قرآن ناطق(عج)

319 - گوشه ای از عظمت پیامبر بزرگوار اسلام از منظر وحی و از کلام خالق

نویسنده : زهرا رستگار

گوشه ای از عظمت پیامبر بزرگوار اسلام از منظر وحی و از کلام خالق   گوشه ای از عظمت پیامبر بزرگوار اسلام از منظر وحی و از کلام خالق، افضل مخلوقاتش را بشناسیم.   بزرگترین افتخار او این بود که بنده واقعی رب العالمین بود: <سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ …> اسراء/۱؛ پاک و منزه است […]

گوشه ای از عظمت پیامبر بزرگوار اسلام از منظر وحی و از کلام خالق

 

گوشه ای از عظمت پیامبر بزرگوار اسلام از منظر وحی و از کلام خالق، افضل مخلوقاتش را بشناسیم.

 

  1. بزرگترین افتخار او این بود که بنده واقعی رب العالمین بود: <سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ …> اسراء/۱؛ پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد … .

 

  1. او مایه رحمت بود، نه فقط برای انسانهای زمان خود و بشریت، بلکه برای تمامی جهانیان: <وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ> انبیاء/۱۰۷؛ و ما تو را جز برای رحمت برای جهانیان نفرستادیم.

 

  1. او بهترین الگو بود برای کسانی که امید به خدا و روز قیامت دارند: <لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کَانَ یرْجُوا اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً> أحزاب/۲۱؛ مسلماَ برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می کنند.

 

  1. تحمل رنج مؤمنان برای او سنگین بود: <عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّمْ> توبه/۱۲۸؛ بر او دشوار است که شما دچار رنج شوید.

 

  1. بر هدایت مردم حریص بود: <حَرِیصٌ عَلَیکُمْ> توبه/۱۲۸؛ اصرار بر هدایت شما دارد.

 

  1. مهربانی خاصی به مؤمنان داشت: <بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ> توبه/۱۲۸؛ با مؤمنان رئوف و مهربان بود.

 

  1. در پرتو رحمت الهی با مردم نرمخو بود: <فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ> آل عمران/۱۵۹؛ به (برکت) رحمت الهی در برابر آنان (= مردم) نرم (و مهربان) شدی.

 

  1. اخلاقی بس عظیم داشت: <وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ> قلم/۴؛ و تو اخلاق عظیم و برجسته‎ای داری.

 

  1. او نزدیک دو سوم یا نصف یا یک سوم شب را به عبادت با خداوند می‎گذراند: <إِنَّ رَبَّکَ یعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَی مِنْ ثُلُثَی اللَّیلِ وَنِصْفَهُ> مزمل/۲۰؛ پروردگارت میداند که تو و گروهی از آنها که با تو هستند، نزدیک دو سوم از شب یا نصف یا یک سوم آن را به پا می‎خیزند.

 

  1. کرامت و بزرگواری صفت همیشگی آن حضرت بود: <إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ> حاقه/۴۰؛ این قرآن گفتار رسول بزرگواری است.

 

  1. سخن او از روی هوا و هوس نبود؛ بلکه جز وحی سخنی نمی‎گفت: <وَمَا ینْطِقُ عَنِ الْهَوَی إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحَی> نجم/۳و۴؛ و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‎گوید؛ آنچه می‎گوید چیزی نیست جز وحی که بر او نازل شده.

 

  1. نه تنها سخن او، که عمل او نیز فقط بر اساس وحی الهی و معصومانه بود: <إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یوحَی إِلَی> انعام/۵۰؛ تنها از آنچه به من وحی می‎شود، پیروی میکنم.

 

  1. او بیان کننده و اولین مفسر قرآن بود: <وَأَنْزَلْنَا إِلَیکَ الذِّکْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ> نحل/۴۴؛ و ما این ذکر (= قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه را که به سوی مردم نازل شده است، برای آنها روشن سازی.

 

  1. اطاعت از فرامین او اطاعت از خداست: <مَنْ یطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ> نساء/۸۰؛ کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است.

 

  1. تا زمانی که او در بین مردم باشد، آنان از عذاب الهی در اماناند: <وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ> انفال/۳۳؛ ولی (ای پیامبر!) تا تو در میان آنان هستی، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد.

 

  1. خداوند به شهری که آن حضرت در آن ساکن است، قسم یاد فرموده است: <لا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ> بلد/۱و۲؛ قسم به این شهر مقدس (= مکه)؛ شهری که تو در آن ساکنی.

 

  1. او شاگرد مستقیم خداست: <عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَی> نجم/۵؛ آن کس که قدرت عظیمی دارد، او را تعلیم داده است.

 

  1. او سرآمد انبیاست: <تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ … وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ> بقره/۲۵۳؛ بعضی از آن رسولان را بر بعضی دیگر برتری دادیم … و بعضی (حضرت محمد ص) را درجاتی برتر داد.

 

  1. هر پیامبری گواه بر اعمال امت خویش است و آن حضرت گواه بر پیامبران: <فَکَیفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَی هَؤُلاءِ شَهِیداً> نساء/۴۱؛ حالِ آنها چگونه است آن روزی که از هر امتی شاهد و گواهی (بر اعمالشان) می‎آوریم و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد؟
  2. او بر صراط مستقیم است: <إِنَّکَ عَلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ> زخرف/۴۳؛ تو بر صراط مستقیمی.
  3. او مشمول فضل عظیم الهی بود: <وَکَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکَ عَظِیماً> نساء/۱۱۳؛ و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است.
  4. آن حضرت بشارت دهنده و هشدار دهنده برای همه انسانها و در همه زمانهاست: <وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّهً لِلنَّاسِ بَشِیراً وَنَذِیراً> سبا/۲۸؛ و ما تو را جز برای همه مردم نفرستادیم تا (آنها را به پاداشهای الهی) بشارت دهی و (از عذاب) او بترسانی.

 

 

 

 

 

  1. او مورد خطاب ویژه خداوند بود؛ چرا که خطاب خداوند به پیامبران در قرآن کریم به نام آنان است؛ همانند: <وَنَادَینَاهُ أَنْ یا إِبْرَاهِیمُ> صافات/۱۰۴، <قَالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِکَ> هود/۴۶، <وَقُلْنَا یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّهَ> بقره/۳۵، <یا مُوسَی أَقْبِلْ وَلا تَخَفْ> قصص/۳۱، اما در مورد پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در هیچ جای قرآن خطاب “یا محمد” نیامده است؛ بلکه خطابها با عنوان <یا ایها النبی> احزاب/۲۸، <یا ایها الرسول> مائده/۶۷، <یا ایها المزمل> مزمل/۱ و <یا ایها المدثر> مدثر/۱ آمده که هر کدام آمیخته با نوعی احترام ویژه است.

 

  1. او و خاندانش از طرف خداوند از هر رجس و پلیدی پاک و طاهر شده بود: <إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً> احزاب/۳۳؛ خداوند فقط می‎خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاَ شما را پاک سازد.

۰ دیدگاه ارسال شده است

نظر خود را با ما در میان بگذارید