قرآن ناطق(عج)

260 - روش‌های همسرداری در اسلام

نویسنده : زهرا رستگار

روش‌های همسرداری در اسلام با توجه به سیرۀ رسول خدا(ص) و ائمۀ اطهار(ع) چه روش‌هایی برای همسرداری در اسلام سفارش شده است؟ با ازدواج ارتباطی جدید میان دو جنس مخالف از انسان‌ها شکل می‌گیرد. سالم‌سازی و بهینه‌سازی این ارتباط در درجۀ‌ نخست متوقف بر آن است که هر یک از زن و مرد به درستی […]

روش‌های همسرداری در اسلام

با توجه به سیرۀ رسول خدا(ص) و ائمۀ اطهار(ع) چه روش‌هایی برای همسرداری در اسلام سفارش شده است؟

با ازدواج ارتباطی جدید میان دو جنس مخالف از انسان‌ها شکل می‌گیرد. سالم‌سازی و بهینه‌سازی این ارتباط در درجۀ‌ نخست متوقف بر آن است که هر یک از زن و مرد به درستی یکدیگر را بشناسند؛ جایگاه خود و حقوق و وظایف متقابل خود را بدانند و همان نقشی را که خداوند متعال در عالم تکوین و تشریع بر عهدۀ‌ آنان نهاده به نحو احسن ایفا کنند.

در قرآن کریم و روایات نورانی معصومین(ع) به جایگاه زن و مرد و حقوق و وظایف متقابل آنان در خانواده بسیار پرداخته شده است؛ مثلاً در برخی روایات با توصیف بهترین زنان و بهترین مردان، به بیان حقوق و وظایف متقابل آنان پرداخته‌اند و از این رهگذر بهترین روش‌های همسرداری را نیز بیان کرده‌اند که نمونه‌هایی از آن را در اینجا ذکر می‌کنیم. در ابتدا نمونه‌هایی را می‌آوریم که ناظر به بیان شیوه‌های شوهرداری زنان است و سپس نمونه‌ای را که ناظر به شیوه‌های زن‌داری مردان است و با بیان مطلبی دیگر در این باب این بحث را خاتمه می‌دهیم.

روایت نخست: نرمخویی و کسب رضایت شوهر

در روایتی از امیر مؤمنان علی(ع) چنین آمده است: «خَیْرُ نِسَائِکُمُ الْخَمْسُ‏ قِیلَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَا الْخَمْسُ قَالَ الْهَیِّنَهُ اللَّیِّنَهُ الْمُؤَاتِیَهُ الَّتِی إِذَا غَضِبَ زَوْجُهَا لَمْ تَکْتَحِلْ بِغُمْضٍ حَتَّى یَرْضَى وَ إِذَا غَابَ عَنْهَا زَوْجُهَا حَفِظَتْهُ فِی غَیْبَتِهِ فَتِلْکَ عَامِلٌ مِنْ عُمَّالِ اللَّهِ وَ عَامِلُ اللَّهِ لَا یَخِیبُ»‏(الکافی؛ ج‏۵ ؛ ص۳۲۴-۳۲۵، بَابُ خَیْرِ النِّسَاء، ح۵): بهترین زنانتان [دارای] پنج [خصلت]‌اند. گفتند: یا امیر المؤمنین! آن پنج خصلت کدام‌اند؟ فرمود: نرم و نرم‌خو و فرمانبردار، که چون شوهرش خشمگین شود خواب بر چشمانش نمی‌آید تا شوهرش راضی شود و در غیاب شوهر، نگهدار اوست. این زن کارگزاری از کارگزاران خداست و کارگزار خدا محروم نمی‌شود.

این روایت در حقیقت برخی شیوه‌های همسرداری و تعامل مؤثر زن را با شوهر بیان می‌کند. نخستین تأکید این روایت، بر نرمخویی زن است. بدون‌شک نرم‌خویی از مهم‌ترین کلیدهای موفقیت در همۀ‌ عرصه‌های دینی و دنیایی و از جمله عرصۀ‌ همسرداری است که محبت همسر را جلب می‌کند و به کانون خانواده گرمی و صفا می‌بخشد و از سوی دیگر تندخویی، سبب کاهش محبت‌ها سردی کانون خانواده می‌شود.

تأکید دیگر این روایت بر اهتمام زن به کسب رضایت شوهر است. کسب رضایت شوهر یکی از مسئولیت‌های سنگین زن در زندگی است که یکی از عرصه‌های مهم آن کسب رضایت جنسی و تأمین کامل نیاز جنسی مرد است. بدون‌شک اگر نیاز جنسی مرد و به‌تبع آن نیاز جنسی زن به شکل کامل در محیط خانه تأمین شود، دیگر این نیاز به سطح جامعه و کوچه و خیابان کشیده نخواهد شد و جامعه سالم و پاک خواهد ماند. در روابط جنسی، مرد بیشتر طالب و خواهان است و زن مطلوب و پاسخگو و بدیهی است که اگر زن پاسخگوی خوبی برای مرد نباشد نیاز مرد برطرف نمی‌شود، ازاین‌رو اسلام بر ارضای نیازهای جنسی مرد توسط زن تأکید فراوان کرده است. اگر کسب رضایت شوهر در زندگی زن در اولویت قرار گرفت، نارضایتی شوهر خواب را از چشمان همسر محبوب وی می‌گیرد و تا رضایت همدم صمیمی خود را جلب نکند دیده بر هم نمی‌نهد و پروندۀ‌ عمل یک روز خود را با نارضایتی شوهر نمی‌بندد.

نکات پیشین به هنگام حضور مرد در خانه مربوط بود، اما زن در غیاب شوهر نیز مسئولیت‌هایی بر گردن دارد که در این روایت به آن اشاره شده است. زن در غیاب مرد نیز باید نگهدار او باشد؛ اولاً از اموال او مراقبت کند؛ بذل و بخشش بیجا نکند، و از اسراف و تبذیر در مصرف و در انفاق بپرهیزد، ثانیاً زن باید در غیاب شوهر، رازدار خوبی برای زندگی مشترکشان باشد و اسرار زندگی‌شان را نزد هیچ کس و ناکسی فاش نسازد.

زن با این ویژگی‌ها در زمرۀ‌ کارگزاران خدا قرار می‌گیرد کارگزارانی که خداوند متعال به وسیلۀ‌ آن‌ها اهداف خود را در عالم هستی به‌پیش می‌برد. زن در خانه هرچند در جلب رضایت شوهر می‌کوشد و به او خدمت می‌رساند، اما درحقیقت از خدا اطاعت می‌کند و خداوند کارگزاران خود را که چنین زنانی از جملۀ‌ آنان‌اند در دنیا و آخرت محروم نمی‌کند و تلاش‌هایشان را بی‌پاسخ نمی‌گذارد و آنان را به رستگاری و نعمت‌های موعود بهشتی می‌رساند.

پس نرمخویی و کسب رضایت شوهر به‌گاه حضور مرد در خانه و حفظ مال و آبروی همسر به هنگام غیاب مرد در خانه، از شیوه‌های همسرداری است که زن با رعایت آن‌ها می‌تواند سطح اخلاقی زندگی خود را ارتقا دهد.

روایت دوم: دست‌پخت خوب و هزینۀ درست اموال شوهر

در روایت دیگری از امام صادق(ع) چنین آمده است: «خَیْرُ نِسَائِکُمُ الطَّیِّبَهُ الرِّیحِ الطَّیِّبَهُ الطَّبِیخِ الَّتِی إِذَا أَنْفَقَتْ أَنْفَقَتْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِذَا أَمْسَکَتْ أَمْسَکَتْ بِمَعْرُوفٍ فَتِلْکَ عَامِلٌ مِنْ عُمَّالِ اللَّهِ وَ عَامِلُ اللَّهِ لَا یَخِیبُ وَ لَا یَنْدَمُ(الکافی؛ ج‏۵ ؛ ص۳۲۵، بَابُ خَیْرِ النِّسَاء، ح۶؛ نیز همان، ح۷)» : بهترین زنان شما خوشبو و دارای دست‌پخت خوب است که چون خرج می‌کند به نحو پسندیده خرج می‌کند و چون نگه می‌دارد [و خرج نمی‌کند] به نحو پسندیده نگه می‌دارد. پس آن زن کارگزاری از کارگزاران خداست و کارگزار خدا بدبخت و پشیمان نمی‌شود.

در این روایت نیز با توصیف بهترین زنان، به دو مسئولیت زن در منزل اشاره شده که عبارتند از: دستپخت خوب و درست خرج‌کردن اموال شوهر. زن کدبانوی خانه است و با آشپزی خوب یکی از هنرهای خود را نمایان می‌سازد و لذت و گرمی زندگی را افزون می‌کند. از سوی دیگر اموال مرد در خانه در اختیار زن است و با هزینه‌کردن درست اموال به اقتصاد خانواده کمک می‌کند. بدون‌شک اگر زن با اموال شوهر درست رفتار نکند اقتصاد خانواده به‌تدریج فلج می‌شود و ادامۀ‌ زندگی هم برای زن و هم برای مرد و هم برای فرزندان دشوار می‌شود، لذا باید زن در مصرف و در خرید و در بذل و بخشش‌ها حد نگه دارد و در مثل خرید خوراک و پوشاک و دیگر مایحتاج منزل و مصرف آن‌ها متناسب با توان مالی شوهر و با رعایت اصل عدم اسراف خرج کند تا زندگی‌شان به هم گره نخورد.

روایت سوم: درآوردن زره حیا در خلوت شوهر

در روایت دیگری از امام صادق(ع) چنین آمده است: «خَیْرُ نِسَائِکُمُ الَّتِی إِذَا خَلَتْ مَعَ زَوْجِهَا خَلَعَتْ لَهُ دِرْعَ الْحَیَاءِ وَ إِذَا لَبِسَتْ لَبِسَتْ مَعَهُ دِرْعَ الْحَیَاءِ(الکافی، ج‏۵، ص: ۳۲۴، بَابُ خَیْرِ النِّسَاءِ، ح۲)» : بهترین زنانتان کسی است که چون با شوهرش خلوت کند برای او زره حیا را از تن درآورد و چون لباس بپوشد زره حیا را با او به تن کند.

در این روایت نیز با توصیف بهترین زنان هم یکی از مسئولیت‌های مهم زن در زندگی بیان شده است و هم شیوه‌ای را برای همسرداری بیان می‌کند. این روایت در درجۀ‌ نخست تصریح می‌کند که زن باید به دنبال ارضای نیاز جنسی شوهر خود باشد و در خلوت با شوهر خود، حیا را – که نیرویی قوی در وجود زن و به مثابۀ‌ زرهی برای حفظ عفاف اوست – به کنار نهد و از بذل هیچ‌گونه خدمت و لذتی برای شوهر خود دریغ نورزد. همچنین این روایت اشاره به این نکته دارد که ارضای نیاز جنسی باید فقط در چارچوب حریم خانواده صورت گیرد و پس از آن که نیاز زن و شوهر برآورده شد، با پوشیدن لباس‌هایشان، لباس حیا را دوباره بر تن کنند و در روابطشان با دیگران جز عفت و حیا حاکم نباشد و انتظاری که در زمینۀ‌ حفظ حیا از زن می‌رود بیش از مرد است.

روایت چهارم: عفت و رضایت شوهر و برخی صفات دیگر

از دیگر روایاتی که با بیان صفات بهترین زنان، شیوه‌های همسرداری را بیان می‌کند روایتی است که جابر بن عبد الله انصاری از پیامبر اکرم(ص)چنین نقل می‌کند: «بهترین زنان شما کسی است که زایا، مهربان و عفیفه باشد، در میان خانواده‌اش عزیز و با شوهرش ذلیل (فروتن) باشد، خود را برای شوهر بیاراید و نسبت به غیرشوهر پاکدامن باشد، سخن شوهرش را بشنود و از امرش فرمان برد و هنگامی که با او خلوت کند آنچه از او بخواهد به او بذل ‌کند [و البته] همچون مرد تَبَذُّل نمی‌کند(الکافی، ج‏۵، ص: ۳۲۴، بَابُ خَیْرِ النِّسَاءِ، ح۱).»

توضیح این که مراد از ذلت زن در برابر شوهر، خواری حقیقی نیست؛ چرا که مؤمن ـ چه زن باشد و چه مرد ـ درهرحال عزیز است، بلکه مراد از ذلت، نهایت خضوع و تسلیم‌بودن زن در برابر مرد است و چنین ذلتی عزتی را در درون خود نهفته دارد و محبت شوهر را جلب می‌کند؛ چنان‌که هرچه انسان در برابر پرودگارش ذلیل‌تر و خاکسارتر باشد، عزیزتر می‌شود، زن نیز هرچه در برابر شوهر که خداوند او را قیم بر زن قرار داده بیشتر خاکساری کند و از خواسته‌های مشروع و معقول او پیروی کند هم نزد خدا و هم نزد شوهر محبوب‌تر و عزیزتر می‌شود.

در این روایت نیز به برخی شیوه‌های ارتباط جنسی میان زن و مرد اشاره شده است، حتی به این نکتۀ‌ لطیف اشاره شده که زن هرچند در روابط جنسی تمکین کامل می‌کند و خود را تقدیم مرد می‌کند، اما این بذل و بخشش او باید با ظرافت و صفت زنانه باشد نه با صفت مردانه، و باید زن کمی خود را بگیرد و سبکسری یا به تعبیر روایت «تَبَذُّل» نکند.

حدیث جابر به شکل مفصل‌تر در برخی روایات دیگر نیز آمده و در آنجا پیامبر اکرم (ص) پس از بیان اوصافی مشابه با حدیث فوق برای بهترین زنان، بدترین زنان را نیز توصیف کرده و فرموده است: «از بهترین زنان شما کسی است که زایا، مهربان و باحجاب باشد، در میان اهلش عزیز و با شوهرش ذلیل (فروتن) است، با شوهرش خودآرا است و نسبت به غیرشوهرش عفیف است، سخن شوهرش را می‌شنود و امرش را فرمان می‌برد و در خلوت با شوهرش، آنچه از او بخواهد به او بذل می‌کند و [البته] مانند مرد بذل نمی‌کند [بلکه کمی خود را می‌گیرد]…از بدترین زنان شما کسی است که در میان اهلش خوار و ذلیل است، با شوهرش سرسخت است و نازای کینه‌ای است که از کار زشت پرهیز ندارد و در غیاب شوهرش خودآرایی می‌کند و در حضور او خوددار است، سخنش را نمی‌شنود و امرش را فرمان نمی‌برد و چون شوهرش با او خلوت کند از او امتناع می‌کند؛ بسان مرکبی سرسخت که از سوارشدن بر خود امتناع می‌کند و از شوهرش عذری را نمی‌پذیرد و گناهی را از او نمی‌بخشد(تهذیب الأحکام؛ ج‏۷؛ ۴۰۰؛ باب اختیار الأزواج، ح۶)».

در این بخش از روایت نیز بدترین شیوه‌های شوهرداری تبیین شده است که سرسختی در روابط جنسی و در معاشرت با شوهر و بی‌عفتی عمده‌ترین آن‌هاست.

روایت پنجم: شیوه‌های زن‌داری

آنچه تاکنون گفتیم شیوه‌های همسرداری را برای زنان بیان می‌کرد. در آیات و روایات ما شیوه‌های همسرداری برای مردان نیز آمده است؛ مثلاً در ادامۀ‌ روایت قبل از جابر، رسول اکرم(ص)با برخوردی عادلانه شیوه‌های درست همسرداری را برای مردان نیز بیان کرده‌اند و ترجمۀ‌ عبارات ایشان چنین است: «سپس پیامبر(ص)فرمود: آیا شما را از بهترین مردانتان آگاه کنم؟ گفتند: آری؛ فرمود: از بهترین مردانتان، باتقوا و پاک است که دست بخشنده دارد دو طرفش [پدر و مادرش و به عبارتی اصل و حسبش] پاک است، به پدر و مادرش نیکی می‌کند و عیالش را به دیگران ناچار نمی‌کند. سپس فرمود: آیا شما را از بدترین مردانتان آگاه کنم؟ گفتیم: آری، فرمود: از بدترین مردانتان بهتان‌زنندۀ‌ فحش‌دهنده است که تنها می‌خورد و همراهانش را منع می‌کند خانواده و بنده‌اش را می‌زند و بخیل است و عیالش را به دیگری ناچار می‌کند و پدر و مادرش را می‌آزارد(تهذیب الأحکام؛ ج‏۷؛ ۴۰۰؛ باب اختیار الأزواج، ح۶)».

مراد از «الآکل وحده» در این روایت گویا مرد تک‌خوری است که به شکم خود خوب می‌رسد اما از بستگان و آشنایان و به‌ویژه از اهل و عیالش دریغ می‌دارد. مراد از «الْبَخِیلَ الْمُلْجِئَ عِیَالَهُ إِلَى غَیْرِهِ» نیز ـ که ظاهراً همسو با عبارت قبل (الآکل وحده) و مفسر آن است ـ مردی است که آنچنان در چنگال رذیلۀ‌ بخل گرفتار است که حتی به خانوادۀ‌ خود هم رحم نمی‌کند و دل به حال آنان نمی‌سوزاند و بر دادن خرجی آنان بخل می‌ورزد. طبیعی است که دراین‌صورت زن و بچۀ‌ آن مرد برای تأمین خرجی خود دست‌به‌دامان دیگران می‌شوند و دست نیاز در برابر آشنا و بیگانه دراز می‌کنند و روشن است که در چنین مواردی برخی زنان سست‌ایمان در ورطۀ‌ بی‌عفتی‌ها و زشتی‌ها می‌افتند و از بخل مرد در زندگی، بی‌عفتی در جامعه متولد می‌شود.

در این روایت در شمارش صفات برترین مردان با عبارت «الْبَرَّ بِوَالِدَیْهِ» بر نیکی به پدر و مادر تأکید شده و از سوی دیگر در شمارش صفات بدترین مردان نیز با عبارت «الْعَاقَّ بِوَالِدَیْهِ» به اذیت پدر و مادر اشاره شده است که شاید سر این‌همه تأکید در این مقام آن باشد که برخی مردان با ازدواج چنان تسلیم و مجذوب زن خود می‌شوند که به خاطر او حقوق پدر و مادری را که عمری بار زحمت تربیت مادی و معنوی او را به دوش کشیده‌اند پایمال می‌کنند. مرد خوب کسی است که در عین احترام و ادای حق همسر، حق پدر و مادر را نیز پایمال نکند و در موضوع احسان به پدر و مادر از خواستۀ هیچ‌کس جز خدا پیروی نکند.

این هم که در توصیف زنان خوب به موضوع نیکی به والدین تأکید نشده شاید بدان‌سبب است که زنان نیک و بد معمولاً این موضوع را رعایت می‌کنند و از سر عواطف غریزی خود هم که شده به پدر و مادر خود احترام می‌گذارند، اما این بیشتر مردان هستند که به سبب تبعیت از زنان خود و علاقۀ‌ مفرط به همسر از والدین خود فاصله می‌گیرند و برخی حقوقشان را پایمال می‌کنند و عاق والدین می‌شوند.

این جمله‌ای از روایات بود که با توصیف بهترین و بدترین مردان و زنان، شیوه‌های درست همسرداری را تعلیم می‌دهد.

اهتمام به اخلاق فاضلۀ‌ اسلامی

یکی دیگر از عوامل موفقیت در همسرداری و شیوه‌های درست همسرداری، این است که دو همسر به اصلاح اخلاق خود اهتمام داشته باشند و به صفات نیک اخلاقی آراسته و از صفات زشت به‌دور باشند. در آموزه‌های اخلاقی اسلام چنان شمول و کلیتی نهفته است که در هر کدام از عرصه‌های زندگی پا گذارد آن عرصه را آباد می‌کند که یکی از آن عرصه‌ها، زندگی مشترک زناشویی است؛ به عنوان نمونه اسلام بر راستگویی بسیار تأکید کرده است، حال اگر دختر و پسر یا مرد و زن راستگو باشند و در همه‌جا از جمله در محیط خانه راستگویی حاکم باشد نه دروغگویی و از همان ابتدای وصلت زناشویی، روابط دوجانبه زندگی بر پایۀ‌ صداقت و صفا و صمیمیت ریخته شد، بدون‌شک زندگی خانوادگی بسیار شیرین و گوارا خواهد بود وگرنه محیطی پر از بدبینی و تهمت و اختلاف پدید خواهد آمد.

چرا بعضاً زنان و مردان جامعۀ اسلامی، در مورد همسرداری از دستورات اسلام فاصله گرفتهاند؟

این موضوع معلول علل متعددی است؛ یکی از عوامل آن جهل به دستورات اسلام است بی‌شک پیش از عمل به دستورهای اسلام باید آن‌ها را بشناسیم. بسیاری از مشکلات خانوادگی ما از جهل به دستورهای والای اسلام برمی‌خیزد، اما همۀ‌ مشکلات هم معلول جهل نیست؛ چون بسیاری از مواقع، انسان حکم موضوع را می‌داند اما از عمل به آن امتناع می‌کند. در چنین مواردی صفات زشت اخلاقی همچون کبر و برتری‌طلبی و بخل و حرص مانع از عمل به علم آدمی می‌شود. مثلاً قرآن کریم در برخی اختلافات زناشویی راهکار صلح را پیشنهاد می‌کند و می‌فرماید: «وَ الصُّلْحُ خَیْر: صلح بهتر است » اما بلافاصله بعد از آن می‌فرماید: «وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ: و[لی] شُحّ در جان‌ها حضور دارد» (نساء، ۱۲۸) شح به معنای حرص همراه بخل و به عبارتی بهتر همان روحیۀ‌ منفعت‌طلبی شدید است که در جان انسان‌ها حضور دارد و هر کس به دنبال نفع خود است. پس حرص و بخل از موانع گذشت در زندگی و حل اختلافات خانوادگی است، اما اگر کسی خودساخته بود و از حرص و بخل پاک و بری بود، در چنین مواردی تن به گذشت می‌دهد و اختلاف را حل می‌کند. اگر زن و مرد گاهی کمی از حق خود بگذرند اختلافات زندگی به خوبی و خوشی حل می‌شود و زندگی شیرین می‌شود ولی چون غالباً گذشت نیست اختلافات حل نمی‌شود و طولانی می‌شود. این نکته هم ناگفته نماند که شیوه‌های نادرست همسرداری اختصاص به زمان ما یا زمان صدر ندارد و همواره حتی در صدر اسلام نیز بوده است.

نسبت روابط جنسی زن و شوهر با اخلاق را در چه مواردی باید جست و جو کرد؟  مواردی در سیرۀ رسول خدا(ص) و ائمۀ اطهار(ع)

نیاز جنسی واقعیتی تکوینی است که اسلام آن را کاملاً پذیرفته و دستورهایی واقع‌گرایانه نسبت به آن صادر کرده است. رفع این نیاز توأم با نوعی لذت است که برترین و شدیدترین نوع لذت است و آن را لذت جنسی می‌نامند. تفاوت این لذت و لذت‌های دیگر همچون خوردن و نوشیدن و خوابیدن این است که اولاً بر خلاف دیگر لذت‌ها، در لذت جنسی، انسانی از انسان دیگر لذت می‌برد و نه از چیز دیگری همچون جمادات مثل آب و غذا. ثانیاً لذت جنسی دوطرفه است؛ بدین‌معنا که هر دو طرف رابطۀ‌ جنسی از یکدیگر لذت می‌برند نه این که فقط یک طرف لذت ببرد و طرف دیگر منفعل محض باشد؛ مثلاً در نوشیدن آب این شما هستید که لذت می‌برید نه آب. بنابراین لذت جنسی یک رابطۀ‌ انسانی است و علی‌القاعده در روابط انسانی سازوکارهای خاصی حاکم است که اگر به درستی رعایت شوند در جهت کمال انسان مفید می‌افتد وگرنه سبب سقوط انسان خواهد شد.

در اسلام کانون اصیل ارضای نیاز جنسی، کانون گرم خانواده‌هاست و راهکارهایی مثل ازدواج موقت نیز که تجویز شده تنها راهکارهای موقتی و همچون قرص مسکن‌اند که برای فروکش‌کردن طغیان این غریزه جعل شده‌اند. اگر این نیاز جنسی ـ که برخاسته از غریزه‌ای سرکش است ـ به شکل کامل در محیط خانواده و با زناشویی برآورده شود زن و مرد آرام می‌شوند و و نوعی مصونیت برای فرد و اجتماع پدید می‌آورد ودیگر این نیاز به شکل روابط نامشروع به فضای بیرون از خانواده کشیده نمی‌شود و فضای اخلاقی جامعه را آلوده و ناامن نمی‌کند.

یکی از ابعاد اخلاقی روابط جنسی همسران این است که از گناه و فساد در روی زمین پیشگیری می‌کند بدین‌بیان که با ارضای غریزۀ‌ جنسی در کانون گرم و صمیمی خانواده، این غریزه آرام می‌شود و دیگر سرکشی نمی‌کند و بسیاری از کارهای خلاف اخلاقی را انجام نمی‌دهد و این حقیقتی است که عقل و تجربه و وجدان آن را تصدیق می‌کند و در روایات نورانی اهل بیت(ع) هم به شکل‌های گوناگون به آن اشاره یا تصریح شده است؛

مثلاً‌ در کلام نورانی رسول خدا(ص) که از زبان امام صادق(ع)بازگو شده چنین آمده شده است: «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ ـ وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ: ـ فَلْیتَّقِ اللَّهَ فِی النِّصْفِ الْآخَرِ أَوِ الْبَاقِی(الکافی، ج۵، ص۳۲۸، باب کراهه العزبه، ح۲؛ من ‏لایحضره‏ الفقیه، ج۳، ص۳۸۳، بَابُ فَضْلِ التَّزْوِیج‏)»؛ هر که ازدواج کند، نیمى از دین خود را حفظ کرده است. ـ و در حدیث دیگر آمده است: ـ پس باید در نیمۀ‌ دیگر از خدا پروا کند.

در عربی «حِرز» به جایی مثل دژ یا صندوقچه گفته می‌شود که چیزها را به دور از دسترس دیگران در آن نگه می‌دارند تا گم یا تلف نشود و «إحراز» از همین ماده و به معنای «در حِرز نهادن» است. در این روایت پیوند بسیار نزدیکی بین ازدواج و دین ترسیم شده و رسول خدا(ص) ازدواج را حرز و به تعبیری، نگهدارندۀ‌ نصف دین نامیده‌اند. حال سؤال می‌شود که سر این پیوند چیست و چرا ازدواج دژی برای دین است؟

این سخن رسول اکرم (ص) در حقیقت نشان‌دهندۀ‌ اهمیت غریزۀ‌ جنسی و نقش آن در سعادت یا شقاوت آدمی است. سِر پیوند نزدیک دین و ازدواج این است که همۀ‌ غرایز و شهواتی که انسان را به سوی بدی‌ها و ارتکاب گناهان می‌کشاند و تهدیدگر دین و ایمان آدمی است به یک طرف و غریزۀ‌ جنسی هم به یک طرف است و همۀ‌ گناهان انسان به یک طرف و گناهان مرتبط به غریزۀ‌ جنسی وی نیز به یک طرف است. اگر نیک بنگریم تصدیق خواهیم کرد که نیمی از مفاسد روی زمین مستقیم یا غیرمستقیم به غریزۀ‌ جنسی برمی‌گردد. این غریزه چنان نیرومند و طغیانگر است که اگر یله و رها باشد، همچون مرکبی سرکش عنان از کف سوار خود ربوده، او را به وادی هلاکت سوق خواهد داد. غریزۀ‌ جنسی مستقیم و غیرمستقیم سرمنشأ گناهان بزرگی همچون فحشا، چشم‌چرانی، تبرج (یا خودنمایی) و انحرافات جنسی و گناهان بی‌شمار دیگر می‌شود که دین و دنیای انسان را به تباهی می‌کشد و ازدواج و ارضای مشروع این نیاز، لجامی است بر این مرکب چموش تا آرام گیرد و دست از سرکشی بردارد. از سوی دیگر تجرد و تنهایی و نبود حس مسؤولیت نسبت به خانواده و اجتماع، یاوری دیگر برای شیطان و نفس اماره است تا او را به سوی ارتکاب انواع گناهان و زشتی‌ها دعوت کنند. ازاین‌رو به بیان حکیمانۀ‌ رسول خدا(ص) با ازدواج نیمی از دین انسان از دستبرد دین‌دزدان درونی و بیرونی در امان می‌ماند.

پس با توجه به این سخن نورانی پیامبر اکرم(ص) باید گفت: تهدیدات غریزۀ‌ جنسی کم‌وبیش برای همه اعم از جاهل و عالم و عابد و زاهد هست و جز کسی که خدا دستش را بگیرد از شر آن در امان نیست؛ ازاین‌رو نباید از توجه به ازدواجِ به‌هنگامِ جوانانمان غفلت ورزیم و با این استدلال که جوانانمان باتقوا و دیندارند و ما نسبت به آنان خاطرجمع هستیم، ازدواجشان را به تأخیر بیندازیم. چون چنان‌که پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند و حافظ هم مضمون آن را به نظم درآورده است:

قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروش              که در این خیل حصاری به سواری گیرند

مثال دیگر این که یکی از اصحاب امام جواد(ع) به نام علی بن اسباط نامه‌ای به آن حضرت نوشت و این موضوع را با آن حضرت در میان گذاشت که کسی را مثل خودش پیدا نمی‌کند تا دخترانش را به ازدواج آن‌ها درآورد، و از امام کسب تکلیف کرد. امام(ع) در پاسخ نامۀ‌ وی نوشت: «فَهِمْتُ مَا ذَکَرْتَ مِنْ أَمْرِ بَنَاتِکَ وَ أَنَّکَ لَا تَجِدُ أَحَداً مِثْلَکَ، فَلَا تَنْظُرْ فِی ذَلِکَ ـ رَحِمَکَ اللَّهُ ـ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص)قَالَ: إِذَا جَاءَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِینَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَهٌ فِی الْأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبِیرٌ(الکافی، ج۵، ص۳۴۷، ح۲)» : آنچه را که از امر دخترانت بیان کردی دانستم و این که کسی را مثل خودت نمی‌یابی. آن را به تأخیر مینداز [یعنی دقت بیش از حد نکن و به تعبیر عامیانه مته به خشخاش مگذار] ـ خدا رحمتت کند ـ که رسول خدا(ص) فرمود: هرگاه کسی [برای خواستگاری] نزدتان آمد که اخلاق و دینش را می‌پسندید، به او همسر دهید وگرنه فتنه و فساد بزرگی در زمین پدید خواهد آمد.

تشکیل خانواده سبب می‌شود که روابط جنسی محدود به محیط خانه شود و جلوگیری از تشکیل آن سبب می‌شود که گاه غریزه‌های تحت فشار سر به طغیان بردارند و به محیط جامعه کشیده شود و برای ارضای خود افراد متعددی از جامعه را آلوده کنند؛ پس این آتشی است که دودش نه‌تنها به چشم افراد و خانواده‌ها، که به چشم همۀ‌ افراد جامعه خواهد رفت.

اسلام مهم‌ترین وظیفۀ‌ زن به عنوان همسر را بعد از عبادت خداوند، پاسخگویی به نیاز جنسی شوهر دانسته و او را مکلف کرده تا در هر زمان و هر مکان ممکن به شکل مناسبی پاسخگوی نیاز جنسی همسرش باشد. روابط درست جنسی، محبت میان همسران را افزایش می‌دهد و کانون خانواده را گرم‌تر و استوارتر می‌کند.

چرا روابط جنسی، در جامعۀ کنونی جایگاه روشنی ندارد؟ این در حالی است که دستورات اسلام در این رابطه دقیق و روشن است. آیا دستورات اخلاقی که منجر به ایجاد یک نوع حیای کاذب در جامعه شده است، دلیل اصلی این معضل نیست؟مقایسه وضعیت موجود جامعه را با وضعیت مطلوب مورد نظر اسلام

به نظر می‌رسد که سیرۀ‌ معصومین(ع)در مسائل جنسی بسیار واقع‌گرایانه بوده و فراتر از آن، حتی جو زمانۀ‌ معصومین(ع) نیز با غریزۀ‌ جنسی تعاملی واقع‌گرایانه‌تر از تعامل امروزی ما را با آن داشته‌اند. امروزه ما در مسائل عفاف و غریزۀ‌ جنسی دچار افراط و تفریط‌های شدیدی هستیم که به مراتب از افراط و تفریط‌های صدر اسلام و زمان ائمه(ع) شدیدتر است؛ مثلاً امروزه متأسفانه روابط جنسی از سطح خانواده‌ها به سطح اجتماع کشیده شده که یک علتش ترک برخورد مناسب با هنجارشکنان در زمینۀ‌ پوشش، روابط کلامی، دیداری و غیره است و یک علت آن جهل به دستورهای والای اسلام.

البته حیا یکی از مشکلات ما در این موضوع است اما دلیل اصلی نیست. مشکل اصلی دورماندن از تعالیم انسان‌ساز اسلام است. دورماندن از تعالیم اسلام ما نه‌تنها در روابط جنسی انسان چالش ایجاد می‌کند که در همۀ‌ عرصه‌های زندگی او چالش‌ساز می‌شود اگر از اسلام دور بمانیم حتی نمی‌دانیم چه نوع لباسی بپوشیم، چگونه با یکدیگر برخورد کنیم، چگونه خدا را بشناسیم و عبادت کنیم و … دستورات اخلاقی اسلام قطعاً سبب چنین امری نشده است، بله ممکن است برداشت ناصواب از دستورات اخلاقی اسلام توسط افراد یا برخی توصیه‌های ناصواب از سوی برخی مدعیان عرفان و اخلاق سبب پیدایش چنین معضلاتی شده باشد ولی قطعاً دستورات اسلام سبب چنین مشکلاتی نشده است.

مشکل دیگر در این باب کمبود منابع در اخلاق جنسی با رویکرد اسلامی است که متأسفانه آثار علمی خوب در موضوع اخلاق جنسی اسلامی انگشت‌شمار است.

چه راهکارهایی برای دسترسی به وضعیت مطلوب روابط جنسی اسلامی وجود دارد؟

بازگشت به تعالیم عالیۀ‌ اسلام تنها راه ممکن است؛ باید تعالیم عالیۀ‌ اسلام را بشناسیم و آن‌ها را به دیگران بشناسانیم و دفاعی عقلانی از همۀ‌ دستورات اخلاق جنسی اسلامی داشته باشیم و به شبهاتی که در این زمینه می‌شود پاسخ مناسب بدهیم.

تشکیل کلاس‌های همسرداری برای همسران در ابتدای ازدواج و پس از آن، ترویج فرهنگ کتابخوانی در این موضوع  انتشار کتب مفید در این موضوع و رساندن آن به دست همسران از راهکارهایی است که باید در این موضوع دنبال کرد. به نظر می‌رسد که در بسیاری از مسائل اخلاق جنسی، رسانه‌های نوشتاری مثل کتاب و سایت‌های اینترنتی بیش از رسانه‌های صوتی تصویری مثل صدا و سیما به کار می‌آید و برخی محذوراتی که برای انتقال پیام در صدا و سیما هست در آن‌ها نیست، بنابراین باید در موضوع اخلاق جنسی و سبک همسرداری بیشتر بر فرهنگ مکتوب و کلاس‌های خاص متمرکز شد.

۰ دیدگاه ارسال شده است

نظر خود را با ما در میان بگذارید