي هم دارد در حال جابه?جا كردن وسيله‌اي (مثلا يك ليوان آب) است، پدر و مادر به او متذكر مي‌شوند كه «مواظب باش روي بچه نيفته» يا اينكه آن وسيله را از دست او مي‌گيرند. در حالي كه رفتار درست‌تر اين است كه به جاي دادن پيام تحقيرآميز به فرزند اول، نوزاد را در مسير يا نقطه خطرناك قرار ندهيم يا به جاي منع او از حمل وسيله، به او كمك كنيم. اين رفتارهاي كوچك و به ظاهر كم‌اهميت مي‌تواند به راحتي فرزند اول را در تربيت و نگهداري نوزاد با والدين همراه كند. ما هنوز هم شاهد هستيم كه پدر و مادر به فرزند خود مي‌گويند «مي‌رويم براي تو از بيمارستان يه بچه بخريم»؛ اين نوع برخوردها نشان از نا‌آگاهي والدين دارد.

يعني اين حكايت «بچه خريدن» هم اشتباه است؟

بله، او اين داستان را باور و در مرحله بعد گمان مي‌كند كه خود او را هم خريده‌اند[!] و نه تنها مشكلي حل نمي‌شود بلكه مشكلات جديدي هم اضافه خواهد شد.

 اينكه مي‌گويند كاري كنيم كه فرزند اول نسبت به فرزند دوم حس مالكيت داشته باشد، غلط است؟!

نه، ولي اين كار زبان و سن و سال خود را مي‌طلبد. مي‌توان به كودك گفت: «مامان اين بچه رو به دنيا آورده كه تو تنها نباشي» يا «با هم دوست باشيد» و… البته از اين روش مي‌توان در كودكان بالاي 5 سال استفاده کرد و در سنين پايين‌تر چندان مورد استفاده ندارد.

در صحبت‌هاي خود به اين نكته اشاره كرديد كه ايجاد حس مالكيت در فرزند اول در سنين بالاي 5 سال موثر است. آيا اين فاصله سني، همان فاصله‌گذاري مناسب بين فرزندان است؟

شواهد نشان مي‌دهد بهترين فاصله سني بين دو فرزند، 4 تا 6 سال است و اين نه‌تنها براي فرزند اول، كه حتي براي پدر و مادر نيز مناسب است.

چرا؟

چون كمتر از اين مدت، پدر و مادر هنوز گرفتاري‌هاي شيردهي و مراقبت‌هاي فرزند قبلي خود را دارند. آنها بايد بعد از اين مدت، يك دوره ريكاوري را بگذرانند و در ضمن فرزند اول خود را براي حضور فرزند دوم آماده كنند و به اين ترتيب اين مراحل خودبه‌خود همين مدت طول خواهد کشيد. برخي از پزشكان زمان آماده‌سازي فرزند دوم را حدود 3 ماه پيش از بارداري دوم مي‌دانند ولي من معتقدم بايد 9 تا 15 ماه پيش از بارداري دوم در اين باره اقدام کرد تا نتيجه مطلوب باشد.

پرسشي از دكتر كتايون خوشابي فوق‌تخصص روان‌پزشكي كودكان

بـهـتـريـن شـيـوه رفـتـار بـا فـرزنـد اول چـيـسـت؟

 نظر شما در مورد تجربه شخصي آقاي شريفي (يک هفته کم‌محلي به فرزند دوم تا بهتر شدن رفتار فرزند اول) چيست؟ اين کار از نظر شما درست است؟

نه، چون پدر فقط در يک بازه زماني محدود مي‌تواند تظاهر کند که به فرزند دوم توجه ندارد. اين موضوع به‌طور موقت باعث کاهش مشکلات رفتاري کودک اول مي‌شود اما به هر حال زماني مي‌رسد که پدر بايد رفتاري طبيعي با فرزند دوم داشته باشد و از همان زمان مشکلات رفتاري فرزند اول آغاز مي‌شود.

 پس راهکار درست چيست؟

توصيه مي‌کنيم رفتار والدين حتي‌المقدور طبيعي باشد. فرزند اول به مرور به حضور فرزند دوم عادت مي‌کند و بعد از مدتي با آن کنار مي‌آيد و سازگار مي‌شود.

 يعني لجبازي‌ها و رفتارهاي پرخاشگرانه فرزند اول طبيعي است و والدين بايد آن را تحمل کنند؟

بله، فرزند اول اين خانواده در دوره لجبازي و بدترين سن قرار دارد. حتي اگر آرام باشد، با تولد فرزند دوم مشکلات رفتاري و نافرماني‌هاي او شروع يا تشديد خواهد شد و اين مساله طبيعي است. در اين ميان به‌خصوص توجه پدر به فرزند اول مي‌تواند موثر باشد. وقتي پدر وارد منزل مي‌شود، نبايد توجهي به فرزند دوم نشان دهد و بايد ابتدا زماني را به توجه، محبت و بازي با فرزند اول اختصاص دهد و در زمان‌هاي بعدي به فرزند دوم توجه کند. درواقع نوعي جداسازي نسبي در زماني که پدر حضور دارد، بايد وجود داشته باشد و پدر به نيازهاي فرزند اول و مادر به نيازهاي فرزند دوم رسيدگي کند. وقتي پدر براي دقايقي رسيدگي به فرزند دوم را انجام مي‌دهد، مادر بايد وقت خود را به بازي، توجه و محبت به فرزند اول اختصاص دهد و برعکس. به اين ترتيب تا حدي مشکلات رفتاري کودک کاهش مي‌يابد.

برخي والدين به فرزند اول مي‌گويند ما برادر يا خواهر کوچکت را دوست نداريم يا فقط مادر و پدر تو هستيم يا اين فرزند را آورده‌ايم تا تو تنها نباشي و با او بازي کني… نظرتان در مورد اين عبارت‌ها چيست؟

اينکه به کودک بگوييم ما فقط تو را دوست داريم يا فقط پدر و مادر تو هستيم، درست نيست و به نوعي گول‌‌زدن کودک است و باعث مي‌شود کودک نتواند خود را با حضور فرزند جديد خانواده سازگار کند. با اين کار اين تفکر در ذهن فرزند اول شکل مي‌گيرد که فرزند دوم موجودي زائد و بدون فايده است و دوست‌داشتني نيست. به اين ترتيب در آينده هرگونه رفتار محبت‌آميز والدين به فرزند دوم از سوي او مورد سرزنش قرار مي‌گيرد. گفتن اين حرف که فرزند دوم براي بازي با تو آمده نيز صحيح نيست زيرا با بالاتر رفتن سن کودک، او متوجه مي‌شود که براي بازي به خواهر يا برادرش نيازي ندارد و با اسباب‌بازي‌ها هم مي‌توانسته بازي کند. اينجاست که چراها شروع مي‌شوند. رفتار والدين بايد طبيعي باشد و بايد اجازه دهند فرزند اول با واقعيت کنار بيايد و وجود رقيب را بپذيرد.

 برخي مادرها مي‌گويند فرزند اولم بسيار حسود است و حتي فرزند دوم را آزار مي‌دهد و اذيت مي‌کند. آيا اين حسادت واقعا وجود دارد يا اين مساله هم طبيعي است؟

گاهي مشکلات رفتاري به صورت آزاررساني به فرزند دوم ديده مي‌شود. در اين مواقع والدين بايد از واکنش مستقيم بپرهيزند و فرزند دوم را غيرمستقيم و با بهانه‌هاي مختلف از نزديک فرزند اول دور کنند و در مورد آزار فرزند دوم با فرزند اول صحبت نکنند زيرا ممکن است واکنش‌ها شديدتر شود.

حس حسادت کودکان به هم را چگونه از بين ببريم؟

اگر فاصله سني از 4 سال کمتر باشد، به‌خصوص حدود 2 سال که در خانواده موردنظر اين فاصله سني وجود دارد، بچه‌ها مانند فرزندان دوقلو بزرگ مي‌شوند. يعني نيازهاي عاطفي‌شان و ساير نيازهايشان تقريبا با هم برابر است. بزرگ‌کردن فرزندان با اين فاصله سني استرس و فشار رواني بيشتري بر پدر و مادر وارد مي‌کند چون فرزند اول هنوز درکي از مسايل ندارد. در اختلاف‌هاي سني‌ پايين، حسادت‌ها يا رقابت‌هاي بين فرزندان براي گرفتن توجه والدين ديده مي‌شود. وجود اين حسادت‌ها و رقابت‌ها به نوبه خود مشکل‌آفرين نيست اما برخورد والدين مي‌تواند باعث کاهش يا تشديد آنها شود. مساله‌اي که بايد به آن توجه کرد، تفاوت بين فرزندان است. تفاوت با تبعيض متفاوت است. در سنين بالاتر گاهي توصيه مي‌شود براي پيشگيري از بروز حسادت‌هاي کودکانه وقتي مادر يا پدر با فرزند اول تنها هستند، به او گوشزد کنند که به عنوان فرزند اول جايگاه ويژه‌اي دارد. والدين بايد به هر دو کودک نشان دهند که هر دو به اندازه کافي مورد توجه و حمايت هستند.

حرف آخر؟

تبعيض در نظام خانوادگي جايگاهي ندارد و والدين بايد به فرزندان نشان دهند آنها را يکسان دوست دارند و توجه‌شان به آنها به اندازه و مانند هم است اما تفاوت‌ها وجود دارد. تفاوت به سن و نيازهاي جنسيتي کودکان بازمي‌گردد. درست نيست با اختلاف سني حتي 2 سال براي هر دو کودک يک جور لباس تهيه و از هر وسيله 2 تا خريداري شود تا کودکان با هم دچار مشکل نشوند. براي هر بچه با توجه به سن و جنسيت و نيازها بايد وسايلي خريداري کرد. لباس‌ها، اسباب‌بازي‌ها و لوازم‌التحرير بايد متفاوت باشند و بچه از همان ابتدا با تفاوت‌ها آشنا شود حتي براي کودکان دوقلو نيز نبايد وسايل يکسان خريداري کرد. متاسفانه اين باور فرهنگي در کشور ما وجود دارد که براي بچه‌ها بايد وسايل يکساني بخريم تا دعوايشان نشود. درست اين است که براي هر فرزند با توجه به نياز در زمان مربوطه خريد کنيم. مديريت رفتار کودکان در اين شرايط دشوار است اما قاطعيت و آمادگي والدين براي رويارويي با اين استرس آن را قابل حل و کنترل مي‌کند.

بهترين فاصله‌گذاري سني

بهترين فاصله‌گذاري سني براي اينکه فرزندان با هم مشکل پيدا نکنند يا بتوانيم آنها را براي ورود فرزند دوم آماده کنيم چه سني است؟

بهترين فاصله‌گذاري سني بين فرزندان 4 تا 6 سال است. وقتي فاصله سني بيش از 6 سال است رابطه عاطفي عميق بين خواهر و برادرها شکل نمي‌گيرد و فرزند اول نقش پدر يا مادر را براي فرزند بعدي بازي مي‌کند. اگر اين فاصله کمتر از 4 سال باشد، آماده کردن فرزند اول براي ورود فرزند دوم معني ندارد زيرا فرزند اول به قدري کوچک است که دريافتي از اين ماجرا، بارداري‌ مادر و زايمان يا ورود خواهر و برادر جديد ندارد. در فاصله 6-4 سال مشکلات رفتاري فرزند اول با ورود فرزند دوم قابل‌کنترل است و کودک از نظر درکي در وضعيت بهتري قرار دارد.

0 دیدگاه ارسال شده است

نظر خود را با ما در میان بگذارید