
150 - شیوههاى کاهش و حذف رفتارهاى نامطلوب در کودکان
نویسنده : زهرا رستگار
شیوههاى کاهش و حذف رفتارهاى نامطلوب در کودکان شکى نیست که کودکان از طریق مشاهده و سایر ادراکات حسى خود از همان اوان کودکى دائما اطلاعات دریافت کرده و آنها را درونریزى مىکنند. پس مدتى کوتاه این اطلاعات دریافتشده جزء وجود آنها مىشود و رفته رفته براساس همین یافتهها شخصیت آنها شکل مىگیرد […]
شیوههاى کاهش و حذف رفتارهاى نامطلوب در کودکان
شکى نیست که کودکان از طریق مشاهده و سایر ادراکات حسى خود از همان اوان کودکى دائما اطلاعات دریافت کرده و آنها را درونریزى مىکنند. پس مدتى کوتاه این اطلاعات دریافتشده جزء وجود آنها مىشود و رفته رفته براساس همین یافتهها شخصیت آنها شکل مىگیرد و در آینده نیز براساس آنچه شکل گرفتهاند، عمل مىکنند. چنانچه قرآن کریم مىفرماید: «بگو هر کس به طریقه خویش عمل مىکند و پروردگار تو بهتر مىداند که کدام یک به هدایت نزدیکتر است»(اسراء: آیه ۸۴)
بنابراین والدین باید محیط رشد و شکوفایى فرزندان خویش را بهگونهاى مهیا کنند، تا بذر وجودى آنها در بسترى مناسب رشد کند و به بار بنشیند. از جمله موارد آمادهسازى محیط، اصلاح رفتار و حرکات و سکنات والدین است. زیرا والدین جزو مهمترین افرادى هستند که در شکلگیرى شخصیت کودکان نقش به سزایى دارند. تا جایى که حتى صداى ضربان قلب مادر، هنگام شیرخوردن نوزادش در آرامش او تاثیر دارد. بنابراین وقتى حرکات غیر ارادى والدین روى فرزندانشان تاثیر مىگذارد، طبیعى است که تاثیر رفتارهاى ارادى و آگاهانه آنهامانند نحوه صحبت کردن، لباس پوشیدن، راه رفتن، برخورد با دیگران، و حتى رفتارهاى هیجانى مثل خنده، گریه، ترس، افسردگى، شادابى، نشاط و… دوچندان خواهد بود. نتیجه آنکه والدینى داراى فرزندان صالح خواهند بود که قبل از هرچیز به فکر اصلاح خویش و محیط زندگى خود بر آمده باشند. چنانچه پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله به ابوذر فرمود: «وقتى انسان صالح و نیکوکار شد خدا به واسطه صالح بودن او، فرزندان و فرزندزادگانش را نیز به اصلاحخواهد آورد.» (۱) و امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «اگر خواستى دیگران را اصلاح کنى ابتدا خودت را اصلاح کن; این که بخواهى دیگران را اصلاح کنى و خودت فاسد باشى بزرگترین عیب است.» (۲)
از آنجایى که کنترل محیطهایى از قبیل محله، مدرسه و… از توان و قدرت ما خارج است و از طرفى نیز نمىتوانیم و نباید کودک را در خانه محبوس کنیم – زیرا همه این محیطها مىتواند به نوعى در رشد و بالندگى کودک اثر مثبت داشته باشد – این امکان وجود دارد که فرزند ما در بعضى از این محیطها، رفتارهاى نامطلوبى هم بیاموزد. همچنان که در محیط خانه نیز ممکن ستبرخى از رفتارهاى والدین جنبه بدآموزى براى کودک داشته باشد.
این مقاله در صدد بررسى روشهایى است که به کاهش یا حذف رفتارهاى نامطلوب کودکان بینجامد.
کابرد روشهاى مثبت و منفى در کاهش رفتار نامطلوب
رفتارهاى نامطلوب را از دو راه مىتوان کاهش داد:
۱- جانشین ساختن رفتارهاى مطلوب به جاى رفتارهاى نامطلوب و در نتیجه کاهشدادن غیر مستقیم رفتارهاى نامطلوب;
۲- کاهشدادن مستقیم رفتارهاى نامطلوب. (۳)
روشهاى مثبت کاهش رفتار نامطلوب
۱- تقویت رفتارهاى مطلوبى که بهدفعات کم انجام مىگیرد: گاهى اوقات نامطلوب بودن رفتار کودک یا بزرگسال ممکن ستبدین خاطر باشد که آن رفتار را کودک خیلى زیاد و بیش از حد انجام مىدهد. مثلا کودکى در خانه یا در کلاس (در بحثهاى گروهى) زیاد حرف مىزند و فرصت صحبت کردن را از دیگران مىگیرد. رفتار مطلوب در اینجا این است که این کودک کمتر و به نوبتحرف بزند. براساس این روش ما باید به کودک بگوییم اگر در مدت دو ساعت فقط پنجبار و هر بار فقط یک دقیقه صحبت کنى، جایزه مىگیرى یا مىتوانى به تماشاى برنامه تلویزیونى مورد علاقهات بپردازى. بدین وسیله این مقدار حرف زدن او را تقویت مىکنیم نه بیشتر از آنرا. البته ذکر این نکته ضرورىاست که ما در صدد خاموش کردن کودک نیستیم بلکه مىخواهیم میزان صحبت کردن او را کنترل کنیم که هم به موقع حرف بزند و هم فرصت دیگران را ضایع نکند.
۲- تقویت رفتارهاى مطلوب دیگر: در این روش همه رفتارهاى مطلوب کودک تقویت مىشود به جز رفتارى که نامطلوب تشخیص داده شده است. براى اجراى این روش موارد زیر را به کار مىبریم:
الف – کودک را براى انجام ندادن رفتار نامطلوببراىیکمدت زمان معینى تقویت مىکنیم; مثلا به او مىگوییم اگر با برادرت دعوا نکردى یا اگر خواهرت را اذیت نکردى، بعد از ظهر تو را به پارک مىبرم.
ب – تقسیم مدت زمان معینى به فواصل کوچکتر: در این روش کاهش رفتار نامطلوب به تدریج انجام مىگیرد لذا عملىتر و معقولتر به نظر مىرسد. مثلا یک روز را به تعداد ساعات آن تقسیم مىکنیم سپس از کودک مىخواهیم که اگر در هر یک ساعت رفتار خودش را کنترل کند و آن عمل نامطلوب را انجام ندهد، جایزه خواهد گرفت. در اینجا کودک براى اینکه پاداشهاى بیشترى بگیرد، سعى مىکند تا بیشتر خودش را کنترل کند.
ج – جنبههاى مثبت رفتار کودک را تقویت مىکنیم تا بقیه رفتارش را نیز تصحیح کند. مثلا کودکى که تکلیف مدرسهاش را بد خط مىنویسد به تکلیف او نگاه مىکنیم هرجا یک کلمه یا جملهاى را خوش خط نوشته بود زیر آن خط مىکشیم. بدینوسیله او را مورد تشویق قرار مىدهیم. یا اگر کودکى برادر کوچکش را اذیت مىکند ولى گاهى اوقات نیز کمکهایى به او مىکند، ما همین رفتارهاى مثبت را سریعا تشویق مىکنیم و رفتارهاى نامطلوب او را نادیده مىگیریم. (البته در صورتى که رفتارهاى نامطلوب او خطرناک باشد، باید جلوگیرى کنیم.)مانندهمانشیوهکه حضرت عیسى علیه السلام براى تربیتحواریون انجام مىداد; «ایشان روزى در یک مسیرى عبور مىکردند با یک لاشه بز که متعفن نیز شده بود برخورد کردند همه حواریون بینى و دهان خود را گرفتند و گفتند عجب بوى بدى مىدهد ولى حضرت عیسى علیه السلام فرمودند به! این بز چه دندانهاى سفیدى دارد.» (۴) بنابراین یکى از شیوههاى تربیتى که بزرگان دین هم از آن استفاده مىکنند و در روانشناسى تربیتى نیز روى آن تاکید مىشود آن است که جنبههاى مثبت را تقویت کنیم تا کودک خود بر اثر تشویق رفتارهاى مطلوبش در صدد اصلاح رفتارهاى نامطلوب برآید.
۳- تقویت رفتار مغایر با رفتار نامطلوب: در این روش هر رفتارى که با رفتار نامطلوب، ناهمساز و مغایر است تقویت مىشود. مثلا براى از بین بردن رفتار نامطلوب کودکى که گوشهگیر و منزوى است و با همسالان خود بازى نمىکند، باید هرگونه فعالیت گروهى و آمیزش با سایر کودکان رادر او تقویت کنیم، تا تمایل بیشترى به شرکت در فعالیتهاى گروهى پیدا کند. طبیعى است وقتى کودک وارد کوچکترین فعالیت گروهى مىشود، دیگر منزوى و گوشهگیر نیست. به عبارت دیگر انسان در یک زمان واحد نمىتواند دو رفتار متضاد را انجام دهد، یعنى هم گوشهگیر باشد و هم با بچهها بازى کند. در چنین روشى علاوه بر اینکه رفتار نامطلوب کاهش پیدامىکند،رفتارهاىمطلوبافزایش مىیابد و جایگزین رفتارهاى نامطلوب مىشود.
۴- سیرى یا اشباع: گاهى اوقات باید آن قدر یک تقویت کننده را به کار ببریم که اثر خودش رااز دستبدهد. مثلا کسى که گرسنه است و یک حالت ولع براى خوردن غذا دارد، وقتى به اندازه کافى به او غذا داده شود دیگر آن غذا براى او جاذبهاى نخواهد داشت مگر اینکه در نوبتدیگرىدوبارهگرسنهشود. یک کودک نیزممکناستنسبتبهاسباببازىهاى خودش زیاد حساسیت نشان داده و حتى اسباب بازى بچههاى دیگر را هم براى خودش بخواهد و همه را احتکار کند. چون احتکار اسباببازى یک رفتار نامطلوب است و ما مىخواهیم رفتار کودک تعدیل شود، مىتوانیم با استفاده از این روش براى مدتى آنقدر اسباببازى از خودش و دیگران جلوى او بریزیم تا اشباع شود بهگونهاى که وقتى دوباره براى او اسباببازى مىبریم آنها را از خودش دور کند. در واقع با این کار، کودک از بازى با اسباببازى اشباع شده به طورى که از این به بعد اسباببازىها را بین خود و هم سالانش تقسیم مىکند و رفتار او عادى مىشود.
روشهاى منفى کاهش رفتار نامطلوب
قبل از بیان روشهاى منفى، ذکر این نکته ضرورى است که چون روشهاى منفى خاصیت انزجارى و آزاردهنده و جنبه تنبیهى دارند، ممکن است عوارض ناخوشایندى را نیز به دنبال داشته باشند. لذا تا آنجایى که امکان بهکارگیرى روشهاى مثبت وجود دارد باید از روشهاى منفى براى کاهش رفتار نامطلوب خوددارى نموده و فقط در هنگام ضرورت، آنهم با احتیاط کامل از اینروش استفاده کرد.
۱- خاموشى: خاموشى به فرآیندى گفته مىشود که در آن وقوع رفتار بدون تقویت مىماند و تکرار بدون تقویتیک رفتار سرانجام منجر به توقف کامل آن رفتار مىشود. (۵) براى مثال معلم در کلاس درس سؤالى را طرح مىکند، یکى از بچهها بلند مىشود و با سر و صداى زیاد مىگوید: من بلدم، من بلدم. معلم بدون توجه به آن دانشآموز جواب سؤال را از دانشآموز دیگرى که دستش را بلند کرده و آرام سرجایش نشسته مىخواهد که توضیح دهد. در اینجا بىتوجهى معلم به دانشآموز شلوغ و پرسیدن سؤال از دانشآموز مؤدب، باعثخاموشى رفتار دانشآموز شلوغ مىشود، در صورتىکه اگر معلم عکسالعمل دیگرى نشان داده بود و با صداى بلند به آن دانشآموز شلوغ گفته بود: سر جایتبنشین و حرف نزن، اثر معکوس داشت. همین کار را مىتوان در خانه نیز انجام داد و رفتار نامطلوب کودکان را خاموش کرد.
۲- محروم کردن: بسیارى اوقات مىتوان با محروم کردن کودک از تقویت کنندههایى که براى او خیلى مهم است، رفتار او را کنترل کرد; مثل دیدن برنامه کارتن یا برنامه کودک یا بازى فوتبال.
مثلا براى حذف رفتار کودکى که عادت به مکیدن انگشتخود دارد، مىتوانیم هنگامى کهاو مشغول تماشاى برنامه کودک تلویزیون است، هر وقت دستش را به طرف دهانش برد، تلویزیون را خاموش و هنگامى که دستش را بیرون آورد، دوباره تلویزیون را روشن کنیم.یا معلم ورزش، دانشآموزى را که در بازىرفتار خلافانجام مىدهد، براى مدتى از بازى محروم کند. این روش را داوران مسابقات ورزشى درمورد ورزشکاران متخلف انجام مىدهند و با این کار تا حدود زیادى از تخلفات دیگر بازیکنان و خود این بازیکن خاطى جلوگیرى مىکنند.
۳- جبران کردن: در اینروشوقتى فرد مرتکب رفتار نامطلوبى مىشود، او را وادار مىسازند تا آن عمل خلاف را جبران یا اصلاح کند. زیرا هدف این روش آن است که فرد مسؤولیت عمل خودش را بپذیرد. طبیعى است هنگامى که فرد احساس مسؤولیت نسبتبه عمل خود نماید، رفتار خودش را بیشتر کنترل خواهد کرد. مثلا کودکى که خانه یا کلاس را با ریختن خرده کاغذ یا چیزهاى دیگر کثیف مىکند، والدین یا معلم باید او را وادار کنند تا خرده کاغذهایى را که کف اتاق ریخته جمع کند و حتىبعضى اوقات از شخص خاطىخواسته مىشود علاوه بر جبران عمل خلاف خود، به انجام اعمال اضافى نیز بپردازد. مثلا از کودکى که به یکى از همکلاسىهاى خود یا به یکى از اعضاى خانه توهین کرده، خواسته مىشود که از همه همکلاسىهاى خود و اعضاى خانه عذرخواهى کند.
هنگام استفاده از این روش به نکات زیر باید توجه کرد:
۱- به کودک یا دانشآموز بگویید این رفتار تو بد بود;
۲- او را از انجام کارى که مشغول آن استباز دارید;
۳- با توضیحات شفاهى، کار جبرانى او را برایش مشخص کنید.
پىنوشتها:
۱- مکارم الاخلاق، ص ۵۴۶، به نقل از کتاب آیین تربیت ابراهیم امینى، ص ۲۳
۲- غررالحکم، ص ۲۷۸، به نقل از کتاب آیین تربیت ابراهیم امینى، ص ۲۳
۳- رفتار درمانى دکتر سیف، فصل پانزدهم
۴- اصول کافى
۵- رفتار درمانى دکتر سیف