قرآن ناطق(عج)

245 - همسرداری اسلامی

نویسنده : زهرا رستگار

همسرداری اسلامی سپاسگزار باش پول پیدا کردن کار آسانى نیست،هزاران زحمت و دردسر دارد،انسان مال را براى رفاه و آسایش خویش میخواهد و ذاتا بدان علاقه‏منداست،اگر به کسى احسان کرد و مالى را که به ریشه جانش بسته است دراختیار او قرار داد انتظار دارد قدردانى کند،اگر مورد سپاسگزارى قرارگرفت تشویق میشود،به احسان و نیکوکارى […]

همسرداری اسلامی

سپاسگزار باش

پول پیدا کردن کار آسانى نیست،هزاران زحمت و دردسر دارد،انسان مال را براى رفاه و آسایش خویش میخواهد و ذاتا بدان علاقه‏منداست،اگر به کسى احسان کرد و مالى را که به ریشه جانش بسته است دراختیار او قرار داد انتظار دارد قدردانى کند،اگر مورد سپاسگزارى قرارگرفت تشویق میشود،به احسان و نیکوکارى راغب میگردد،نه تنها نسبت‏ باین شخص احسان بیشترى خواهد کرد.

بلکه به مطلق نیکى علاقه‏مندمیگردد، به حدی که ممکن است کم کم به صورت یک عادت ثانوى و یک خوى طبیعى تبدیل شود و مشتاق احسان و کار خیر گردد، اما اگر قدرش رانشناختند و احسانش را نادیده گرفتند به کار خیر بى‏رغبت میشود، پیش‏خود میگوید:حیف نیست که به این مردم نمک نشناس احسان کنم و اموالم‏را در اختیارشان بگذارم؟

حق شناسى و شکرگزارى یکى از اخلاق‏پسندیده است،و بزرگترین رمز جلب احسان میباشد،حتى خداوند بزرگ‏هم که نیازى به دیگران ندارد سپاسگزارى از نعمتهایش را شرط ادامه‏نعمت‏شمرده میفرماید:«اگر سپاسگزارى کنید نعمتهایم را افزون میکنم (۱) ».

خانم محترم،شوهر شما نیز یک بشر عادى است،از قدردانى ‏خوشش میآید، هزینه زندگى را تامین میکند،حاصل دسترنج‏خویش را درطبق اخلاص نهاده رایگان تقدیم شما میکند،این عمل را یک وظیفه‏اخلاقى و شرعى محسوب میدارد،و از انجام دادن آن لذت مى‏برد، لیکن ازشما انتظار دارد که وجودش را مغتنم شمرده از کارهایش قدردانى کنید،هر گاه اسباب و لوازم زندگى را خریدارى نموده به منزل آورد اظهار سرور و خوشحالى نمایید،و سپاسگزارى کنید،هر گاه براى تو یا فرزندانت‏کفش و لباس یا چیز دیگرى آورد فورا از دستش بگیر و اظهار خورسندى‏کن،چه مانع دارد بگویى:متشکرم؟

اگر میوه و شیرینى یا چیز دیگرى به ‏خانه آورد زود از دستش بگیر و در جاى خود بگذار، اگر بیمار شدى وبراى معالجه‏ات کوشش کرد تا شفا یافتى تشکر کن،اگر ترا به تفریح ومسافرت برد سپاسگزارى کن.اگر پول توجیبى گرفتى قدردانى کن،مواظب باش کارهایش را کوچک مشمارى، بى‏اعتنائى و مذمت نکنى، نادیده نگیرى، اگر کارهایش را مورد توجه قرار داده تشکر کردى احساس غرور و شخصیت میکند،به زندگى و خرج کردن تشویق می شود،باز هم‏سعى میکند توجه شما را بسوى خویش جلب کند و به وسیله احسان دلتان‏را بدست آورد.

اما اگر کارهایش را کوچک شمردى و به نظر بى‏اعتنائى‏نگاه کردى دلسرد میشود،پیش خود میگوید:حیف نیست زحمت‏بکشم وحاصل دسترنجم را خرج افراد نمک نشناسى کنم که قدرم را نمیدانند واحسانهایم را کوچک میشمارند،رفته رفته به خانه و زندگى بى‏علاقه‏میگردد،تا بتواند از زیر بار خرج کردن شانه خالى میکند،به کسب و کاربى‏رغبت میشود،ممکن است‏به فکر خوشگذرانى بیفتد،اموالش را خرج‏دیگران کند،مرد بیچاره بیک تعریف خالى و تشکر مفت و مجانى دلخوش‏است از این هم دریغ دارید؟!

اگر یکى از خویشان یا دوستان یک جفت جوراب بى‏ارزش یادسته گل بى‏قابلیت‏بشما تقدیم نمود صدها مرسى متشکرم را نثارش میکنیدلیکن احسانهاى دائمى شوهرتان را به روى مبارک نیاورده از یک اظهارتشکر بى‏مایه هم دریغ میکنید؟!

راه و رسم شوهردارى چنین نیست.اصلا منافع شخصى خودتان‏را تشخیص نمیدهید،تکبر و خودخواهى بلاى بزرگى است،گمان میکنیداگر تشکر کنید کوچک میشوید در صورتى که بر محبوبیت‏شما افزوده‏میشود،حق شناس و با ادب شناخته میشود.

امام صادق علیه السلام فرمود:«بهترین زنهاى شما زنى است که‏وقتى شوهرش چیزى آورد سپاسگزارى کند و اگر نیاورد راضى باشد (۲) ».

حضرت صادق علیه السلام فرمود:«هر زنى که به شوهرش بگوید:

از تو خیرى ندیدم تمام اعمالش باطل و از درجه اعتبار ساقط میگردد. (۳) »

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:«کسى که از احسان مردم ‏قدردانى نکند شکر خداى را نیز بجاى نمیآورد (۴) ».

عیبجویى نکن

هیچکس بى‏عیب نیست،یا کوتاه است‏یا دراز،یا سیاه رنگ است‏یا رنگ پریده،یا چاق است‏یا لاغر اندام یا دهانش بزرگ است‏یاچشمهایش کوچک،یا بینى‏اش بزرگ است‏یا سرش طاس،یا تندخواست‏یا ترسو،یا کم حرف است‏یا پر مدعا،یا دهانش بدبو است‏یا پاهایش،یا بیمار است‏یا پر خور،یا ندار است‏یا بخیل،یا آداب زندگى را بلد نیست‏یا بد زبان است،یا کثیف است‏یا بى‏ادب.

از این قبیل عیوب در هر مرد و زنى وجود دارد.

آرزوى هر مرد و زنى اینست که همسر ایده‏آلى پیدا کند که از تمام‏عیوب و نواقص خالى بوده نقطه ضعفى نداشته باشد.لیکن کمتر اتفاق‏میافتد که به مطلوب خیالى خویش دست‏یابد.

گمان نمیکنم در دنیا زنى پیدا شود که شوهرش را صد در صد کامل‏و بى‏عیب بداند.

زنهاییکه در صدد عیبجویى باشند خواه ناخواه عیب یا عیبهایى رادر شوهرانشان پیدا میکنند،یک عیب کوچک و بى‏اهمیت را که نباید آنراعیب شمرد در نظر خودشان مجسم میسازند و آنقدر درباره‏اش فکر میکنند که کم کم به صورت یک عیب بزرگى که قابل تحمل نیست.
جلوه‏گر میشود،خوبیهاى شوهر را یکسره نادیده گرفته همیشه به آن عیب کوچک توجه‏دارند، چشمشان به هر مردى بیفتد دقت میکنند که داراى آن عیب هست‏یانه، آنها مرد باصطلاح ایده‏آلى را در مغز خویش مجسم مینمایند که حتى‏کوچکترین عیبى هم نداشته باشد و چون شوهرشان با آن صورت خیالى‏تطابق کامل ندارد، همیشه آه و ناله دارند، از ازدواجشان اظهار پشیمانى‏میکنند،خودشان را شکست‏ خورده و بدبخت میشمارند.کم کم مطلب راعلنى کرده گاه و بیگاه از شوهرشان عیبجویى مینمایند، ایراد و بهانه‏میگیرند،غرغر میکنند،
طعنه مى‏زنند:آداب معاشرت را بلد نیستى،من‏خجالت میکشم با تو در مجالس شرکت کنم،برو با این بینى گنده‏ات،دهانت‏بوى لاشه گندیده میدهد،چقدر سیاه و زشتى!

ممکن است مرد عاقل و بردبار باشد و در مقابل بى‏ادبیهاى زن‏سکوت کند لیکن قلبا مکدر میشود،کینه‏اش را در دل میگیرد،بالاخره‏کاسه صبرش لبریز میشود و در صدد انتقام بر مى‏آید،یا به زد و خوردمى‏کشد یا مقابل به مثل میکند،او هم در صدد بر مى‏آید از همسرش که‏به طور حتم بى‏عیب نیست عیبجویى کند،او بگو و این بگو،این بگو و اوبگو،اگر محبت و صفائى در میانشان بود به کلى زائل میگردد.کینه یکدیگررا در دل میگیرند،دائما در صدد عیبجویى هستند، پیوسته جنگ و جدال‏دارند.

در نتیجه، اگر با همین وضع به زندگى ادامه بدهند بدترین زندگى راخواهند داشت،در شکنجه و عذاب خواهند بود تا یکى از آنها بمیرد و این‏زندگى ننگین از هم بپاشد،و اگر یکى از آنها یا هر دو لجاجت‏بخرج بدهندو به دادگاه حمایت‏خانواده و طلاق متوسل شوند گر چه عقده‏هاى درونى خود را حل کرده و انتقام گرفته‏اند لیکن هر دو متضرر میشوند،پیمان‏زناشویى را برهم میزنند ولى معلوم نیست‏بعدا بتوانند با دیگرى ازدواج‏کنند و بر فرض وقوع معلوم نیست زن یا شوهر بهترى نصیبشان شود.

امان از نادانى و لجاجت‏بعضى خانمها!در بعضى از امور بسیارجزئى به قدرى پافشارى میکنند که حاضر میشوند زندگى خودشان رامتلاشى سازند.براى اینکه به سبک مغزى و کوتاه فکرى آنها پى‏ببرید به‏داستانهاى زیر توجه فرمایید:

«زنى بنام…از شوهرش بنام…شکایت کرد که شوهرم در موقع‏خواب انگشتش را مى‏مکد. چون حاضر نیست دست از این کارش برداردتقاضاى طلاق میکنم (۵) ».

«زنى به بهانه اینکه دهان شوهرش بوى بد میدهد به خانه پدرش‏مراجعت نمود و اظهار داشت تا بوى دهانش را برطرف نکند به خانه‏نخواهد رفت ولى با شکایت‏شوهر دادگاه زن و شوهر را سازش داد ولى‏وقتى به خانه رفت دید هنوز دهانش بو میدهد لذا به اتاق دیگر رفت. شوهرکه ناراحت‏شده بود زنش را بقتل رسانید (۶) ».

«خانم دندان پزشک از شوهرش طلاق میگیرد.میگوید هم شان من‏نیست.زیرا سه سال بعد از من درجه دکترا گرفته است‏» (۷) .

«یک زن ۲۷ ساله‏اى که از خانه شوهرش قهر کرده در پاسخ به‏عرضحال او نوشت:شوهرم زیاد مى‏خورد من قادر نیستم غذاى مورد نیاز او را تهیه کنم (۸) ».

«زنى به این علت که شوهرش روى زمین مى‏نشیند،با دست غذامى‏خورد،از آداب معاشرت بى‏اطلاع است،صورتش را هر روز اصلاح‏نمیکند درخواست طلاق کرد (۹) ».

لیکن همه خانمها چنین نیستند.در بین آنها افراد فهمیده و باهوشى هست که واقعیات زندگى را حساب میکنند و هرگز در صددعیبجویى بر نمیآیند.

خانم محترم،شوهر شما یک بشر عادى است ممکن است‏بى‏عیب‏نباشد اما در مقابل، خوبیهاى فراوانى نیز دارد.اگر به زندگى و خانواده‏ات‏علاقه‏مندى در صدد عیبجوئى بر نیا. عیبهاى کوچک او را نادیده بگیر،بلکه‏اصلا عیبشان مشمار،شوهرت را با یک مرد خیالى که در خارج وجودندارد مقایسه نکن بلکه او را من حیث المجموع با سایر مردها مقایسه کن،ممکن است مردى عیب مخصوص شوهرت را نداشته باشد لیکن داراى‏عیوب دیگرى است که شاید بمراتب بدتر از او باشد،اصولا عینک بدبینى‏را از چشم خویش بردار و خوبیهاى شوهرت را ببین،آنوقت‏خواهى دیدکه خوبیهاى او بمراتب بیشتر از بدیهایش میباشد،اگر یک عیب دارد و درعوض صدها خوبى دارد.

محاسن و خوبیهایش را مورد نظر قرار بده و خرسند باش،مگرخودت بى‏عیب هستى که انتظار دارى شوهرت بى‏عیب باشد،نهایت اینکه‏خودخواهى و خودپسندى اجازه نمیدهد عیبهاى خودت را ببینى،اگر شک دارى از دیگران بپرس.

رسولخدا فرمود:«عیبى بالاتر از این نیست که انسان عیوب‏دیگران را ببیند اما از عیبهاى خودش غافل باشد (۱۰) ».

چرا یک عیب کوچک را به قدرى بزرگ میکنى و درباره‏اش‏غصه میخورى که بنیاد زندگى و کانون انس و مودت را بر هم مى‏زنى؟

عاقل و با هوش باش،دست از هوسبازى و سبک مغزى بردار،عیبهاى‏کوچک را ندیده بگیر،با اظهار محبت کانون خانوادگى را گرم کن تا ازنعمت انس و محبت‏برخوردار گردى،مواظب باش عیب شوهرت را نه درحضور و نه در غیابش بزبان نیاورى زیرا رنجیده خاطر و مکدر میگردد،در صدد عیبجویى بر میآید،محبت و علاقه‏اش کم میشود،پیوسته در حال‏جدال و ستیزه خواهید بود،اگر با همین وضع بزندگى ادامه دهید زندگى‏ناگوارى خواهید داشت،و اگر کار به طلاق و جدایى خاتمه یابد که بد ازبدتر.

البته اگر عیب قابل اصلاحى داشته باشد میتوانى در صدداصلاحش بر آیى،لیکن در صورتى امکان موفقیت دارى که با نرمى و مداراو صبر و حوصله و بصورت خیرخواهى و خواهش و تمنا رفتار کنى،نه به‏عنوان عیبجویى و اعتراض،سرزنش و ایراد،قهر و دعوا.

از غیر شوهرت چشم بپوش

خانم محترم،ممکن است قبل از ازدواج براى خواستگارى شماآمده باشند،ممکن است افرادى را در نظر داشته در انتظار خواستگارى آنها بوده‏اید،شاید آرزو داشته‏اید شوهرتان ثروتمند باشد،داراى فلان‏شغل باشد،تحصیل کرده باشد،زیبا و خوشگل باشد ووووو.

این قبیل آرزوها قبل از ازدواج مانعى نداشت لیکن اکنون که‏مردى را براى همسرى برگزیده‏اى و پیمان مقدس زناشویى را امضاکرده‏اید که تا آخر عمر با هم باشید،یار و مونس و غمخوار هم باشید بایدگذشته را یکسره فراموش کنى،بر افکار و آرزوهاى گذشته خط بطلان‏بکشى و از غیر شوهرت بطور کلى چشم بپوشى،دلت را از اضطراب وپریشانى نجات بده،غیر شوهرت را از دل بیرون کن و ششدانگ آنرا دراختیار او قرار بده،خواستگار سابقت را فراموش کن،باو نگاه نکن،بفکرش نباش،چکار دارى ناراحت‏شده یا نه؟اصلا چرا از احوالش جویامى‏شوى؟این حالت دو دلى جز پریشانى روح چه نتیجه‏اى دارد؟و بسااوقات اسباب بدبختى ترا فراهم مى‏سازد.

بعد از اینکه با مردى پیمان زناشویى بستید و قول و قرار گذاشتیدتا آخر عمر با هم باشید چرا چشم چرانى میکنى،به این مرد و آن مرد نگاه‏میکنى و شوهرت را با آنها مقایسه مى‏نمایى؟این چشم چرانیهاى غلط جزپریشانى و اضطراب روح و آه و حسرت دائم چه سودى دارد؟

حضرت على علیه السلام فرمود:«هر کس چشم خویش را آزادبگذارد همیشه اعصابش ناراحت‏خواهد بود و به آه و حسرت دائم گرفتارخواهد شد (۱۱) ».

وقتى با نظر خریدارى به مردها نگاه کردى و شوهرت را با آنهامقایسه نمودى ناچار به مردهایى برخورد میکنى که عیب شوهرت را ندارند خیال میکنى افراد برگزیده و بى‏عیبى هستند که از آسمان نازل شده‏اند بااینکه ممکن است آنها داراى دهها عیب باشند که اگر از آنها اطلاع داشتى‏شوهر خودت را بر آنها ترجیح میدادى.اما چون از عیوب مخفى آنهااطلاع ندارى و فقط خوبیهایشان را مشاهده مینمایى خودت را شکست‏خورده و مغبون در ازدواج مى‏پندارى و اسباب بدبختى خویشتن را فراهم‏مى‏سازى.

«زن ۱۸ ساله‏اى به نام…که از خانه فرار کرده بود دیشب به وسیله‏ماموران پاسگاه ژاندارمرى نعمت آباد دستگیر شد.در پاسگاه گفت:سه‏سال پیش به عقد…در آمدم ولى به تدریج احساس کردم که او را دوست‏ندارم.چهره شوهرم را با قیافه بعضى از مردها مقایسه مى‏کردم و افسوس‏مى‏خوردم که چرا زن این مرد شدم‏» (۱۲) .

خانم گرامى،اگر مى‏خواهى بدبخت و سیه روز نشوى،به ضعف‏اعصاب و پریشانى روح مبتلا نگردى،با خوشى و آسایش زندگى کنى‏دست از هوسبازى و چشم چرانى و آرزوهاى خام بردار.غیر از شوهرت‏همه را ندیده بگیر،از مردهاى دیگر تعریف نکن،به فکر آنها نباش.دردلت نگو:کاش فلان شخص بخواستگاریم آمده بود،کاش با فلان شخص‏ازدواج کرده بودم،کاش شوهرم داراى فلان شغل بود،کاش فلان قیافه راداشت.کاش و کاش و کاش.نمیدانم این افکار غلط و آرزوهاى خام چه‏نتیجه‏اى به حال تو دارد؟چرا زندگى را به خودت و شوهرت تلخ میکنى؟

چرا مهر و صفا را از بین مى‏برى و بنیاد ازدواج را متزلزل مى‏سازى؟ازکجا میدانى اگر با فلان مرد ازدواج کرده بودى صد در صد راضى بودى؟تو از ظاهر او بیش از این خبر ندارى شاید داراى عیوبى باشد که اگر مطلع‏بودى شوهر خودت را بر او ترجیح میدادى.از کجا میدانى که خانم آن‏مردها کاملا راضى هستند؟

خانم محترم،اگر شوهرت احساس کند که به مردهاى دیگر نظردارى بدبین میشود،مهر و علاقه‏اش کم میشود به زندگى و خانواده‏بى‏علاقه میگردد،مواظب باش از مردهاى دیگر تعریف نکنى با آنها گرم‏نگیرى،خنده و شوخى نکنى،مرد اینقدر حساس است که نمیتواند تحمل‏کند که همسرش حتى به تصویر مرد بیگانه‏اى اظهار علاقه کند.

پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله فرمود:«هر زن شوهرداریکه‏چشمش را از نگاه کردن به غیر شوهرش پر کند مورد غضب شدیدپروردگار جهان واقع خواهد شد (۱۳) ».

حجاب اسلامى

زن و مرد گر چه در بسیارى از امور اشتراک دارند لیکن امتیازات‏ویژه‏اى نیز دارند.یکى از امتیازات مهم آنان اینست که زن موجودى است‏ظریف و لطیف و زیبا و محبوب.زن دلبر است و مرد دلداده زن جاذب‏است و مرد مجذوب،مرد دوستدار است و زن دوست داشتنى. هنگامیکه‏مرد با زنى ازدواج میکند مى‏خواهد تمام خوبیها و زیبائیهاى این موجودظریف را در انحصار خویش ببیند.زنى را دوست دارد که زیبائیها،دلبریهاو طنازیها،شوخیها و خوشمزه‏گیها،و همه چیزش را در انحصار شوهرش‏قرار دهد و نسبت‏به مردان بیگانه جدا اجتناب نماید.

مرد بسیار غیور است و نمى‏تواند تحمل کند که مرد بیگانه‏اى به همسرش نگاه کند یا با او درارتباط و آمیزش باشد،بگوید و شوخى کند و بخندد و چنین عملى راتجاوز به حق مشروع خویش میداند.و از همسرش انتظار دارد که بارعایت پوشش و حجاب اسلامى و با تقید به ضوابط شرعى و قوانین‏اخلاقى و با حفظ متانت و حجب و حیاء اسلامى شوهرش را در این‏خواسته مشروع کمک و یارى نماید.هر مرد مؤمن و غیورى چنین‏خواسته‏اى را دارد.

اگر همسرش به این وظیفه اسلامى و اجتماعى عمل‏کرد او نیز با آرامش خاطر زندگى میکند و براى تامین نیازمندیهاى‏خانواده‏اش تلاش مینماید و بر محبتش اضافه میگردد.و همین صفا ومحبت‏ سبب میشود که او نیز به زنان بیگانه بى‏توجه باشد.اما اگر مردمشاهده کرد که همسرش تقیدى به حجاب و پوشش اسلامى ندارد وزیبائیهایش را در معرض دید مردان بیگانه قرار میدهد و با آنها نیز درارتباط و تماس است‏شدیدا ناراحت میشود زیرا حق انحصارى خویش راتضییع شده و در معرض دید دیگران مى‏بیند.و مسؤولیت این امر را برعهده همسرش مى‏داند.چنین مردى همواره پریشان خاطر و بدبین است.

محبت و صفایش نسبت‏به خانواده تدریجا کم میشود.

بنابراین صلاح جامعه و بانوان در این است که پوشیده و محجوب‏باشند و متین و بدون آرایش از منزل خارج شوند و زیبائیهاى خودشان رادر معرض دید همگان قرار ندهند.

رعایت‏حجاب یک وظیفه اسلامى است.خدا در قرآن مى‏فرماید:

به زنان مؤمن بگو:از مردان بیگانه چشم بپوشند.و فروج و اندام خویشتن‏را از نگاه دیگران محفوظ بدارند،و محل زیبائیها و زینتهاى خویش را براى اجانب آشکار نسازند،مگر آنچه را که طبعا آشکار است (مانندصورت و دستها) و روسریهاى خودشان را بر سینه‏ها بیندازند (تا خوب‏پوشیده شود) و زینت و جمالشان را جز براى شوهر و پدر و پدر شوهر وپسران خود و پسران شوهر،و برادران و فرزندان برادر و فرزندان خواهر…آشکار نسازند (۱۴)

آرى رعایت‏حجاب و پوشش اسلامى از جهات مختلف به نفع‏بانوان است:

۱-بهتر مى‏توانند مقام و منزلت و ارزش وجودى خودشان را دراجتماع محفوظ بدارند،و خویشتن را از معرض دید چشمهاى بیگانگان‏نگه دارند.

۲-بانوان با رعایت پوشش اسلامى بهتر مى‏توانند مراتب‏وفادارى و علاقه خودشان را نسبت‏به همسرشان باثبات رسانند و درآرامش و صفا و گرمى خانواده کمک نمایند و از بوجود آمدن بدبینى واختلافات و مشاجرات جلوگیرى بعمل آورند.و در یک کلام،بهترمى‏توانند دل شوهر را بدست آورند و جایگاه خویش را تثبیت نمایند.

۳-با رعایت‏حجاب اسلامى جلو چشم چرانیها و لذتجوئیهاى‏غیر مشروع بصرى مردان بیگانه را میگیرند و بدین وسیله از اختلافات وبدبینیهاى خانواده‏ها مى‏کاهند و به استحکام و ثبات و آرامش آنها کمک‏مینمایند.

۴-با رعایت پوشش اسلامى بهترین کمک را به نسل جوان ومردان مجردى که امکان ازدواج ندارند انجام میدهند و از فسادها و انحرافها و ضعف اعصابهاى جوانان که نتائج‏سوئش در نتیجه عائد خودبانوان خواهد شد جلوگیرى میکنند.

۵-اگر همه بانوان حجاب اسلامى را کاملا رعایت نمایند،هرزنى که همسرش از منزل خارج میشود اطمینان دارد که در برابر بد حجابیهاو طنازیها و خودنمائیهاى زنان کوچه و بازار قرار نمیگیرد-تا دلش راببرند و از محبت و علاقه‏اش نسبت‏به خانواده بکاهند.

آرى اسلام چون از آفرینش ویژه زن آگاه است و او را یک رکن‏مهم اجتماع میداند که نسبت‏به صلاح و فساد جامعه نیز مسؤلیت دارد،ازاو مى‏خواهد که در انجام این مسؤلیت‏بزرگ فداکارى نماید و با رعایت‏حجاب اسلامى از مفاسد و انحرافهاى اجتماعى جلوگیرى کند و در ثبات‏و آرامش و عظمت ملت‏خویش بکوشد.و یقین بداند که در انجام این‏مسؤولیت‏بزرگ الهى بهترین پاداش را از خداوند بزرگ دریافت‏خواهدنمود.خانم گرامى!اگر به آرامش و ثبات خانواده و اعتماد و اطمینان‏شوهرت علاقه دارى، اگر به مصالح واقعى جامعه بانوان مى‏اندیشى،اگر به‏سلامت روانى جوانان و جلوگیرى از انحراف و لغزش آنان فکر مى‏کنى،اگر مى‏خواهى بانوان را از معرض چشم چرانى بیگانگان و فریب دادن وبانحراف کشیدن آنان نجات دهى،و اگر مى‏خواهى رضایت‏خدا را جلب‏کنى و یک مسلمان مؤمن و فداکار باشى، پوشش و حجاب اسلامى راهمواره رعایت کن.و زیبائیها و آرایش خودت را در معرض دید بیگانگان‏قرار نده.

گر چه در داخل منزل و با خویشان نزدیک باشد.داخل منزل وخارج آن،در مجالس مهمانى و در خارج فرقى ندارد.برادر شوهر،پسربرادر شوهر،شوهر خواهر شوهر، شوهر خواهر خودت شوهر عمه‏ات، شوهر خاله‏ات،پسر عمه‏ها،پسر دائیها،همه اینها به تو نامحرم هستندواجب است‏حجاب اسلامى را رعایت کنى گر چه در منزل خودتان یا درمجلس مهمانى باشید.اگر نسبت‏باینها حجاب را رعایت نکنى هم مرتکب‏گناه میشوى هم شوهرت را قلبا ناراحت میکنى.ممکن است‏شوهرت برزبان نیاورد ولى یقین داشته باش که ناراحت میشود و به صفا و صمیمیت‏خانوادگى شما لطمه وارد میگردد.

اما نسبت‏به محارم مانند،پدر شوهر و پدر خودت برادر خودت،فرزندان برادر،فرزندان خواهر، رعایت‏حجاب لازم نیست.لیکن تذکراین نکته لازم است که بهتر است نسبت‏باینها هم تا حدى حریم قائل‏شوى.و آرایش کرده و با لباسهائى که براى شوهرت مى‏پوشى،نزد اینهانیز ظاهر نشوى.گر چه شرعا جایز باشد.زیرا اکثر مردها حتى در این‏موارد ناراحت میشوند،و حفظ اعتماد و آرامش قلبى آنها لازم و مفیداست و براى بقاء و ثبات و آرامش خانواده سودمند میباشد.

 

پى‏نوشتها :

۱-سوره ابراهیم‏«ع‏»:۷

۲-بحار ج ۱۰۳ ص ۲۳۹٫

۳-شافى ج ۲ ص ۱۳۹٫

۴-وسائل ج ۱۱ ص ۵۴۲٫

۵-اطلاعات ۳ دیماه ۱۳۴۸

۶-اطلاعات ۷ آذر ۱۳۵۰٫

۷-اطلاعات ۱۷ بهمن ۱۳۵۰٫

۸-اطلاعات ۱۰ اسفند ۱۳۵۰٫

۹-اطلاعات ۸ اسفند ۱۳۵۰٫

۱۰-بحار-ج ۷۳ ص ۳۸۵٫

۱۱-بحار جلد ۱۰۴ ص ۳۸٫

۱۲-اطلاعات ۳ اسفند ۱۳۵۰٫

۱۳-بحار جلد ۱۰۴ ص ۳۹٫

۱۴-سوره نور آیه ۳۱

۰ دیدگاه ارسال شده است

نظر خود را با ما در میان بگذارید