86 - زندگی و خوشبختی
نویسنده : زهرا رستگار
زندگی و خوشبختی چگونه می توانم سطح صمیمیت را در خانه افزایش دهیم؟ نحوه افزایش صمیمیت مهمترین عامل احساس رضایت زن و شوهر از زندگی زناشویی وجود صمیمیت در خانواده است. بدون وجود این عامل،همسران از زندگی در کنار یکدیگر، احساس لذت نمی کنند و هر لحظه احتمال وجود اختلاف و مشاجره، خانواده را تهدید […]
زندگی و خوشبختی
چگونه می توانم سطح صمیمیت را در خانه افزایش دهیم؟
نحوه افزایش صمیمیت
مهمترین عامل احساس رضایت زن و شوهر از زندگی زناشویی وجود صمیمیت در خانواده است. بدون وجود این عامل،همسران از زندگی در کنار یکدیگر، احساس لذت نمی کنند و هر لحظه احتمال وجود اختلاف و مشاجره، خانواده را تهدید می کند. صمیمیت یعنی اینکه دو درون وجود خود را به روی یکدیگر بگشایند. صمیمیت یعنی ورود عاطفی، احساسی و فکری به زندگی یکدیگر؛ و این یعنی ارتباط و احساس نزدیکی به هم در عمیق ترین سطح ممکن و در همه حوزه های زندگی.
بنابراین وقتی با کسی صمیمی هستیم بدون ترس از اینکه او از گفته های ما یا آنچه در ما می بیند سوء استفاده کند،احساسات خود را به او تقدیم و دل و قلبمان را به روی او باز می کنیم. زن و شوهری که با هم صمیمی هستند احساس می کنند که به هم تعلق دارند؛ احساس می کنند که گویی برای هم ساخته شده اند. آنها آماده اند که با هم دوست و یک دل باشند و نهفته ترین رازهایشان رابه یکدیگر بگویند. همین احساس عمیق نزدیکی است که به آنان امید، توان و شهامت می دهد تا به زندگی زناشویی شان مادام العمر متعهد بمانند. در یک کلام، صمیمیت به معنای برقراری روابط بسیار دوستانه و محبت آمیز با دیگری است؛به گونه ای که افراد درگیر آن، ازاین رابطه، احساس عمیق رضایت مندی را تجربه کنند. چنین رابطه ای رضایت بخش،به خودی خود حاصل نمی شود،بلکه لازم است افراد آن را ایجاد کنند. برای همین زن و شوهر باید به دنبال عواملی باشند که ضامن ایجاد و حفظ صمیمیت در روابط آنان باش. در ادامه به بیان برخی از این عوامل می پردازیم.
1.احترام متقابل
زن و شوهر باید به یکدیگر احترام بگذارند. پیامبر اکرم می فرماید:«من اتخذ زوجة فلیکرمها؛ کسی که همسر اختیار می کند باید او رااحترام کند.» و امام صادق علیه السلام می فرمایند:«سعیدة سعیدة امراة تکرم زوجها و لا تؤذیه و تطیعه فی جمیع احواله؛ زن سعادتمند آن زنی است که شوهر خود را اکرام و احترام کرده، اذیتش نکند و او را در همه حال اطاعت نماید.»
زن و شوهر باید مؤدبانه با هم سخن بگویند و سخنان زشت و رکیک اجتناب نمایند. صحبت مؤدبانه، سلام کردن به یکدیگر و استقبال و بدرقه همسر،از مصادیق احترام گذاشتن همسران به یکدیگر است.
2. ابراز محبت
محبت کردن زن و شوهر به یکریگر، جلوی ایجاد کدورت میان آنان را می گیرد و صمیمیت را صد چندان می کند. بنابراین فضای خانه باید مملو از ابراز محبت های کلامی و غیر کلامی زن و شوهر به یکدیگر باشد. رسول خدا (ص) فرمودند: «قول الرجل للمراة انی احبک لا یذهب من قلبها ابدا؛ این گفته مرد به همسرش که «دوستت دارم»هرگز از قلب او خارج نمی شود.»
راه دیگر زن و شوهر به یکدیگر،هدیه دادن است. علی علیه السلام فرمودند:«الهدیة تجلب المحبه؛ هدیه دادن باعث جلب دوستی و محبت افراد نسبت به یکدیگر می شود.»و امام صادق علیه السلام درباره نحوه ابراز علاقه زن به شوهرش می فرمایند:«لا غنی بالزوجة فیما بینها و بین زوجها الموافق لها عن ثلاث خصال: و هن…و اظهار العشق له بالخلابة و الهیئة الحسنة لها فی عینه؛زن در روابط خود و شوهر همدلش از سه چیز بی نیاز نیست، که عبارتند از:… و ابراز علاقه به شوهر با دلربایی و حاضر شدن با ظاهری زیبا در مقابل دیدگان او.»
3. مشورت و تبادل نظر
مشورت کردن، انسان را از تصمیم گیری اشتباه باز داشته و به طریق صواب هدایت می کند. پیامبر اکرم می فرماید:«ما من رجل یشاور احدا الا هدی الی الرش؛ هیچ کس نیست که با دیگری مشورت کند مگر اینکه به راه درست و مطلوب هدایت می شود.»
به علاوه، فرد مشورت کننده به طور غیر مستقیم، شخصیت طرف مقابل راتایید می کند و عملا به او می فهماند که تو مورد اعتماد من هستی. مشورت زن و شوهر با هم در اموری که به خانواده و زندگی مربوط می شود، نشان دهنده علاقه آنان به یکدیگر و نیز افزایش دهنده نزدیکی و صمیمیت میان آنان است. عقل حکم می کند که زن و شوهر برای حفظ صمیمیت میان خودشان، در کارها با یکدیگر مشورت کنند. تصمیم گیری های یک جانبه از طرف مرد یا زن،بدون مشورت با همسر، به یگانگی آن دو لطمه می زند، زیرا طرف مقابل احساس پوچی کرده، این گونه برداشت می کند که در اداره خانه جایگاهی ندارد؛بدیهی است این احساس او را وادار می کند که به سمت بی مهری و انزوا کشیده شود و از همسرش فاصله بگیرد.
4. اهمیت دادن به نظر و خواسته همسر و مقدم ساختن آن بر نظر و خواسته خود
از نشانه ها و نیز عوامل افزایش صمیمیت آن است که زن و شوهر برای خواسته ها و تمایلات همسر،بیشتر از خواسته و میل خود ارزش قائلند و سعی می کنند تا حد امکان،خواسته همسر را جامه عمل بپوشانند. مثلا اگر زن دوست دارد برای تفریح به پارک برود اما می داند که شوهرش دوست دارد به خانه والدینش برود،از خواسته خود حرفی نمی زند و مطابق با خواسته شوهر عمل می کند.
یا اگر مرد، فلان غذا را دوست دارد،اما می داند همسرش از غذای دیگری خوشش می آید،غذای مورد علاقه خود را مطرح نمی کند و از همسرش می خواهد که آن غذای دلخواه خود را آماده کند.
پیامبراکرم (ص) فرمودند:« المؤمن یاکل بشهوة اهله و المنافق یاکل اهله بشهوته؛ مومن طبق میل و خواسته اهل و عیالش غذا می خورد.»
5. گذشت از خطاهای همسر
کینه توزی و لجاجت ویژه انسان های حقیر و همت های پایین است. برعکس، آنانکه نظر بلند و روح بزرگ دارند، پوزش ها را می پذیرند، از خطاهای دیگران چشم می پوشند و از حق شخصی خویش در می گذرند. عفو و گذشت و چشم پوشی و نادیده گرفتن لغزش های دیگران ، دانه های جلب محبت است و دیگران را خوشبین، وفادار و با محبت نگاه می دارد. امام علی علیه السلام فرمودند:« اقبل اعذار الناس تستمتع باخائهم»؛عذر دیگران را بپذیر(و از خطای آنان درگذر) تا از برادری آنان بهره مند گردی.
در خانواده که کانون انس و الفت است و بر اساس محبت بنا شده است، زن و شوهر باید از خطاهاو بدی های یکدیگر بگذرند و آنها را نادیده بگیرند. تنها در این صورت است که می توانند در فضایی صمیمی و آکنده از محبت زندگی کنند.
6. مدارا کردن
مدارا کردن به این معنی است که ما در زندگی جمعی،برخی رفتارهای نا بجای دیگران را تحمل کنیم و از آنها چشم بپوشیم. برای مثال،اگر اخلاق یا رفتار همسر ایرادی دارد که باعث آزاغر ما می شود،آن را تحمل کنیم، اگر تلاش ما برای برطرف کردن آن عیب به جایی نرسید، همسرمان را با همان عیب بپذیریم و با آن کنار بیاییم. پذیرش همسر آن گونه که هست،با همه عیب ها و ایرادهایش، دوستی و محبت طرف مقابل را بر می انگیزد و فضای خانه را پر از صمیمیت می سازد. امام علی در توصیه به فرزند خود،محمد بن حنفیه، درباره مدارا با همسر می فرماید:«فان المراة ریحانة و لیست بقهرمانة،فدارها علی کل حال و احسن الصحبة لها لیصفو عیشک؛همانا زن،گلی خوش بوست نه یک قهرمان؛ به همین دلیل،در همه حال با او مدارا نماو با او نیکو مصاحبت کن تا زندگی ات همراه با خوشی باشد.»
7.احترام گذاشتن به بستگان همسر
انسان ها به طور طبیعی به بستگان خود، بویژه والدینشان علاقه دارند. از خوشحال بودن آنها،خوشحال و از ناراحت بودن آنها غمگین می شوند. کسی را که به آنها نیکی کند،دوست می دارند و از کسی که به آنها بدی کند،بیزار می گردند. با توجه به این مطلب در می یابیم که احترام گذاشتن به والدین همسر و برخورد نیک با آنها تا چه حد در جلب محبت همسر و افزایش صمیمیت میان آنها مؤثراست.
هر یک از زن و شوهر با والدین،بلکه سایر خویشاوندان همسر، معاشرت و روابط نیک و خوبی داشته باشند و به آنها احترام کنند،با زبان خوش و مهربانی سعی کنند محبت آنها را جلب کنند، با نیکی و اظهار محبت دلشان را به دست آورند، در کارها با آنها مشورت کنند،مشکلات زندگی خود را با آنها در میان نهاده و از فکر آنها استفاده کنند و به پیشنهادها و راهنمایی هایشان گوش دهند. این کارها علاوه بر ایجاد محبوبیت برای آنها در میان خانواده همسر، صمیمیت موجود میان آنها را نیز افزایش می دهد.
8. گفتگوی صمیمانه
منظور از گفتگوی صمیمانه، در میان گذاشتن احساسات، رؤیاها، خواسته ها، نگرانی ها و شادی هاست. گفتگوی صمیمانه، با وجود سه شرط محقق می شود:
× علاقه به گفتن و شنیدن
اشخاص باید به واقع مطمئن باشند که شما به شنیدن حرف های آنها علاقمند هستید. اگر علاقه ای به شنیدن حرف های طرف مقابل نداشته باشید نیازی به این نیست که آن را صریحا بگویید. این امر خیلی زود مشخص می شود، زیرا به حرف هایی که می شنوید توجه نمی کنید، تماس چشمی تان قطع می شود، بی قرار می شوید و این را طرف مقابل به خوبی احساس می کند.
× اطمینان از محبت
کسی احساس درونی خود را با دیگران درمیان می گذارد که به دوستی و مهر و محبت آنها اطمینان داشته باشد. اگر زن یا شوهر از محبت همسر نسبت به خود مطمئن نباشند، گفتگوی صمیمانه ای میان رخ نخواهد داد.
× مشارکت در گفتگو
زن و شوهری که به هم علاقه دارند در فرایند گفتگوی صمیمانه مشارکت می کنند. رو به روی هم می نشینند، باهم تماس چشمی بر قرارمی کنند،سؤالات خود را مطرح می کنند و به سخنان یکدیگر به دقت گوش می دهند. در مقام حمایت از یکدیگر حرف می زنند و از قضاوت و سرزنش کردن خودداری می کنند.
×× چگونه شیدایی و محبت شدید اوایل ازدواج را به عشقی عمیق و پایدار تبدیل کنیم؟
×× چه چیزهایی باعث کاهش علاقه میان زن و شوهر می شود؟
×عمق بخشیدن به عشق و علاقه
احساس شیدایی اوایل ازدواج به مرور زمان و با رعایت یک سری امور میتواند به عشقی عمیق و پایدار تبدیل شود. در این حالت مرد از گفتن «دوستت دارم» و زن از شنیدن آن، حتی دهها سال پس از ازدواج لذت می برد،زیرا محبت و جذابیت متقابل در بافت صمیمیت،وفاداری،اعتماد و دوستی، عشقی قوی تر و عمیق تری راپایه گذاری می کند.
به نظر می رسد پذیرش بی قید و شرط همسر، یک شرط اساسی روابط عاشقانه است. می توانید بدون انتقاد از یکدیگر، در زمینه های سیاسی یا درباره اشخاص نظرات متفاوتی داشته باشید. می توانید بدون قضاوت و سرزنش،نقاط ضعف همسرتان را قبول کنید. این پذیرفتن ها عمیقا اطمینان بخش هستند و به زن و شوهر احساسی از پذیرش خود می دهند.
البته پذیرفتن به معنای دربست قبول کردن و چشم فرو بستن بر نواقص و اشکالات همسر نیست. اما در فضای پذیرفتن می توانید به اتفاق هم با هر آنچه از به هم نزدیکتر شدن شما جلو گیری می کند بر خورد کنید. رعایت خواسته های همسر و توجه به نگرانی های او، برای ایجاد روابط بهتر ضرورت دارد. با آنکه بعضی ها طبیعتا حساس تر از دیگران هستند،حساسیت ویژگی پرورش دادنی است. اگر همسرتان نسبت به بعضی از رفتارهای شما حساسیت بیش از اندازه نشان می دهند، می توانید به جای آنکه موضع انتقادی یا تدافعی بگیرید،موضوع را از ذهن خود دور کنید. می توانید با ملایمت با همسر خود صحبت کنید و از نگرانی ها و خواسته های او آگاه شوید. در برخورد باواکنش های بی تناسب همسرتان خونسردی خود را حفظ کنید و بدانید که بسیاری از واکنش های نامتناسب، از نقاط ضعف بر ملا نشده فرد نشات می گیرد. علاقه نشان دادن به مسائل همسر از اهمیت زیادی برخوردار است. می توانید به سخنان همسرتان با علاقه گوش دهید که او را درک می کنید. به مسائلی که همسرتان مطرح می کند،از دریچه چشم او بنگرید و احساسش رادرک کنید. مصاحبت و همنشینی در اوایل ازدواج زیاد است، اما به نظر می رسد به تدریج و هر چه از زمان ازدواج می گذرد، این اصل مهم در بسیاری از ازدواج ها کم رنگ می شود. مصاحبت و با هم بودن یکی از سرمایه های ازدواج های موفق و عشق های بالغانه است که اشخاص می توانند به سادگی و صرفا با برنامه ریزی به آن دست یابند. کافی است به فعالیت هایی که هردو از آن لذت می برند، مانند:مسافرت با هم،رفتن به تفریح گاهها و…توجه کنند و اوقاتی رابرای آنها در نظر بگیرند.
در برنامه های عادی زندگی نیز می توان از مصاحبت بیشتر با یکدیگر بر خوردار شد. به اتفاق برنامه تلوزیون را تماشا کردن،پیاده روی با هم،یا انجام برخی از وظایف خانه مانند: شستن ظرف ها و تمیز کردن خانه به شکل مشترک نیز می تواند موثر واقع شود.
دوستی و رفتار دوستانه با همسر، از جمله عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی زناشویی است. اگر این خصوصیت در ازدواج ها نباشد کیفیت آنها تا حد نامناسبی کم می شود. اگر توجه کنید که همسرشما مانند سایر اشخاصی است که با آنها رابطه دوستانه دارید، می توانید با او دوستی صمیمانه تری برقرار کنید.
خشنود کردن همسر نیز یکی از عوامل مؤثر در ازدواج های موفق است. اما خشنودی باید دوطرفه باشد. نه تنها می توانید با رفتار خود همسرتان را خوشحال کنید،بلکه می توانید در خشنودی ها و رضایت های او شریک شوند. کمک کردن به همسر، هدیه دادن به او و برآوردن خواسته های او از راه های خشنود کردن همسر هستند.
حامی بودن نشانه دیگر عشق پایدار و ازدواج موفق است. در صورت وجود این صفت در شما،همسرتان در وقت نیاز و بروز مشکلات به شما تکیه می کند. شاید برای شما اهمیت روحیه بخشیدن به همسر، وقتی یاس و ناامیدی بر او غلبه کرده و یا حل مسائل او وقتی در محاصره انواع مشکلات گرفتار آمده است، روشن نباشد. کمک کردن به همسر در این مواقع می تواند معانی بسیار زیادی داشته باشد. با این رفتار به او می گویید که در سختی ها یار و یاور او هستید و در کنار او می مانید.
زمینه های کاهش علاقه
همان طور که یک سری امور می توانند سطح صمیمیت و علاقه زوجین را به یکدیگر افزایش دهند، اموری دیگری هم هستند که باعث از بین رفتن علاقه آنان به هم می شوند و زندگی خانوادگی را سرد و بی روح می کنند. شناختن آنها می تواند خانواده ها را از گرفتار شدن در دام آنها رهایی بخشد و از سردی روابط آنان جلوگیری کند. در ادامه به بیان مهمترین این عوامل می پردازد.
1.رعایت نکردن موازین اخلاقی
از مهمترین زمینه های ایجاد کدورت و از میان رفتن علاقه میان زن و شوهر، عدم تقید به اخلاق اسلامی و انسانی از سوی زن و شوهر یا یکی از آنهاست. رفتارهایی از قبیل: توهین و بی حرمتیبه یکدیگر، تندی، بدزبانی، پرخاشگری، کینه توزی، طعنه و کنایه زدن و نداشتن روحیه عفو و گذشت و…؛ گذشته از حرمت شرعی و تاثیر منفی آن در سعادت اخروی، طرف مقابل را به شدت رنجیده خاطر می کند و اگر ادامه یابدباعث از بین رفتن علاقه نسبت به فرد بداخلاق می شود.
درمقابل،رعایت اخلاق ، خوش زبانی و احترام گذاشتن به یکدیگر، علاقه زن و شوهر را به یکدیگر افزایش می دهد. امام صادق(علیه السلام) فرمودند:« صنائع المعروف و حسن البشر یکسبان المحبه و یدخلان الجنة؛ نیکی به دیگران و خوش رویی، محبت دیگران را جلب و انسان را وارد بهشت می کند.»
2. جر و بحث مدام
دومین زمینه کاهش محبت میان زوجین،مشاجره و بگو مگوی دامنه دار است. هنگامی که زن و شوهر به طور مداوم درباره مسائل گوناگون با یکدیگر جر و بحث می کنند و هیچ کدام حاضر نیستند از موضع خود کوتاه بیایند و بدون رسیدن به هیچ نتیجه مشخصی مشاجره راخاتمه می دهند، رنجش و دلخوری شان نسبت به یکدیگر، تااعماق قلب آنان نفوذ کرده، محبت و علاقه میان آنان را زائل می کند. امام هادی (علیه السلام) فرمودند:« المراء یفسدالصداقه القدیمه و یحلل العقده الوثیقه و اقل مافیه ان یکون فیه المغالبه اس اسباب القطیعه؛ گفتگوهای خصومت امیز، دوستی های دیرین را از بین می برد و پیوند های محکم رازائل می کند و کمترین نکته موجود در این جدال ها آن است که هر یک از طرفین می خواهد بر دیگری غلبه کند و این خود، مایه اصلی افتراق و جدایی است.»
3. نگاه به نا محرم
از عوامل مهم کاهش علاقه میان زن و شوهر، هوسبازی مرد(یاخدای نکرده، زن)، نگاه کردن او به نامحرم و بدتر از همه، دوستی و برقراری روابط نامشروع با نامحرمان است. این گونه اعمال،علاوه بر آنکه از لحاظ شرعی حرام است و عقوبت اخروی در پی دارد، لطمه های شدیدی به بنیان خانواده وارد می کند. هنگامی که مرد، به زنان نامحرم نظر می دوزد، به صورت طبیعی، همسرخود را با آنان مقایسه می کند. دراین حالت، به یقین چشمش به زن یازنانی خواهد افتاد که از همسرش جذاب تر و یا زیباتر هستند و ازاینکه این زنان همسراو نیستند یا همسرش این گونه نیست، حسرت می خورد و خود را زیان دیده می پندارد. در این شرایط، طبیعی است که از علاقه او به همسرش کاسته شود و صمیمیت و گرمی میان آنان به سردی گراید. از این روست که در روایات اهل بیت علیهم السلام، از نگاه کردن به زنان نامحرم به شدت نهی شده است. به عنوان مثال، پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«من ملا عینه من حرام ملا الله عینه یوم القیامه من النار، الا ان یتوب و یرجع؛کسی که دیده خود را از حرام پر کند خداوند دیده اش را ازآتش پرخواهد کرد، مگر آنکه توبه کند و باز گردد.»
مطلبی که درباره اثر سوء نگاه به نامحرم در روابط زوجین بیان شد، درباره دوستی یا روابط نامشروع با نامحرمان، بیشتر صادق است و بنیان خانواده را مورد تهدید قرار می دهد. به همین خاطر افراد باید به شدت از این گونه کارهای خلاف اجتناب کنند.
4. کم رنگ شدن روابط جنسی در خانواده
یکی ازعوامل مهم گرمی و صمیمیت زوجین با یکدیگر، رضایت آنان از روابط جنسی است. اگر زن و شوهر ازرابطه جنسی یکدیگر رضایت داشته باشند،به احتمال قوی از زندگی خانوادگی خود نیز راضی هستند و اگر ازرابطه جنسی خود ناخرسند باشند از زندگی خانوادگی نیز راضی نخواهند بود و راضی نبودن هر یک از زوجین در این رابطه، یعنی عدم آرامش در زندگی.
علاقه زن و شوهر به یکدیگر تا حدود زیادی به کیفیت و میزان روابط جنسی آنان وابسته است. در صورتی که یکی از همسران(بیشتر زن) در این رابطه کوتاهی کند و طرف مقابل (غالبا مرد) از رابطه جنسی با همسرش ناراضی باشد، این امر به کاهش علاقه و محبت او به همسر،اختلاف و درگیری درخانواده و گاه حتی طلاق منجر می شود. از این رو، زوجین(به ویژه زنان) همواره تامین نیاز جنسی همسررا مورد توجه قرار داده، دراین باره از خود بی میلی و سردی نشان ندهند. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:« لا یحل لامراة ان تنام حتی تعرض نفسها علی زوجها؛ برای زن، شایسته نیست بخوابد مگر اینکه خود را به شوهر عرضه کند.»
5. کنار گذاشتن همسر در تصمیم گیری ها
برای استحکام و سعادت خانواده لازم است زن و شوهر هر دو در تصمیم گیری های مربوط به زندگی خانواده، از قبیل:مسائل مالی، خرید مسائل منزل،مسافرت هاو… مشارکت داشته باشند. هر یک از زن و شوهر(به ویژه مردان) بایستی از خود رایی اجتناب کرده،در امور خانه با دیگری مشورت کند و نظر دیگری را مورد توجه قرار دهد. این کار، گذشته از این که به تصمیم گیری های منطقی و درست کمک می کند، به طرف مقابل، احساس ارزشمندی و توانایی می دهد. با این کار، هر دو همسر خود را در اداره خانه سهیم می بینند و در نتیجه،محبت و علاقه آنان به یکدیگر، مرتب افزایش می یابد.
برعکس، تصمیم گیری های یک جانبه از طرف مرد یا زن، بدون مشورت با همسر، به یگانگی آن دو لطمه می زند،زیرا طرف مقابل احساس پوچی کرده، این گونه برداشت می کند که در اداره خانه جایگاهی ندارد. بدیهی است که این احساس، او را وادار می کند به سمت بی مهری و انزواکشیده شود و کم کم از همسرش فاصله بگیرد.
6. مقدم ساختن امور دیگر بر همسر درخانواده
زن و شوهر بایستی همدیگر را بر هر چیز دیگری مقدم بدارند. مرد باید هر یک ازهمسران باید والدین و بستگان، شغل و مسائل حرفه ای و پول و درآمد را در جایگاه خود مورد توجه قرار دهند. از سوی دیگر، زن می خواهد در قلب شوهر،جایگاه خاص خود را به عنوان همسر دارا باشد. تنها در این صورت است که احساس شادابی و نشاط می کند و نهایت مهر و محبت را نثار همسر و فرزندان خواهد کرد. اما اگر احساس کند مرد زندگی اش، مثلا به والدین خود بیشتر از او اهمیت می دهد و سخن آنان را بر نظر او مقدم می دارد، از سویی احساس شکست و درماندگی می کند و از سوی دیگر،علاقه اش نسبت به همسر کاهش می یابد و از او فاصله می گیرد.
همچنین مرد می خواهد نفر اول زندگی همسرش باشد و زن، او رابرهرچیز و هر کس دیگری حتی والدین و فرزندانش مقدم بدارد. در برخی از خانواده ها با تولد فرزندان،زن تمام توجهش رامعطوف آنان می کند و ازشوهر غافل می شود؛دیگر به فکر شوهر و دلجویی از او و تامین نیازها و خواسته هایش نیست.
این کار زن،هر چند ممکن است در کوتاه مدت از سوی مرد قابل چشم پوشی باشد،اما در دراز مدت،او را آزرده خاطر ساخته،باعث درگیری و مشاجره و به دنبال آن،کاهش علاقه میان آنان می شود. در این وضعیت،گاه زن و شوهر نمی دانند کجای کار آنان ایراد دارد که به درگیری و و نزاع میان آنان می انجامد. با کمی دقت می توانند دریابند که مشکل اصلی در بی توجهی به خواسته ها و نیازهای یکدیگر و توجه بیش از حد به فرزندان است.
آیا لازم است مرد محبت خود رابه همسرش ابراز کند؟
چگونه قلب همسر خود را از عشق و محبت سیراب کنم؟
لزوم محبت به همسر
مردها لازم است به این نکته بسیار مهم توجه داشته باشند که لازمه شادابی روح زن و جلوگیری از افسردگی و پژمردگی او این است که زن، خود را محبوب همسر خویش ببیند و از عشق و علاقه او نسبت به خود مطمئن باشد. همین اعتماد و اطمینان، امنیت خاطر زن را تامین میکند و به آرامش درونی او می افزاید. اگر زن درمورد عشق و محبت همسرش نسبت به خود تردید داشته باشد و او را نسبت به خود بی توجه ببیند، یا به عشق و علاقه او نسبت به دیگران پی ببرد و به این ترتیب خود را از تسخیرو تصاحب دل او ناتوان احساس کند، روز به روز نهال زندگی او رو به پژمردگی می نهد و از نشاط روحی و روانی اش کاسته می شود.
این مساله تاآنجا روحیات زن را تحت تاثیر قرار می دهد که علاقه و عاطفه او نسبت به فرزندانش نیز ازاین امر تاثیر می پذیرد؛یعنی، حتی عاطفه مادری نیز به شدت از عواطف شوهر نسبت به زن متاثر می شود. حمایت و مهربانی قلبی مرد آنقدر برای زن ارزش دارد که ازدواج بدون آن برای زن قابل تحمل نیست و چنین ازدواجی هرگز نمی تواند او را به خوشبختی برساند.
نکته ای که در اینجا باید به آن توجه کرد این است زن اغلب نمی تواند از بی مهری یا کم توجهی همسرش نسبت به خود شکوه کند و گلایه خود را با وی درمیان بگذارد؛گویی چنین کاری را در شان خود نمی بیند و آن را مایه تحقیر خود می بیند، اما چون از چنین چیزی پیوسته رنج می برد، آثار نامطلوب این احساس درونی به تدریج در اعمال و رفتار و به ویژه در برخوردهای او با همسرش پدیدار می شود و روز به روز مسائل را پیچیده تر می سازد.
زن به علت برخورداری از عواطف سرشار درونی،در شرایط طبیعی می تواند بیشترین فداکاری و از خود گذشتگی را در راه همسرش از خود نشان دهد و عالی ترین احساسات خود را نثار او کند و با بسیاری از سختی ها و محرومیت ها بسازد؛اما اینها همه زمانی است او در ارتباط با همسرش از جنبه روحی ارضاء شود و احساسات و عواطف خود را تباه شده نبیند؛به عبارت دیگر، اعتماد به علاقه و توجه همسر و برخورداری از عواطف و مهربانی او، این قدرت و توانایی در زن به وجود می آورد که بتواند با سختی ها و رنج ها بسازد و بیشترین فداکاری را نسبت به همسرش از خود نشان دهد و از این همه گذشت و ایثار لذت ببرد؛اما اگر چنین شرایطی برای او فراهم نشود؛ یعنی احساس کند گوهر محبت او را ارج نمی نهند و قدر فداکاری های او رانمی شناسند، روز به روز از توانایی او کاسته می شود و فداکاری ها و از خود گذشتگی هایش زمینه بروز خود رااز دست می دهد؛ به این ترتیب اختلافات و ناسازگاری ها آغاز می شود.
متاسفانه بسیاری از شوهران به علت ناآگاهی از چگونگی روحیات زن و بی اطلاعی از عوالم درونی همسر خویش، این خواسته حق او را نادیده می گیرند و بی آنکه از عواقب این رفتار خود در سرنوشت زندگی مشترکشان آگاه باشند،عشق و محبت و توجه خویش را از همسرخود دریغ می دارند و او را در دنیایی از رنج های درونی رها می سازند. زمانی که زن در زندگی زناشویی احساس شکست می کند و سرمایه عشق را بر باد رفته می بیند، چگونه می تواند با تمام وجود، خویشتن را وقف زندگی خانوادگی کند و عواطف و احساسات پاک قلبی خود را سخاوتمندانه نثار و نهال زندگی مشترک را با عشق و عاطفه و ایثار آبیاری کند؟!
ازآنچه گفتیم چنین بر می آید که نخستین وظیفه روحی و عاطفی شوهر نسبت به همسرش از همان روزهای آغاز زندگی مشترک این است که زن را از علاقه و محبتی که نسبت به او دارد،مطمئن سازد و از کارهایی که بوی بی توجهی و بی تفاوتی از آنها به مشام می رسد بپرهیزید و بکوشید با نثار محبت،نهال نو رسیده زندگی زناشویی را سیراب و سرسبزکند.
توجه به این نکته نیز مهم است که برخی از مردان تلاش خود را در جهت تامین هزینه های زندگی و نیز تامین خواسته های مادی همسر،نوعی محبت به همسر و نشانه علاقه به او می دانند. و حال آنکه ابراز محبت کلامی تاثیر دیگری دارد و مردان نباید از آن غافل شوند. در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است:«قول الرجل للمراةانی احبک لا یذهب من قلبها ابدا؛این گفته مرد به همسرش که«دوستت دارد» هرگز از قلب او بیرون نمی رود.»
این حدیث نشان دهنده حساسیت زن نسبت به علاقه و توجه همسر خویش است. توجه به این نکته اساسی برای مرد از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بسیاری از وظایف و تکالیف اخلاقی او نسبت به همسرش مشخص می سازد. به عنوان مثال،هدیه کوچکی که مرد برای همسر خویش تهیه می کند برای او ارزش فراوان دارد، چون نشان دهنده توجه مرد نسبت به همسر خود و حاکی از این واقعیت است که او را فراموش نمی کند و از یادش غافل نیست. همچنین حتی تماس تلفنی که از محل کار یا شهری که به آن سفر کرده با همسرخویش می گیرد و دراین کار پیش قدم می شود، همه و همه در ذهن و خاطر زن اثری بسیار مطلوب بر جای می گذارد.
روش محبت به همسر
در این قسمت برخی از توصیه های عملی جهت ابراز عشق و محبت مردان به همسرانشان را فهرست وار می آوریم.
آقایان عزیز، دوستان گرامی !
1.به همسرخود توجه کنید
یکی از رایج ترین اشتباهاتی که مردان در تشنه نگه داشتن همسر خود مرتکب می شوند آن است که به او توجه کافی نشان نمی دهند. توجه کردن به همسر یکی از موثرترین روش های سیراب کردن قلب او و ایجاد احساس محبوبیت در قلب وی است. توجه به همسر به این معناست که تمام و کمال،و با تمامی وجود خود در کنار او و با او باشید. وقتی او با شما کار دارد یا با شما حرف می زند و یا به هر دلیل دیگری به توجه شما نیاز دارد،مشغول هیچ کار دیگری نباشید،تلویزیون تماشا نکنید، روزنامه، مجله یا کتاب نخوانید و تمامی توجه خود را فقط صرف او کنید. حالش را از او بپرسید و با حواس کاملا جمع به صحبت های او گوش کنید.
توجه شمابه این طریق، به همسرتان می گوید که وی برای شما مهم است وشما برای او ارزش قائلید. هر کاه دربست و تمام و کمال توجه می کنید لحظات گرانقدر و ارزشمند صمیمیت می توانند ایجاد شوند.
2. محبت خود را به همسرتان ابراز کنید
اغلب زن ها، بیشتر تشنه محبت جسمانی، اما غیر جنسی از جانب شوهرانشان هستند. آنان دوست دارند ناز و نوازش شده و در آغوش گرفته شوند؛ بدون اینکه آمیزش جنسی در کار باشد. محبت جسمانی یعنی هر روز به لحاظ جسمانی با همسر خود ارتباط برقرار کنید:دستش را بگیرید، او را به خود نزدیک کنید، اورا ببوسید،موهایش را نوازش کنید و از نظر جسمانی و فیزیکی با او صمیمی شوید. هر گاه به همسر خود محبت جسمانی می کنید قلب او را عمیقا سیراب می سازید.
3. از همسرخود تشکر کنید
زنها به شدت نیازمند آنند که شوهرانشان از آنان تشکر کنند. ممکن است مرد سعی کند با انجام کار زیاد یا انجام وظایف خود در خانه قدردانی خود را به همسرش نشان دهد. اما آنچه قلب زن ها به راستی به آن نیاز دارد، شنیدن تشکر و قدردانی شما در قالب الفاظ و عبارات است.
دانستن اینکه شما قدردان زحمات همسرتان هستید، برای آنان همیشه کافی نیست. آنان نیاز دارند آن را از زبان شما بشنوند. زنان به کلمات و گفتار شما احتیاج دارند. ابراز کلمات عاشقانه و نیز تعریف و تحسین کلامی و گفتاری شما، همانند جواهرات برای آنان ارزشمند و گرانقدر هستند.این گونه سخنان موجب می شوند زنان احساس ارزشمند بودن کنند و به آنها احساس خوشبختی و رضایت
می دهد.
زنها نیازمند آنند که مرد زندگی شان برای نگهداری و بزرگ کردن بچه ها و انجام دادن کارهای خانه از آنها تشکر و قدر دانی کند. آنها نیاز دارند شوهرشان به دلیل شسشتن و اتو کردن لباس های آنها ، پختن غذای مورد علاقه شان، پذیرایی مناسب از مهمان ها،یا مراقبت و نگهداری از خانه،از آنان تشکر کند. مادران شاغل به ویژه نیاز دارند که شوهرانشان از آنها برای مراقبت از بچه ها و انجام کارهای خانه در عین شاغل بودن، قدردانی کنند.
4.عشق خودتان را بر زبان آورید
خیلی از مرد ها، جمله کوتاه «دوستت دارم» را خیلی کم به همسرشان می گویند یا اصلا برزبان نمی آورند،چون تصور می کنند «او که می داند من دوستش دارند، پس چرا باید آن بگویم .»
هرزنی نیاز دارد جمله «دوستت دارم» راهرروز به دفعات بشنود. این دو کلمه سحر آمیز، یعنی «دوستت دارم » یا«به تو افتخار می کنم» را بارها و با رها، دوباره و دوباره به همسرتان بگویید. او از شنیدن این کلمات هرگز خسته نمی شود.
5. از همسرتان تعریف و تمجید کنید
از همسرتان تعریف کنید و نشان دهید مدیون او هستید. از زیبایی او، از سلیقه اش، از توانایی اش در ادارهخانه و مراقبت از فرزندان و از دست پخت او تعریف کنید و او را به خاطر این توانایی ها مورد ستایش قرار دهید. همواره سعی کنید نکات مثبت همسرتان را بزرگ و نکات منفی او را کوچک بشمارید. به جای آنکه مدام عیوب و نقاط ضعف همسرتان را یادآور شوی،آنها را فراموش کنید و به جای آن، نقاط قوت و توانایی های او را بازگو کنید. این کار، اعتماد به نفس همسرتان را بالا می برد و به او احساس ارزشمند بودن می دهد.
6. برای همسرتان هدیه بخرید
هدیه دادن به همسر،نشانه حس قدردانی و علاقه شما به اوست. به او می فهماند که برایتان ارزشمند است و او را دوست دارید. می دانید یکی از زیباترین و به یادماندنی ترین هدیه ها چیست؟ هدیه ای که کسی غیر منتظره به انسان بدهد. پس؛ بدون هیچ مناسبتی و غیر منتظره برای همسرتان یک شاخه گل تزیین شده بگیرد. حتما او خواهد پرسید:به چه مناسبتی؟و شما فقط بگویید:به مناسبت عشق!
امتحان کنید.
×چند سالی است که ازدواج کرده ام. شوهرم مرد خوبی است اما یک اشکالی که دارد این است عادت ندارد در کلام به من ابراز علاقه کند ؛ گویا اصلا این کار را بلد نیست. به همین خاطر به شدت احساس اضطراب و پریشانی می کنم .لطفا مرا راهنمایی کنید و بگویید چگونه می توانم همسرم را به بیان علاقه خود وادارم؟
×چند سال است که ازدواج کرده ام. در ابتدای ازدواج، شوهرم بسیار به من اظهار علاقه می کرد. اما به تدریج از آن عشق و علاقه کاسته شد. اکنون با اینکه در یک خانه زندگی می کنیم اما زندگی هان سرد و بی روح است. آیا این وضع طبیعی است؟
اگر نه، چگونه می توان آن شور و نشاط سابق را به خانه باز گرداند؟
شوهرم محبتش را ابراز نمی کند!
اولا، افکار و تخیلات شما،تا حدود زیادی مسئول احساس و رخدادهای زندگی شماست. این تصور که همسرم مرا دوست ندارد وگرنه آن را بر زبان می آورد، به ویژه شما را به سوی افسردگی و اضطراب سوق می دهد. بیشتر وقت ها احساس سردر گمی و درماندگی چیزی نیست به جز حالتی ذهنی، که شما قادر به تغییر دادنش هستید.
اگر شوهرتان با زبان به شما ابراز محبت نمی کند و سخنان خوبی را که شما دوست دارید تحویلتان نمی دهد، باید به کارهایی که برایتان می کند توجه کنید. وقتی شما را در شستن ظرف ها یا پختن غذا کمک می کند، وقتی خرید های منزل را بدون آنکه به او گفته باشید انجام می دهد، وقتی حاضر می شود برای اینکه شما لباس یا کفش بخرید، به همراهتان بیاید، وقتی برایتان هدیه می خرد و… درواقع با شما از عشق سخن می گوید.
مردها اهل کار و عمل اند. آنان در واقع، با عملشان با شما ارتباط برقرار می کنند. شوهرتان در واقع با کارش به شما می گوید:«دوستت دارم عزیزم». کافی است که چشم باز کنید و ببینید.
ثانیا، صبر کنید شوهرتان گفتار یا رفتاری عاشقانه داشته باشد. خودتان پا پیش بگذارید و به او نشان دهید در زیر بارانی از احساس مهر و عاطفه قرار گرفتن چقدر عالی و هیجان انگیز است. با گفتار و رفتارتان احساسات شوهرتان را تحریک کنید. برای این کار:
1.غم و نگرانی را از چهره خود بزدایید و با رویی باز و چهره ای خندان با او روبرو شوید. هنگام ورود شوهرتان به خانه به استقبال او بروید، به او سلام و خسته نباشید بگویید، از حالش جویا شوید و به او بگویید، که از آمدن او خوشحالید و دلتان برای او تنگ شده بود.
2. شما سر صحبت را باز کنید و با او حرف بزنید؛ با شوهرتان شوخی کنید و او را بخندانید؛ کنارش بنشینید و با او درد دل کنید؛از اتفاقاتی که در روز برایش رخ داده بپرسید، به سخنانش با توجه و علاقه گوش دهید؛ کنار شوهرتان بنشینید و با هم فیلم مورد علاقه اش را تماشا کنید.
3. به شوهرتان و به هر چیزی که از او یک مرد می سازدتوجه کنید. به شوهرتان بگویید که چه مرد پرشور و حرارتی است (حتی اگر گمان می کنید که او اینگونه نیست) و شما از رابطه زناشویی با او خیلی احساس رضایت می کنید. به وی اظهار دارید که چقدر با احساس است و شما از اینکه با مردی مثل او پیوند زناشویی بسته اید بی اندازه احساس خوشبختی می کنید.
4. پیش از ورود شوهر، خود را بیارایید، لباس های زیبا، جذاب و با رنگ های شاد بپوشید، عطر یا ادکلن خوشبو استعمال کنید و به او نشان دهید که همه این کارها را برای او انجام داده اید.
5. به این نکته مهم توجه داشته باشید که برای مردان نشان دادن عشق خود از طریق معاشقه و آمیزش بسیار راحت تر از بیان لفظی آن است. بنابر این،تمایل شوهرتان را به معاشقه و آمیزش،نوعی ابراز عشق و علاقه به حساب آورید. البته، مرد نیاز دارد احساس کند دوستش دارند نه آنکه تحملش کی کنند؛و این زمانی حاصل می شود که زن با رغبت به این خواسته شوهرش پاسخ دهد.
به طور خلاصه، از هر راه و روشیبرای بازکردن دریچه های قلب شوهرتان به سمت خود استفاده کنی. با انجام این کار، حتی اگر لفظ «دوستت دارم» را از او نشنویدرفتار و گفتار او نشان دهنده نهایت عشق و علاقه او به شما خواهد بود.
زندگی مان سرد و بی روح شده
گاهی مشاهده می شود روابط یک زن و شوهر بعد از چند سال زندگی با یکدیگر به صورتی کاملا متفاوت با سال های اولیه در می آیدو عشق و علاقه و رابطه بین آنها صورتی ماشینی و کاملا مصنوعی به خود می گیرد. دیگر عشق و علاقه ای بین آنها وجود ندارد و هیچ کششی نسبت به هم احساس نمی کنند.
عده زیادی از خانم ها فکر می کنند که این یک امر طبیعی است و هر زوجی بعد از چندین سال زندگی، یقینا چنین احساسی نسبت به هم پیدا می کنند. آنها گاهی افکار و ایده های سال های اولیه جوانی را فراموش می کنندو به یاد نمی آورند که چگونه در آن سال ها می پنداشتندکه تا آخر عمر، عاشقانه به همسر علاقه مند خواهد بود و برایش دلداری دوست داشتنی خواهند ماند. وضعیت پیش آمده،یک حالت طبیعی نیست. می بایست بر ضد این حالت رکود جنگیدو این بی تفاوتی و سردی را از میان برداشت.
برخی از زن ها تصور می کنند که همواره این مرد است که باید به سمت زن متمایل شود و به او اظهار عشق و علاقه کند و درصدد به دست آوردن دل خانم باشد. این خانم ها وظیفه خود را فراموش کرده اندو نمی دانند باید چه کار کنند تا شوهرشان به آنها اظهار عشق و علاقه کند. مرد می تواند خود را با موضوعات دیگر، مانند مسائل شغلی،سرگرم و مشغول و به بی محبتی همسرش عادت کند.
ولی شما خانم محترم، آیا برای شما هم آسان است که شوهری بی تفاوت و خونسرد و بدون محبت و علاقه در کنار خود داشته باشید؟!
دلیل اصلی بی تفاوتی مرد نسبت به همسرش، بی توجهی زن به او در خانه است. اگر می خواهید روابط عاشقانه گذشته شما برگردد باید به شوهرتان توجه کنید. باید به او نشان دهید که حضورش برای شما مهم است. باید به او بفهمانید که دوستش دارید.
برای این کار:
الف. به شوهرتان بیشتر از فرزندانتان اهمیت دهید. در بعضی خانواده ها، با به دنیا آمدن فرزند، تمام توجه ها به او جلب می شود و زن و شوهر از یکدیگر غافل می شوند. این کار می تواند به سردی روابط زن و شوهر کمک کند. زن و شوهر باید در عین ابراز علاقه و توجه به فرزند،از یکدیگر غافل نشوند. باید بیش از توجه به فرزند، به خواسته ها و نیازهای همسر توجه کنند و همدیگر را بیش از فرزند دوست بدارند.
ب. داشتن رابطه عاشقانه با همسر، مانند یک خیابان دو طرفه است. مردان در مقابل محبت هایی که به همسرشان ابراز می کنند، می خواهند ببینند او چگونه خود را به عنوان یک همسر به شوهرش عرضه می کند. از این رو، قبل از ورود شوهر به خانه،کمی به خود برسید، خانه را تمیز و مرتب کنید، هنگام ورود او لبخند زنان به استقبالش بروید و با رویی خوش با او روبرو شوید. این کارها احساسات شوهر را نسبت به شما برانگیخته خواهد کرد.
ج. سعی کنید در مواقعی که شوهرتان در خانه است حضورش را در کنار خویش احساس کنید و به او بفهمانید که از به سر بردن در کنار او احساس خشنودی می کنید. در صورت امکان، انجام کارهایی از قبیل: جارو کردن، ظرف شستن و…. را برای مواقعی که شوهرتان در خانه نیست، بگذارید.
د. یاد بگیرید چگونه برایش مونس و هم صحبت خوبی باشید. زمانی که از کارش یا اتفاقاتی که در طول روز برای او اتفاق افتاده، صحبت می کند، توجه کنید و با دقت به نکات ریز مورد علاقه اش گوش فرا دهید. هیچ گاه خود را در این مواقع بی حوصله و بی علاقه نشان ندهید.
ه. ممکن است بی تفاوتی شوهرتان نسبت به شما ناشی از اشتباهات و یا بهتر بگوییم، بداخلاقی خودتان باشد. برای مثال، آیا زود عصبانی می شوید و تندخو هستید؟ آیا در هر برخورد با موضوعی با پرخاشگری برخورد می کنید؟ آیا مرتب نق می زنید و بهانه می گیرید؟ آیا با بستگان و دوستان شوهر برخورد بدی دارید؟آیا به جای تعریف و تمجید از توانایی ها و شایستگی های شوهر، دائما او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش می کنید؟و آیا…؟ همه این امور، مرد را نسبت به همسرش دلسرد و بی علاقه می کند. سعی کنید بد اخلاقی را با همه مصادیقی که دارد کنار بگذارید و با شوهرتان مهربان باشید. مطمئن باشید رعایت این نکات، فضای خانه را پر از مهر و عطوفت و مهربانی خواهد کرد؛این به نفع شماست!
همسرم زیبایی و جذابیت لازم را ندارد. به همین خاطر نمی توانم با او صمیمی باشم و به او ابراز علاقه کنم؛ برای همین روابط ما چندان رضایت بخش نیست. از این جهت هر دوی ما در رنج و عذابیم. بگویید چگونه با این مسئله کنار بیاییم؟
همسرم زیبا نیست!
جمال و زیبایی همسر یک ویژگی مثبت است و نمی توان آن را نادیده گرفت. طبیعت هر مردی دوست دارد با زنی زیبا و دلربا ازدواج کند و زنان نیز می خواهند به همسری مردی خوش تیپ و خوش قیافه درآیند. اسلام نیز با چنین خواسته هایی مخالف نیست و به همین جهت به مرد و زن اجازه می دهد که قبل از ازدواج یکدیگر را ببینند و بپسندند و حتی در این باره تاکید و سفارش هم می کند. با این حال، در مواردی پس از ازدواج برخی می پندارند قیافه همسرشان مورد پسند آنها نیست و زیبایی مورد نظر آنها را ندارد؛ از این رو بنای ناسازگاری با همسر می گذارند و روابط دو طرفه را سرد و تیره می کنند. در این مورد چند نکته حائز اهمیت است:
الف. این خود شما بودید که با اراده و اختیار کامل، فرد مورد نظر تان را به همسری برگزیدید و با او ازدواج کردید. اگر در هنگام ازدواج، دقت کافی در زیبایی و جذابیت او به خرج نداده اید، تقصیر متوجه خود شماست. اکنون معنا ندارد که از قیافه و ظاهر او اظهار نارضایتی کنید و به این بهانه بنای ناسازگاری بگذارید. به این موضوع بیندیشید که همه محاسن یک فرد در زیبایی و خوش قیافگی او خلاصه نمی شود، بلکه باید همه ویژگی ها و خصوصیات او را در کل مورد نظر قرار داد.
زیبایی تنها یکی از ویژگی ها و خصلت های نیک یک همسر شایسته است.
خصلت های دیگری نیز وجود دارد (از قبیل:مهربانی،خوش برخورد بودن،احترام به همسر،دانایی،تعهد و احساس مسئولیتدر قبال خانواده و…)که با بودن آنها در همسر، نباید مسئله زیبا نبودن را عاملی اساسی برای احساس رضایتاز زندگی زناشویی تلقی کرد. به هرحال، توجه به این نکته لازم است که چه بسا خداوند خیرو مصلحت انسان را در زندگی با این همسر قرار داده است. خداوند در قرآن می فرماید:«و عاشروهن بالمعروف، فان کرهتموهن فعسی ان تکرهو شیئاو یجعل الله فیه خیرا کثیرا؛با همسرانتان خوش
رفتاری کنید و اگر آنها را خوش ندارید(بدانید)چه بسا چیزی را که خوش نمی داریددر حالی که خداوند در آن خیر بسیاری مقدر کرده باشد.»
ب. در بسیاری از موارد، دلیل آنکه فرد همسرخود را غیر جذاب و غیرزیبا تلقی می کند آن است که همسرش خود را برای او نمی آرایدو حال آنکه تعالیم دینی و نیز علم روان شناسی به زن ها توصیه می کند که در محیط خانه خود را برای همسربیارایندو با آراستگی و جذابیت در برابر شوهر ظاهر شوند. همچنین مرد نیز بایستی ظاهری آراسته داشته باشد. آراستگی زن و شوهر از آن جهت اهمیت دارد که رغبت آنها را نسبت به یکدیکر بیشتر می کند. پیامبر اکرم(ص) در پاسخ زنی که راجع به حقوق شوهر به همسرش سؤال کرد فرمودند:«…و علیهاان طیب باطیب طیبها و ان تلبس احسن ثیابهاو تزین باحسن زینتها و تعرض نفسها علیه غدوة و عشیة؛ زن باید خود را با بهترین بوها خوشبو سازد و بهترین لباسهایش را بپوشد و با بهترین زینت هایش خود را آرایش دهد و هر صبح و شام خود را به شوهرش عرضه کند.»
ج. در برخی موارد،علت غیر جذاب به نظر رسیدن همسر، نگاه به زنان نامحرم و مقایسه همسر با آنان است. هنگامی که مرد به گونه ای هوس آلود به نامحرمان چشم می دوزد،به صورت نا خود آگاه همسر خود را با آنان مقایسه می کند. کدام زن است که بتوانددر مقایسه با زنهای دیگر، در نظر شوهرش زیباترین باشد؟! به یقین،مرد هنگام نگاه به سایر زنها، برخی از آنها را زیباتر از خود تشخیص می دهد. و از این جاست که مرد، همسر خود را نازیبا و غیر جذاب می پندارد و به دنبال آن، بنای ناسازگاری و بد رفتاری را با او می گذار. بنابر این، به مردان توصیه می شودکه از چشم چرانی و نظر بازی اجتناب کنند، چون این کار، گذشته از حرمت شرعی،بنیان خانواده را مورد تهدید قرار می دهد.
در چه مواقعی زنان به توجه و محبت بیشتری از سوی شوهرانشان احتیاج دارند؟
مردها چگونه باعث محرومیت همسر از محبت آنان می شوند؟
همان طور كه گفتيم زن و مرد در خانواده به شدت نيازمند محبت يكديگرند. از اين رو لازم است همواره لازم است همواره محبت خود را بهيكديگر ابراز كنند؛به خصوص،به دليل احساسات و عواطف رقيق زن ها، لازم است آقايان در اين زمينه بيشتر تلاش كنند. به ويژه خانم ها در اوقاتي كه دچار فشار جسمي يا روحي هستند،نياز بيشتري به محبت ها و نوازش هاي شوهرشان دارند؛زمان هايي از قبيل:بيماري، دوره عادت ماهانه، دوران بارداري، دوره پس از زايمان و زمان از دست دادن يك عزيز.
الف. در اوقاتي كه زن از بيماري هر چند ساده اي مثل سرماخوردگي و عوارض ناشي از آن از قبيل سردرد و بدن درد رنج مي برد،لازم است مرد با كمك كردن به همسر در انجام كارهاي خانه، در كوضعيت او و محبت كردن به او، تحمل بيماري را براي او آسان كند.
ب. در دوره عادت ماهانه، زن ها به دليل از دست دادن خون زياد يا تغيير سطح هورمون هاي جنسي زنانه، به عوارض جسمي همچون:سردرد، سرگيجه، كمردرد، دردهاي معدهو گرفتگي ماهيچه ها مبتلا مي شوند. آنها همچنين در اين دوره از تغييرات خلقي از قبيل افسردگي، تحريك پذيري، زود رنجي و بي حوصلگي،رنج مي برند. هر چند استراحت كافي،اجراي يك برنامه غذايي مناسب و مشاوره با پزشك متخصص و مصرف برخي دارو ها و ويتامين ها مي تواند اين عوارض را تا حدودي كاهش دهد؛با اين حال، محبت هاي مرد و بردباري او در مقابل بي حوصلگي ها و بهانه گيري هاي همسرش،به حال او بسيار مفيد است.
ج. در دوران بارداري،عوارض ناشي از آن مانند: تهوع، دل درد، كمر درد، سردرد و سرگيجه، خستگي، افزايش وزن،و به هم خوردن تناسب اندام ها و نگراني درباره زايمان، زنان را به شدت آزار مي دهد. آنچه مي تواند آنان را در تحمل اين درد و رنج بسيار كمك كند محبت هاي بسيار و بي توقع شوهرانشان مي باشد.
د. پس از زايمان، بسياري از مادران در كنار دردهاو ناراحتي هاي ناشي از حاملگي و زايمان، دوره هاي كوتاه مدت تحريك پذيري، بي ثباتي خلقي و گريه كردن را تجربه مي كنند. اين بي ثباتي خلقي كه به ((غم مادري)) مشهور است، بيشتر به صورت نوسان بين احساس درماندگي و نااميدي و در برخي اوقات ، احساس نشئگي و شنگولي مي باشد. غم مادري ظرف چند روز از بين مي رود و معمولا به جز حمايت هاي عاطفي و ابراز محبت هاي همسر و خانواده، درمان روان پزشكي خاصي نياز ندارد.
ه. گاه اتفاق مي افتد زن، عزيزي را از دست مي دهد. غم جانكاه عزيز از دست رفته،فشار بسيار شديدي را به وارد مي كند. احساس اندوه و افسردگي، تنهايي، درماندگي، حسرت و اضطراب و نيز اختلال هاي رفتاري از قبيل: بي خوابي، بي اشتهايي،حواس پرتي،گوشه گيري و گريه مدام،از پيامد هاي مرگ عزيز است كه ممكن است هر مرد يا زني به آن دچار شود. محبت هاي صادقانه و همدردي هاي مرد با همسرش مي تواند از غم او بكاهد و تحمل فقدان را بر او هموارتر كند.
محروم سازي عاطفي
در بسياري از مواقع، مردها غالبا به طور ناخود آگاه موجب محروميت همسرشان از محبت آنان مي شوند. در اين موقعيت ها، زن به شدت احساس پريشاني كرده، زود رنج،عصبي و بد خلق مي شود و زندگي را براي خود و همسر و فرزندان تلخ مي كند. آگاهي مردان از اين امور مي تواند آنان را در اجتناب از آن رفتارها ياري كرده، موجبات آسايش خانواده را فراهم كند. در ادامه به بيان مهم ترين اين امور مي پردازيم.
1. غافل شدن از همسر و تمركز بر مسائل ديگر
در مواقعي برخي از مردان، غرق در مسائل كاري، روابط با دوستان و همكاران و… مي شوندو از همسرشان غافل مي گردند. در اين مواقع، زنان به شدت احساس عدم محبوبيت مي كنند. آقايان بايد به شدت متوجه اين نكته باشند كه هر چند ممكن است بعضي اوقات، مشكلات كاري و شغلي و امثال آن، فكر و ذهن آنان را به شدت به خود مشغول سازد با اين حال، آنان نبايد از همسر خود غافل شوندو او و نيازهايش را ناديده بگيرند.
2. عدم ابراز محبت
زنان به شدت خواستار ابراز محبت كلامي شوهرشان هستند. ابراز عشق و علاقه مرد به همسرش، او را شاداب و سرزنده مي سازدو به او در انجام وظايف زناشويي نيرو مي بخشد. در مقابل، ناديده گرفته شدن اين نياز زن از سوي مرد (آگاهانه يا ناآگاهانه)، احساس ناخوشايندي به زن مي دهد و او را به شدت پريشان و ناخرسند مي گرداند.
نكته اي كه در اين جا بايد به آن توجه كرد اين است كه زن اغلب نمي تواند از بي مهري يا كم توجهي همسرش نسبت به خود شكوه كند و گلايه خود را با وي در ميان گذارد؛ گويي چنين كاري را در شان خود نمي بيند و آن را مايه تحقير خود مي داند، اما چون از چنين چيزي پيوسته رنج مي برد،آثار مطلوب اين احساس دروني به تدريج در اعمال و رفتار و به ويژه در برخوردهاي او با همسرش پديدار مي شود و روز به روز مسائل را پيچيده تر مي سازد.
3. بي توجهي به نيازهاي زن
همه زن ها، خواسته ها و نيازهايي دارند كه لازم است بر آورده شوند؛ خواسته هايي از قبيل خريد لباس، سرزدن به والدين و بستگان، مراجعه به پزشك و… چشم اميد زنان در برآورده شدن اين خواسته ها به همسرشان است و از آنها انتظار دارند نيازهاي ئآنان را مد نظر قرار دهند و در تامين انها تلاش كنند. زن ها توجه مرد به امور دلخواهشان را نشان هاي بر علاقه شوهر به آنان تلقي مي كنند. در مقابل، بي توجهي مرد به نيازهاي زن و كوتاهي در بر آورده ساختن آنها، زن را پريشان و ناخرسند مي سازد و به او احساس عدم محبوبيت مي دهد.
4.كناره گرفتن از همسر
كناره گرفتن و به لحاظ عاطفي و احساسي، سرد شدن مرد نسبت به همسرش، صحبت نكردن با او و پاسخ ندادن به او درباره اينكه چه چيزي شما را ناراحت كرده، قوي ترين، با اعتماد به نفس ترين و خوش اخلاق ترين زن ها را به زني عصبي، مضطرب و مستاسل تبديل مي كند شوهرش براي او ارزشي قائل نيست و دوستش ندارد.
هنگامي كه مردي از همسرش رنجيده، لازم است با او درباره مشكل و ناراحتي پيش آمده صحبت كند نه آنكه نسبت به او بي اعتنا و سرد شود و از او كناره بگيرد، چون اين رفتار مرد، باعث پيچيده تر شدن اوضاع مي شود.
5. انتقاد و سرزنش همسر
زن ها به دليل روح لطيف و حساس شان، نيازمند تعريف،تمجيد و تشكر شوهرشان هستند. در اين حالت، زن احساس محبوبيت مي كند و با نشاط و سرزنده مي شود. اما انتقاد هاي پي درپي و گزنده مرد از نحوه خانه داري، آشپزي، قيافه و سرو وضع و… به جاي آنكه موجب تلاش زن در جهت رفع معايبش شود،اعتماد به نفس او را كاهش مي دهد و عملكرد او را ضعيف تر خواهد ساخت. هنگامي كه زني در ترس دائمي از انتقادهاي گزنده همسرش زندگي مي كند، به طرزي مزمن عصبلي مي شود و هر گونه احساس محبوبيت و امنيت را از دست مي دهد.
6. عدم گفتگوي صميمانه با همسر
حرف زدن با همسر، گوش دادن به صحبت هاي او و در ميان گذاشتن احساسات خود با او و به طور كلي، گفتگوي صميمانه با همسر، به زن احساس محبوب بودن مي دهد. در اين حالت، زن احساس مي كند در قلب مرد جاي دارد و شوهرش تنها به او مي انديشد. اما هنگامي كه مرد حوصله حرف زدن با همسرش را ندارد، حاضر نيست به صحبت هاي او گوش دهد و احساسات خود را با او در ميان نمي گذارد، زن احساس تنهايي و ناامني مي كند. تصور مي كند شوهرش به او علاقه نداردو او نتوانسته جايگاه خاص خود را در قلب مرد به خود اختصاص دهد.
7. نگاه و تماس هاي هوس آلود
مردان پاكدامن كه از هر گونه ارتباط هوس آلود با زنان نامحرم خودداري مي كنند، در واقع اين پيام را به قلب و ذهن همسر خود مخابره مي كنند كه او را دوست دارند، براي او ارزش قائلند و به خاطر او از همه زنان ديگر چشم پوشيده اند.
اما هنگامي كه زني متوجه شود شوهرش براي ارضاي نيازهاي جنسي خود در پي زن هاي ديگر است، به شدت پريشان، درمانده و عصبي مي شود؛ تصور مي كند فريب خورده است؛ ناگهان احساس مي كند كه نياز اساسي خود به احساس امنيت و ارزشمند بودن محروم مانده است؛ و چنين نتيجه مي گيردكه شوهرش به او علاقه ندارد.
ويژگي هاي يك شوهر خوب كدام است؟
من چگونه يك شوهر خوب براي همسرم باشم؟
ويژگي هاي يك شوهر خوب
همه مردان دوست دارند شوهران خوبي براي همسر خود باشندو همسرانشان از بودن در كنار ايشان احساس رضايت كنند. اما اين امر به خودي خود حاصل نمي شود، بلكه مرد بايد در رفتارها و برخوردهايش با همسر، اموري را رعايت كندتا همسرش او را به عنوان يك شوهر خوب بشناسد. در اينجا برخي از مهم ترين ويژگي هاي يك شوهر خوب را بيان مي كنيم.
1.شوهر خوب، زنش را شريك زندگي اش مي داند
زن، انساني است كه بايد با ارتباط برقرار كنيم. او كسي نيست كه كنترلش كنيم و در راه ارضاي نيازهاي خودمان به دنبال تسلط بر او باشيم. زن موجودي است كه بايد او را بشناسيم و بدانيم او نيز اهداف خاص خود را دارد. زن، كودك هم نيست. او شريك زندگي اي است كه شوهرش بايد راه ارتباط برقرار كردن با او بياموزد.
در ازدواج، مرد و زن شريك يكديگر مي شوند. وقتي شوهر از صميم قلب زنش را شريك زندگي اش ببيند، تصميم گيري را به يك كار مشترك بدل مي كند. شوهر عاشق، شوهري است كه درباره آنچه از همه مهم تر است فكر مي كند و مصمم است تا روند تصميم گيري را در اين جهت هدايت كند. اگر زن نيز عاشق شوهر باشدبه آنچه براي شوهرش از همه چيز مهم تر است فكر مي كندو در نهايت، بهترين تصميم را مي گيرد.
2. شوهر خوب، زنش را بي قيد و شرط دوست دارد
عشق بي قيد و شرط يعني اينكه ما فرد مقابل را دوست داريم و صرف نظر از واكنش هاي او در جهت آسايش و سعادت او تلاش مي كنيم. تفكر امروزي مردم، بيشتر حسابگرانه است:«اگر مرا دوست داشته باشي من هم تو را دوست خواهم داشت.» ماحتي در زندگي زناشويي نيز خود محور هستيم. كانون تلاش هاي ما رفع نيازهاي خودمان است. در مقابل، عشق بي قيد و شرط،بر روي رفع نيازهاي ديگري تكيه مي كند. در زندگي زناشويي، اين شوهر است كه در پي عالي ترين منافع و مصالح زن مي رود. شوهر اگر با تلاش هاي زن هم موافق نباشداز آنها حمايت مي كند. اين شوهر است كه به زن كمك مي كندتا به اهداف و آرزوهايش برسد، زيرا براي او به عنوان يك شخص احترام قائل است. شوهر نمي گويد:«اگر فلان كار را برايم بكني من هم ظرف ها را مي شويم». شوهر مي گويد:«من ظرف ها را مي شويمچون مي دانم خسته اي».
همه ما دوست داريم فكر كنيم كسي ما را بي قيد و شرط دوست دارد. كودك، خواهان اين عشق از طرف والدينش است. زن و شوهر نيز خواهان عشق بي قيد و شرط يكديگرند. شوهر قرار است پرچمدار عشق بي قيد و شرط باشد. او قرار است آهنگ گام ها را تعيين كند.
اما بسياري از شوهران منتظرند تا زنانشان، نقش رهبري را در عشق بي قيد و شرط به عهده بگيرند. آنها عقب مي نشينند و مي گويند:«هر وقت زنم تصميم گرفت مهربون باشه،من هم به او محبت مي كنم».
اين مرد،شوهر تاثير پذير و عاجزي است كه در اين موقعيت، فوق العاده بد عمل مي كند. شوهر سالم و كارآمد، الگوي عشق بي قيد و شرط است. از آنجا كه اين نياز براي سلامت عاطفي انسان بسيار اساسي است، بيشتر زنان، واكنش مثبت به شوهري نشان مي دهندكه بي قيد و شرط آنها را دوست دارد. بسياري از زنان با اين احساس ناراحت كننده زندگي مي كنندكه اگر رابطه جنسي نداشته باشند يا به دلخواه شوهر عمل نكنند، محبت شوهر از آنها دريغ خواهد شد. اين نمي تواند مبناي خوبي براي يك ازدواج سالم باشد.
3. شوهر خوب، زنش را اولين اولويت زندگي خويش قرار مي دهد
همه ما در زندگي اولويت هايي داريم. شايد ما هرگز فهرست اولويت هايمان را ننوشته باشيم،ام در زهنمان مي دانيم كدام يك مهم تر از بقيه است. اين اولويت ها بيشتر اوقات خود را در اعمال ما نشان مي دهند.
براي بسياري از مردان، شغل و حرفه تقريبا در صدر فهرست اولويت ها قرار دارد. مردان مقدار زيادي از احساس ارزشمندي شان را از شغلشان مي گيرند. اين الزاما تضادي با رابطه مردان با زنانشان ندارد، مگر اين كه شغل آنها تمام فكر و ذهنشان را به خود مشغول كرده باشد. افراد، همه تر از اشياء و امور هستند. اين اصل اساسي خانواده هاي كارآمد است. يك شوهر خوب هرگز اجازه نخواهد داد شغلش جاي وقت با همسر بودن را بگيرد.
رقيب ديگر موقعيت زن،مادر شوهر است. اين امر به ويژه در سال هاي اول ازدواج صادق است. اگر مرد رابطه نزديكي با مادرش داشته باشدو يا از نظر آسايش جسمي يا عاطفي به او وابسته باشد،ممكن است مادرش از حضور يك زن جديددر زندگي او احساس خطر كند. ممكن است تقاضاها يا خواسته هاي مادرپس از ازدواج پسرش بيشتر و شديدتر شود و پسر ممكن است شب ها زنش را تنها بگذاردتا به كمك مادرش بشتابد. چنين الگويي به طور اجتناب ناپذيري احساس نفرت و انزجار را در زن به وجود مي آورد.
در يك ازدواج سالم،از همان روز اول ازدواج، بايد اولويت اول زندگي تغيير كند. پيش از ازدواج، اولويت مرد، نگهداري و مراقبت از والدينش بود. پس از ازدواج ،نگرش او در احترام گذاشتن به والدينش تغيير نمي كند،اما شيوه زندگي اش بايد عوض شود. او ديگر نمي تواند به محض اينكه مادرش تلفن كرد از جا پريده و به خانه او برود، زيرا او اكنون زن جديدي وارد زندگي اش شده كه خواسته هاي خواس خودش را دارد. اگر از همان اول ازدواج ، زن در اولويت قرار بگيرد آن وقت رابطه شوهر با والدينش مي تواند به طور كامل و سالم ادامه يابد. اولويت اول را به زن دادن به هيچ وجه احترام مرد به والدينش را كم نمي كند، بلكه الگوي سالمي را به وجود مي آورد كه به مرور زمان مي تواند ستايش و تحسين والدين را نيز كسب كند.
كودكان نيز ممكن است خواهان مقام اول در زندگي پدر يا مادر باشند. هرگز نبايد اجازه چنين كاري را داد. پس از به دنيا آمدن بچه ها، معمولا شوهر به همسرش انتقاد مي كند كه ديگر به او توجهي ندارد،زيرا مرد احساس مي كند در نظر زنش، بچه ها جاي او را گرفته اند. اين نگراني قابل توجيهي است و در واقع اغلب اوقات حقيقت دارد. اما اين امر نيز در مورد شوهر نيز مي تواند صادق باشد، به خصوص در زندگي زناشويي اي كه زن نيازهاي عاطفي مرد را به اندازه كافي برطرف نمي كند و مرد نسبت به او احساس بي گانگي مي كند. چنانچه مرد احساس كند از جانب زن طرد شده، ممكن است وقت و انرژي خود را بيشتر صرف بچه ها كند، زيرا از طرف آنها محبت و توجه بيشتري مي بيند. يك شوهر كارآمد، اگر چنين رفتاري را در خود مشاهده كند، فورا آن را ناسالم تشخيص مي دهدو گام ها يلازم را براي اختصاص يافتن وقت و انرژي خود به رفع نيازهاي زنش برخواهد داشتو به او نيز ياد خواهد داد تا بر وظيفه خود نيازهاي شوهرش را برطرف كند.
4. شوهر خوب، متعهد به كشف و رفع نيازهاي همسرش است
بسياري از مردان، به سادگي پي به نياز زنشان نمي برندو در نتيجه، هيچ تلاشي در جهت رفع آن نيازها نمي كنند. برخي از شوهران معتقدندكه اگر شغل خوب و دائمي داشته باشند و حقوق و درآمد خوبي را كسب كنند نقش خود را به عنوان شوهر انجام داده اند. آنها هيچ شناختي از نيازهاي عاطفي و اجتماعي زن ندارند.
منظوراين نيست كه بگوييم شغل و حرفه مرد، و تلاش و كوشش او در اين زمينه شغلي اش از نظر زنبي ارزش است. معمولا زنان تلاش هاي شوهرشان را مي بينندو از كوشش او براي تامين نيازهاي مادي خانواده تشكر مي كنند. اما اين اول كار است و آخر كار نيست.
نياز عاطفي زن به عشق، محبت، ملايمت، تشويق و دلگرمي همان قدر براي سلامت عاطفي او اساسي استكه غذا براي سلامت جسم او. شوهري كه صرفا به تامين نيازهاي مادي اكتفا مي كند و از آن خشنود است، ديدگاه بسيار محدودي از اهميت نقش خود به عنوان شوهر دارد. وقتي نيازهاي مادي مثل غذا، پوشاك و مسكن تامين شد، نوبت رفع نيازهاي دروني زن مي رسد. اصلي ترين نياز عاطفي زا،نياز به عشق و محبت است و زن بايد احساس كنددوستش دارند. شوهر كارآمد شوهري است كه دائما به همسرش محبت مي كندو به او نشان مي دهد كه دوستش دارد.
به اين ترتيب، زن او با قلبي پر از عشق زندگي خواهد كردو به شوهري را كه اين نياز او را برطرف مي كند بسيار ستايش خواهد كردو واكنش مثبتي به تلاش ها ياو خواهد داد.
نياز زن به امنيت نيز اساسي است. اين نياز ابتدا يك نياز مادي است؛ يعني در امان بودن از خطرات كوچه و خيابان براي زن مهم استاما مهم ترين نياز زن در اين زمينه، آن است كه عميقااز تعهد و پايبندي شوهرش به خود اطمينان داشته باشد. شوهري كه زنش را با صحبت درباره تلاق تهديد مي كنديا ناخود آگاه مي گويد:«شايد بهتر بودبا يكي ديگه ازدواج مي كردي»، يا«اي كاش يكي ديگه جاي تو جلوي من سبز مي شد»،رفتارناسالم و معيوبي را نشان مي دهد. شوهر عاشق و كارآمد،هر كاري مي كند تا به زنش بفهماندكه هميشه و در همه حال كنار او خواهد ماند.
شوهر كارآمد در عين حال، مراقب است تا زنش احساس ارزش كند. اگر زن از ادامه تحصيل احساس رضايت و ارزش كند، شوهر اولين تشويق گر او خواهد بود. اگر زن از اينكه خياط يا گلدوز ماهري است احساس رضايت كند شوهر مهارت او را تحسين خواهد كرد. و اگر زن بخواهد مادر و«خانه دار» خوبي باشد شوهر از ته دل از تصميم او جانبداري خواهد كرد. هر يك از راه هاي كسب ارزش ممكن است مستلزم كار فيزيكي بيشتر از جانب شوهر باشديا نگراني عاطفي او را تا حدي برانگيزد، اما او در مورد اختلافات، با همسرش صحبت مي كند و سعي مي كند به درك متقابلو وحدت نظر برسند،زيرا خودش را به تامين آسايش و سعادت زنش متعهد كرده است.
ما انسان ها علاوه برنيازهاي جسماني و عاطفي، نيازهاي اجتماعي هم داريم. همسرمان نيز نيازمند ارتباط با افرادي خارج از خانواده است. شايد او دوست داشته باشدبه همراه زنان همسايه، غذايي تهيه كند، يا به همراه آنان جلسات قرائت قرآن تشكيل دهد. ممكن است اين فعاليت هادر صدر اولويت هاي شوهر نباشد،اما به سرعت اهميتشان افزايش مي يابد، زيرا مرد در صدد است تا نيازهاي زن را برآورده كند. او تشخيص مي دهد كه اگر به گسترش روابط اجتماعي زن كمك كند احساس رضايت خودش نيز افزايش خواهد يافت. او در مخالفت با اين موضوعات، جار و جنجال راه نمي اندازد يا آنها را ناچيز و بي اهميت نمي نامد و از قدرشان كم نمي كند. او اينها را بخش عادي زنش مي بيند و به او اجازه مي دهد تا علائق خود را دنبال و از اين طريق نيازهايش را بر آورده كند.
كشف و رفع نيازهاي مادي، عاطفي و اجتماعي زن، شايد يكي از دشوارترين نقش هاي يك شوهر كارآمد باشد. براي رفع اين نيازها شايد لازم باشد مرد بيشترين تلاش ها را داشته باشد. شوهر كارآمد كسي است كه تنها به رفاه و آسايش خويش نمي انديشد و سعي مي كند محدوده آسايش خود را به همسرخود نيز ارتباط دهدو هر كار ممكن را براي رفع نيازهاي او انجام دهد. با اين كار، او نهايت تحسين و و ستايش را از سوي همسرش كسب خواهد كرد.
5. شوهر خوب با زنش صحبت مي كند
برخي پژوهش ها نشان دادهاند زنان به طور معمول،حدود دو برابر مردان صحبت مي كنند. به احتمال قوي، مردان اين گفتگو هايشان را هم در محيط كارشان مصرف مي كنند و گاه وقتي به خانه مي رسند فقط يك كلمه برايشان باقي مانده است. وقتي زن مي پرسد:«امروز چه طور بود؟»او پاسخ مي دهد:«خوب». يك چنين مختصر گويي هرگز نمي تواند الگوي يك شوهر كارآمد باشد. بسياري از شوهرها بايد اين الگوي رفتاري خود را كنار بگذارند تا بتوانند نياز همسر خود را به برقراري ارتباط بر آورده كنند.
مسائل زندگي در ابتدا از طريق ارتباط كلامي، به خصوص بحث در مورد افكار، احساسات و آرزوهاي ما مطرح مي شود. افكار و احساسات و آرزوها را نمي توان با رفتار ما مشاهده كرد و به آنها پي برد. يكي از عميق ترين آرزوهاي يك زن اين است كه شوهرش را بشناسد. وقتي شوهر از افكار، احساسات و آرزوهاي خود حرف مي زند زن احساس مي كند شوهر اجازه ورود به دنياي خدش را به او داده است. وقتي شوهري مدت هاي طولاني درباره احساساتش حرف نمي زند، زن احساس مي كند كه شوهر رابطه اش را با او قطع كرده و در نتيجه، زن احساس انزوا و تنهايي مي كند.
ما نمي توانيم اجازه دهيم كه ارتباط و گفتگوي بين ما متوقف شوديا ارتباط ما به صحنه نبردعقايد ما و جنگ بر سر اختلاف هايمان تبديل شود. گفتگو و تبادل نظر مثبت، باز، آزاد و همراه با تفاهم از مشخصات يك زندگي زناشويي سالم است. يك شوهر خوب و كارآمد بايد ابتكار به خرج داده و اين نوع گفتگو و ارتباط را به شيوه معمول زندگي مشترك تبديل سازد.
6. شوهر خوب، پايبند ارزشهاي اخلاقي و معنوي است
در يك خانواده سالم، شوهر، معتقد به يك سري ارزش هاي معنوي و اخلاقي استو سعي داردآنها را در خود و خانواده پياده كند. او از تقوايي بهره مي بردكه او را به انجام واجبات، از جمله وظايف خانواده وا مي دارد. اين ويژگي، سلامت خانواده و رضايت مندي اعضاي آن را به ارمغان مي آورد.
هر چه مرد پايبندتر به باورهاي ارزشمند اخلاقي و معنوي باشدبيشتر مورد احترام همسرش قرار خواهد گرفت. هر چه كمتر پايبند اين ارزشها باشديا شكاف بين ادعاهاي وي و عمل وي در اين زمينه ها بيشتر باشد، بي احترامي بيشتري را نسبت به خود به وجود مي آورد. يك شوهر كاآمد واقعا تمام سعي خود را مي كند تا به زيور تقوا آراسته باشدو آن را در خانواده پياده كند. اين كار، تاثير مثبتي بر زن و فرزندان او خواهد گذاشت.
هر چند اين فهرست كامل نيست، اما شش ويژگي ذكر شده مي تواند راهنماي خوبي براي مرداني باشد كه مي خواهند نقش يك شوهر خوب و كارآمد را در ازدواج خود ايفا كنند.
حد و حصر محبت به همسر تا كجاست؟
آيا مردان نيز مانند زنان به ابراز همسرشان نياز دارند؟
حد و حصر محبت به همسر
خداي متعال، دوستي و محبت ميان زن و شوهر را از نشانه هاي خود معرفي كرده است. «و من آياته ان خلق لكم من انفسكم اجواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودة و رحمة،ان في ذلك لايات لقوم يتفكرون ؛ و از جمله آيات و نشانه هاي خدا اين است كه براي شما همسراني از خودتان بيافريد تا در كنارشان آرام گيريد و ميانتان محبت و مودت و دوستي قرار داد. همانا در اين كار، آيات و نشانه هايي (از خداوند)هست؛ براي قومي كه بينديشند.»
بنابراين،طبق اين آيه،وجود محبت ميان زن و شوهرنه تنها نكوهيده نيست،بلكه امري كاملا پسنديده و از آيات الهي مي باشد. زن و شوهر بايد سعي كنند ميزان صفا و صميميت و دوستي ميان خود را افزايش دهند و از بروز هر گونه عاملي كه دوستي ميان آنان را به هم بزند جلو گيري كنند.
در كنار اين مطلب، نكته اي كه افراد بايد به آن توجه داشته باشند اين است كه اين محبت،مانند ساير امور دنيوي نبايد بر محبت خدا و انجام وظايف شرعي غالب شود.
قرآن كريم مي فرمايد:«قل ان كان آبائكم و ابنائكم و اخوانكم و ازواجكم و عشيرتكم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون كسادها و مساكن ترضونها احب اليكم من الله و رسوله و جهاد في سبيله فتربصوا حتي ياتي الله بامره و الله لا يهدي القوم الفاسقين؛(اي پيامبر) بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و فاميل هايتان و اموالي كه جمع آوري كرده ايد و تجارتي كه از كسادي آن بيمناك هستيد و مسكن هايي كه بدان دلخوش هستيد از خدا و رسول خدا و جهاد در راه خدا در نزد شما محبوب ترند پس منتظر باشيد تا خدا امر خود را بياورد و خداوند افراد بد كردار را هدايت نمي كند.»
در اين آيه از كساني ياد مي كند كه روابط عاطفي شان با همسران و فرزندان و پدران و افراد خانواده و فاميل و دلبستگي به متعلقات زندگي دنيا چنان مستحكم مي شود كه مصالح مهم ديگر را تحت الشعاع قرار مي دهد و به فراموشي مي سپارد تا آنجا كه اين دلبستگي ها بر محبت خدا و رسول خدا غالب مي شوند و ايشان را از انجام وظايف واجب باز مي دارند؛و اين مطلبي است كه آيه به شدت آن را نكوهش مي كند. در آيه ديگري مي فرمايد:« ان من ازواجكم و اولادكم عدوا لكم فاحذروهم؛ برخي از همسران و فرزندان شما ( در حقيقت)دشمنان شمايند؛ پس، از آنان بر حذر باشيد.»
اين آيه نيز ناظر به آن همسران و فرزنداني است كه از ايمان كافي برخوردار نيستند و هنگامي كه افراد مي خواهند به انجام وظايف خود بپردازند، در جهاد شركت كنند، يا اموالشان را در راه خدا صرف كنند مزاحم آنان مي شوند. اين همسران و فرزندان در اين حالات و شرايط،حكم دشمن را دارند زيرا مؤمنان را از راه خير باز مي دارند. اينجاست كه بايد از آنان بر حذر باشيدتا مبادا دلبستگي به آنان، ايشان را از انجام وظايف واجبشان باز دارد. بنابر اين، درست است كه عاطفه ميان زن و شوهر امري طبيعي است و نعمتي است كه خداي متعال با تعبير زيباي « و جعل بينكم مودة و رحمه »از آن ياد مي كند. با اين همه، همين نعمت نيز حد و مرزي دارد كه نبايد از آن تجاوز كرد. بالاترين رابطه انسان بايد متوجه خدا باشدو محبت خدا در دل انسان بايدبر همه محبت ها و دلبستگي هاي ديگر غلبه پيدا كند. كساني كه به مقام توحيد رسيده اند،محبت خدا آنچنان در دلشان عميق و نيرومند است كه هر محبت ديگر،نسبت به آن،فرعي و شعاعي از محبت خدا خواهد بود. اما در مورد افراد متوسط و مؤمنين عادي، دست كم بايد طوري باشدكه محبت هاي ديگري كه در دل دارند بر محبتي كه به خدا مي ورزند، غالب و مسلط نشود.
نياز مردان به محبت
زن ها بايد متوجه باشند كه شوهران آنها نيز مانند خودشان انسانند و به شدت نيازمند محبت و دوستي اند. به طور كلي، نياز انسان به تعلق و محبت از مهم ترين كشاننده هاي روان شناختي و اجتماعي در تمام مراحل رشد انسان مربوط مي شود. همه انسان ها نيازمند آنند كه عشق و محبت را از ديگران دريافت و به ديگران ارائه كنند. اين نياز پس از ازدواج در مردان، به ويژه از طريق همسر برآورده مي شود. مردي كه همسرش به او عشق مي ورزد، از روحيه اي شاد و با نشاط برخوردار است و به همين جهت انگيزه او در جهت تلاش براي تامين نيازهاي خانواده و همسر بسيار زياد است. احتمال ابتلاي اين مرد به بيماري هاي رواني نيز مانند اضطراب و افسردگي به شدت پايين است. بسياري از افراد كه دچار اختلالات و ناراحتي هاي رواني هستند از عدم ارضاء نياز به محبت رنج مي برند. برآورده نشدن اين نياز مي تواند باعث به وجود آمدن عوارضي مانند: سرزنش خود و ديگران، احساس ترحم نسبت به خود، افسردگي، انزوا و عدم امنيت شود. از سوي ديگر، لازم است به اين نكته توجه شود كه عشق يك خيابان دو طرفه است. نياز مرد به علاقه همسر، درست به اندازه نياز زن به عشق و علاقه شوهر است. اگر مرد واقعا محبت زنش را احساس نكند براي او بسيار دشوار خواهد بودكه عشق بي قيد و شرط به زنش ابراز كند. بنابراين، چنانچه زن بخواهد قابليت شوهرش را در برابر عشق و محبت افزايش دهد شايد هيچ چيز به اندازه دوست داشتن شوهر به او انگيزه ندهد. وقتي مخزن عشق مرد از سوي همسر لبريز شده باشد انگيزه بيشتري خواهد داشت تا در راه تبديل شدن به يك شوهر و پدر كارآمد تلاش كند. شخصي كه بيش از همه ممكن است مرد را دوست داشته باشدهمسرش است و در واقع اگر مردي واقعا عشق و محبت زنش را احساس كند دنيا در نظرش زيبا تر جلوه مي كند و استعدادهاي او شكوفا مي شود. از سوي ديگر، اگر مرد محبتي از جانب همسرش احساس نكند، دنيا در نظرش تاريك مي شود و ذوق و استعداد او به پايين تر سطح سقوط مي كند. بنابراين براي ترغيب مرد به رشد بيشتر، كمتر چيزي به اندازه رفع دائم نياز به به عشق از سوي همسر اهميت دارد. وقتي زن دوست داشتن شوهرش را انتخاب مي كند و ياد مي گيرد چگونه عشق و محبت خود را به او ابراز كند نياز مرد به محبت همسر، كم كم برآورده مي شود و طرز برخوردش نيز تغيير مي كند. اين امر،تغيير شديدي در نگرش او نسبت به افزايش توانايي هاي خود به عنوان يك شوهر و پدر توانمند ايجاد مي كند. قرآن كريم نيز ازدواج را مايه رسيدن افراد به آرامش و دوستي ميان زن و شوهر مي داند و مي فرمايد:«و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودةو رحمة؛ واز نشانه ها يخداوند اين است كه از جنس خودتان همسراني را براي شما آفريدتا در كنار آنان آرامش يابيدو در ميان شما دوستي و مهرباني نهاد.»
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:«لا غني بالزوجةفيما بينها و بين زوجها الموافق لها عن ثلاث خصاص و هن … و اظهار العشق له بالخلابةو الهيئة الحسنة لها في عينة؛زن در روابط خود با شوهر همدلش از سه چيز بي نياز نيست:… و سوم، اظهار عشق و علاقه به شوهر با دلربايي و آرايش خود در برابر او.»
چگونه محبت خود را نسبت به شوهر ابراز كنم و به او نشان دهم دوستش دارم؟
چگونه محيط خانه را براي شوهر دلپذير كنيم؟
شيوه محبت به شوهر
همان طور كه گفتيم، زن بايد علاقه خود را به شوهرش ابراز كند. اولين راه ابراز محبت با زبان و گفتار است. خانم محترم، چه مانع دارد گاه گاه به شوهرت بگويي:«عزيزم واقعا تو را دوست دارم». اگر در بيرون خانه است به تلفن بزن و حالش را بپرس؛ اگر از موقع معمول ديرتر به خانه آمد، اظهار كن:«خيلي منتظرت بودم تا بياي، از دير آمدنت دلتنگ شدم؛» اگر سفر آمده به او بگو:«خوب شد آمدي دلم برات تنگ شده بود.»در ادامه، چند راه ديگر ابراز علاقه زن به شوهر را ذكر مي كنيم.
1.با شوهرتان سارزگار باشيد
برخورد بين دو انسان – زن و شوهر – كه داراي ديدگاه هاي متفاوت هستند باعث پيدايش بيشتر مشكلات زندگي مي شود. اين ديدگاه ها اگر به طور اتفاقي با يكديگر همسو باشند، موجب بروز مشكلات خيلي اندك و گذرا خواهد بود در غير اين صورت، اين اتفاق ديدگاه ها باعث ايجاد برخورد مي شود. براي مثال، شما مايليد به دانشگاه برويد و به تحصيل ادامه دهيد، اما شوهرتان مي خواهد شما در خانه بنشينيد و به خانه داري و رسيدگي به همسر و فرزندان بپرداريد. يا در مورد ديگر، شوهر شما پس از كار روزانه، عصر هنگام به خانه مي آيد تا شبي آرام را در خانه بگذراند، اما شما كه تمام روز را در خانه به سر برده ايد مايليد براي گردش يا مهماني از خانه خارج شويد. در اينجاست يك برخورد بين زن و شوهر پديد مي آيدو هر يك با دلايلي كه براي خودش قانع كننده است، خواسته خود را فرياد مي زند. تمام زوج ها اين مسائل را دارند. براي رفع اختلافاتي كه براي زن و شوهر پيش مي آيد چه بايد كرد؟ نا گذير يكي از آن دو بايد از خواسته خود بگذرد. به نظر بسياري از روان شناسان و مشاوران خانواده،در اين گونه موارد لازم است زن كوتاه بيايد و از شوهر خود اطاعت كند. زن بايد خود را با زندگي شوهرش سازگار كند. اسلام نيز اين نظر را مورد تاييد قرار مي دهد. پيامبر اكرم(ص) فرمودند:«يا معاشر النساء …و اطعن ازواجكن؛ اي بانوان … از شوهرانتان اطاعت كنيد.» مرد و زن هر چند از لحاظ انسان بودن يكسان هستند، اما از حيث وظيفه و كاركرد با يكديگر تفاوت دارند. خداوند بر اساس ويژگي ها ي جسمي و روحي مرد و زن، مقرر داشت كه مرد، رئيس خانواده و زنش معاون او باشد. هر سازماني يك رئيس دارد و واحد خانواده نيز از اين قائده مستثني نيست. وقتي به شوهرتان اين امكان را مي دهيد كه رئيس خانواده باشد، كار درستي انجام مي دهيد كه به صلاح خود شما خواهد بود. ممكن است بپرسيد كه آيا اين روش، يعني اطاعت از شوهر و وفق دادن خود با او، يك زن را برده شوهرش نمي كند؟! يك زن شايسته،يك برده نيست؛او بزرگوارانه تصميم مي گيرد كه خود را با زندگي شوهرش سازگار كند، هر چند گاهي اوقات ممكن است اين كار بسيار سخت باشد. مرد نيز بايد براي سپاس گذاري از همسرش،فداكاري او را جبران و خواسته هايش را برآورده كند. مرد هنگامي عاشق همسرش مي شود كه زن،تمام زندگي اش را وقف شوهرش كند. در اين وضعيت است كه زن به راستي در چشم شوهرش زيبا مي شود و به صورت گوهري گران بها در مي آيد كه شوهرش حاضر نيست او را با هيچ ثروتي عوض كند.
2. به شوهرتان احترام بگذاريد
هر انساني به شخصيت خويش علاقمند است و از خدشه دار شدن آن مي رنجد. رعايت نكردن اين امر مهم، باعث بريدن رشته محبت و ايجاد فاصله ميان افراد مي شود. حفظ حرمت و شخصيت ديگران در گرو احترامي است كه در برخوردها از انسان نمايان مي شود. رعايت اين مسائله به ويژه از سوي كساني كه با هم انس و الفتي دارند، باعث استحكام دوستي و گرمي روابط آنان خواهد شد. زن و شوهر به دليل ارتباط بسيار نزديكي كه باهم دارند، بيش از همه موظف به رعايت احترام متقابل و حراست از شان و منزلت يكديگر هستند.
در اين راستا،احترام گذاشتن به مرد يكي از مهم ترين راه هاي ابراز محبت به او از سوي همسرش است. وقتي زن،هنگام ورود شوهر به منزل، با لبي خندان و چهره اي گشاده به استقبال همسرش مي رود، به او سلام مي كند، به او خوش آمد مي گويد،از او پذيرايي مي كند،مؤدبانه كنار او مي نشيند، به صحبت هايش گوش مي دهد، مهمترين كارها را در جلب محبت و رضايت شوهرش انجام داده است.
پيامبر اكرم(ص) فرمودند:«حق الرجل علي المراةانارةالسراج و اصلاح الطعام و ان تستقبله عند باب بيتها فترحب؛ حق مرد بر زن اين است كه چراغ خانه را روشن كند، غذا را آماده كند و هنگام ورود مرد به خانه، تا جلوي در، به استقبال او برود و به او خوش آمد بگويد.»
3. به شوهرتان توجه كنيد
مرد ها نيازمند آنند كه از سوي همسرشان مورد توجه قرار گيرند. مي خواهند همسرشان آنان را در مقايسه با ديگران، به خصوص فرزندان،در اولويت قرار دهند و آنها را مهمترين شخص زندگي خود بدانند. مردها مي خواهند همسرشان به خواسته ها و نيازهاي آنان توجه كنند؛ اگر خسته اند اسباب استراحت آنان را فراهم كنند، اگر گرسنه يا تشنه اند نيازشان را بر طرف كنند و اگر بيمارند و نياز به مراقبت دارند،از آنان مراقبت و نگهداري كنند. يكي از مهم ترين كارهايي كه زن مي تواند براي شوهرش انجام دهد اين است كه به او فرصت دهد با او درد دل كند و مسائلي را كه قادر نيست با كسي در ميان بگذارد،به او بگويد. زن هايي كه به اين وظيفه عمل مي كنند باعث موازنه و تقويت احساس تعادل روحي در مرد و خوشبختي و كاميابي در ازدواج هستند. گوش دادن به درد دل و حرف هاي شوهر، بدون آنكه اظهار نظر يا اندرزي به او داده شود، روشي است براي محبت كردن به مرد؛ كه موجبات محبوبيت زن را نيز فراهم مي آورد
4. شوهرتان را همان گونه كه هست بپذيريد
يك مرد نياز دارد همان گونه كه هست،پذيرفته شود؛ دقيقا همان طوري كه هست (با همه عادات خوب يا بدي كه دارد). اين نوع پذيرش كامل و همه جانبه، وي را متقاعد مي كند كه شما به راستي او را دوست داريد. همسر شما نياز دارد كه احساس كند از اهميت برخوردار است،دوستش مي دارند و وي را مي پذيرند. اگر شما ويژگي هاي فردي او را نپذيريد پس چه كسي بايد پذيراي آنها شود؟
يك زن شايسته،به علائق خاص شوهرش توجه مي كند؛ خواه اين علاقه ها يك غذاي خاص، روابط جنسي، يا كوهنوردي با دوستان باشد. يك زن كامل، بهشوهرش امكان مي دهد كه از پذيرشي بي قيد و شرط برخوردار شود. بنابراين:
الف. هيچ گاه غر نزنند. مرتب اشكال گرفتن از كارهاي شوهر و غر زدن براي چيزهاي بي اهميت فقط او را از محيط خانه بيزار مي كند. تاثير غرزدن،درست بر عكس پذيرش وضعيت شوهر است .
ب. هرگز او را با مرد ديگري مقايسه نكنيد. مردهاي ديگر را به رخ شوهرتان نكشيد. اين كار به او احساس نا شاييستگي مي دهد و اعتماد به نفس رااز او مي گيرد. هر مردي دوست دارد بابت توانايي ها و محاسنش از سوي همسر مورد تحسين قرار گيرد. به او اجازه دهيد همان مرد شايسته اي باشد كه هست. بدانيد اگر به هر كسي آزادي بدهيد كه خودش باشد، او بهترين فرد خواهد شد.
5. شوهرتان را تحسين كنيد
به عنوان يك زن، شما آرزو داريد كه مورد عشق و علاقه همسرتان باشيد. در مقابل، شوهر شما هم به عنوان يك مرد آرزو دارد كه شما وي را تحسين كنيد. اين نخستين نياز او در خانه است. شما همان شخصي هستيد كه شوهرتان نياز دارد كه احساس كند در نظر شما شخص خاصي است و جايگاه ويژه اي دارد. او با شما ازدواج كرد چون فكر مي كرد كه شما بهترن همسر دنيا هستيد. در مقابل، او به حمايت و تحسين شما نياز دارد. او براي آنكه هميشه با شور و نشاط باشد به تحسين تان نياز دارد وگرنه به خانواده اش بي رغبت مي شود.
از همين حالا تصميم بگيريد كه وجود شوهر خود را در منزل جدي بگيريد و با او مهربان باشيد. هنگامي كه صحبت مي كند تحسينش كنيد. به چيزي كه مي گويد توجه كنيد. اجازه دهيد كه او احساس كند شما به او خيلي اهميت مي دهيد. به صفات تحسين برانگيز او توجه كنيد. همه مرد ها صفات قابل تحسيني دارند. از شوهرتان كه عادت دارد با كلمات شيرين خود، دل شما را شاد كرده، به وجدتان آورد، تعريف و تمجيد كنيد. ممكن است شوهر شما اندام خود را دوست داشته باشد. او از شما مي خواهد كه جسمش را دوست بداريد و تحسين كنيد. تنها راهي كه براي اين كار وجود دارد اين است كه به او بگوييد اندام هيكلش را دوست داريد. همچنين مي توانيد از هوش و عقل و درايتش، از اخلاق خوبش، از وقت شناس بودنش و … تعريف و تمجيد كنيد. منظور از اين سخنان اين نيست كه شما براي اين كه در شوهرتان يك احساس غرور
و شخصيت پديد آوريد، به دروغ و نيرنگ متوسل شويد. همه افراد،تفاوت ميان تحسين و تملق را درك مي كنند. بلكه منظور اين است كه شوهرتان نياز به تحسين واقعي دارد. در صدد يافتن تحسين تازه برآييد. نقاط قوتي را كه شوهرتان دارد و شايد هم خودش به دارا بودن آن صفات توجه ندارد، پيدا كنيد و او را به خاطر داشتن آنها تحسين كنيد.
6. خود را براي شوهرتان بياراييد
يكي از نيازهاي اساسي شوهر شما اين است كه از نظر جسماني براي او جذاب باشيد. او عاشق اندام شماست. سر و وضع آراسته،همان چيزي است كه شوهرتان از شما مي خواهد. او مي خواهد وقتي به خانه مي آيد همسرش با تمام لطافت هاي زنانگي منتظر او باشد. اگر لباس شما بد و كهنه باشد و خسته به نظر برسيد، او را از آمدن به خانه متاسف خواهيد كرد. بانوان گرامي، به خاطر بسپاريد كه مردها طرز تفكري متفاوت از زنان دارند. يك مرد بيش از آنكه به شخصيت زن توجه كند،ابتدا سر وضع ظاهري او را مي بيند. بنابراين، سر و وضع شماهنگام عصر،پيش از ورود شوهرتان به خانه بايد مرتب و منظم باشد. طبيعي است كه وقتي ورود به خانه مي بيند كه از قيافه و ظاهر شما،زيبايي و شادماني مي بارداز بودن در خانه احساس سرزندگي و شادماني مي كند. شوهر شما دوست دارد كه خود را براي او بياراييد و به خاطر اين كه با اين كار او را مي خواهيد خوشحال كنيد،شما را دوست خواهد داشت. هنگامي كه او به خاطر داشتن يك زن جذاب و زيبا برآورده شد،او نيز سپاسگزار شما خواهد بودو خواسته هاي شما را با كمال ميل برآورده خواهد كرد. پيامبر اكرم در پاسخ زني كه از او درباره حقوق شوهر بر همسرش پرسيد،فرمودند:«… و عليها ان تطيب باطيب طيبها و تلبس احسن ثيابها و تزين باحسن زينتها و تعرض نفسها عليه غدوة وعشية …؛وظيفه زن آن است كه خود را با خوش بو ترين عطرها معطر سازد بهترين لباس هايش را بپوشد،بهترين زيور آلاتش را در بركندو هر صبح و شام خود را به شوهرش عرضه كند.»
7. به تمايلات جنسي شوهرتان با رغبت پاسخ دهيد
يكي از راه هاي ابراز محبت به مردان از سوي همسرشان اين است كه نيازهاي جنسي آنان را برآورده سازند. تحقيقات نشان مي دهد كه مردان، لذت بخش ترين زمان خود را زماني بيان كرده اند كه با همسرشان آميزش داشته اند. آميزش به مردان اين اطمينان را مي دهد كه با همسرشان رابطه نزديك دارند و خانمشان او را دوست دارد. البته مرد نياز دارد كه احساس كند دوستش دارند،نه آنكه تحملش مي كنند. بعضي از زنان عمل آميزش را طوري انجام مي دهند كه گويي دين خود را مي پردازند و يا انجام مظيفه مي كنند. براي آنكه شوهرتان از لحاظ احساسي و عاطفي خودش را وقف شما كند لازم است نياز جنسي او را برآورده كنيد. او نياز دارد كه بداند كه از لحاظ جنسي به او تمايل داريد. براي بيشتر مردان،روابط جنسي گواه آن است كه شما دوستش داريد. اين كار همچنين تاييد ارزش شخسي وي به شمار مي آيد. اگر شوهرتان در روابط جنسي احساس رضايت كند، حاضر است كه به نيازهاي عاطفي شما پاسخ گويد.
به دليل اهميت رابطه جنسي در زندگي زناشويي،در اسلام نيز بر پاسخ گويي زن به تمايلات زن تاكيد شده است،از جمله،پيامبر اكرم فرمودند:«لا يحللا مراةان تنام حتي تعرضنفسها علي زوجها؛ براي زن شايسته نيست بخوابد،مگر اينكه خود را به شوهرش عرضه كند.»
خانه را براي شوهر آماده كنيم
آيا هنگام صبح كه شوهرتان به سر كار مي رود قواي تحليل رفته او در خانه تقويت و تجديد شده است؟ وقتي كه خسته و كوفته از كار به خانه بر مي گردد به چه محيطي وارد مي شود؟ شما خانم ها مسئول ايجاد و پرورش محيطي پر از لطف و صفا و با عشق و صميميت هستيد. نفوذ و تصميم شما در تشكيل يك خانه و خانواده خوشبخت و راحت بي نهايت مؤثر است. براي آنكه شوهرتان در خانه خود خوشحال و راضي باشد،اين سه عامل اصلي را هميشه به خاطر داشته باشيد:
1.با شوهرتان خوش اخلاق باشيد
خوش اخلاق بودن شما بهترين راه جذب شوهر به خانه و راضي نگهداشتن او در خانه است. اگر مي خواهيد به خودتان و شوهرتان خوش بگذرد خوش اخلاق باشيد. هنگام ورود او به منزل،به استقبال او برويد،به او سلام كنيد، حالش را جويا شويد، با خوش رويي با او برخورد كنيد، هميشه شاد و خندان باشيد،اوقات تلخي و دعوا نكنيد و خوش برخورد و شيرين زبان باشيد. با اخلاق خوش مي توانيد خانه را به صورت بهشت درآوريد و محيط منزل را با صفا و نوراني كنيد. امام صادق (ع) فرمودند:«لا عيش اهنا من حسن الخلق؛ هيچ زندگاني اي گواراتر از خوش اخلاقي نيست.»
2.اسباب استراحت شوهرتان را فراهم سازيد
هر اندازه كه مرد كارش را دوست داشته باشد و با علاقه مندي و اشتياق آن را انجام دهدباز در ساعات كار،اعصابش دچار خستگي مي شود. اگر وقتي به خانه برگشت،اين خستگي و ناراحتي اعصاب از بين بروداو مي تواند قواي جسمي و روحي خود را تجديد كند و روز بعد با اشتياق و آمادگي به كار برگردد. وظيفه فراهم ساختن اسباب استراحت شوهر، بر عهده شما خانم محترم است. بگذاريد شوهرتان در خانه، راحت باشد و استراحت كند،با يكي دو استكان چاي از او پذيرايي كنيد. اجازه دهيد برنامه دلخواهش را از تلوزيون تماشا كند و… راحت بودن مرد در خانه و فراهم بودن زمينه استراحتش او را جذب خانه مي كند و به همسرش پايبند مي سازد.
3. خانه تميز و مرتب نگه داريد
نظم و ترتيب و تميزي منزل،مرد را شاد و خوشحال مي كند؛برعكس،كثيف و نامرتب بودن منزل، او را پريشان مي سازد. خانه اي كه به ندرت شام و ناهارش حاضر است، ظروف صبحانه و ناهارش تا موقع شام، نشسته گوشه آشپزخانه ريخته است، زباله و كاغذ و گرد و خاك كف اتاق ها پخش است، مرد را بيزار و متنفر مي سازد. البته منظور ما، بي نظمي نامرتبي دائمي است. مسلما هر شوهر منظم و مقيدي حاضر است روزهايي كه زنش كار فوق العاده،رختشويي، خريد و غيره دارد غذاي شب مانده را بخورديا به هم ريختگي خانه را تحمل كند و خم به ابرو نياورد. در چنين مواقعي حتي اگراين وضع دائمي و مكرر نباشد،شوهر از بذل كمك و ياري نيز كوتاهي نمي كند.
بسیار زیبا